فریلنسرها: داداش ما کارمندت نیستیم

وقتی صحبت از تجربه‌ی زندگی فریلنسری می‌کنیم، تمام فریلنسرها کلی غر دارند. من هم در دسته‌ی همان غرغروهایی هستم که آمدند و در این چالش شرکت کردند و از دغدغه‌هاشان گفتند. غر زدنم که تمام شد، با خودم می‌گویم:

«خدایا کرمت را شکر که هر روز ۶ صبح بیدار نمی‌شوم و در این پایتخت شلوغ به دنبال مترو و تاکسی نمی‌دووم. تازه مجبور نیستم که هر روز اخم رییس به خاطر ۱۰ دقیقه دیر رسیدن را به جان بخرم یا بوی زیربغل همکارم را تحمل کنم. تازه هر وقت دلم بخواهد کوله پشتی و لپ‌تاپم را برمی‌دارم و بدون نگرانی در مورد مرخصی، نوک کفش‌هایم را می‌گیرم و برای خودم می‌روم و می‌روم. نمی‌دانم، شاید در حالی که زیر لب آهنگ (رفتم که رفتم یا On the road again) را می‌خوانم، بدجنسی‌ام گل کرد و ته دلم به همه‌ی کارمندان خندیدم.»

جانم برایتان بگوید که آنچه که از فریلنسری می‌دانید، با آنچه در عمل رخ می‌دهد بسیار متفاوت است.

کارفرما هنوز درک نمی‌کند که فریلنسر فلک زده‌ کارمند، کارگر، نیروی حق‌الزحمه‌ای یا هر چیز دیگری نیست. او یک کمپانی یک نفری است که خدمات مورد شما را ارائه می‌دهد.

لطفا یک بار برای همیشه این را درک کنید و حقوق این فرمانروایی یک نفره را درک کنید. برخلاف تصورتان گاهی او به قدری حرفه‌اش را خود بلد است که شرکت‌ها برای همکاری با او رقابت می‌کنند. این قهرمانِ آزاد کسی است که می‌تواند با چند شرکت و رییس کار کند. اما هر کسی نمی‌تواند یک کمپانی یک نفره را مدیریت کند. فریلنسر باید مدیر، حسابدار، آبدارچی، کارمند و خلاصه همه چیز خودش باشد.

تور در نقش یک قهرمان در مقابل تور در نقش یک بازنده
تور در نقش یک قهرمان در مقابل تور در نقش یک بازنده

(خطر اسپویل) به نقش Thor در فیلم Avengers End Game فکر کنید... شما می‌توانید یک سوپر قهرمان باشید و تصمیم بگیرید که دنیا را نجات دهید و یا می‌توانید یک سوپر قهرمان باشید که به خاطر عدم مدیریت شخصی درست، روی کاناپه لم داده و دهمین بطری آبجوی خودش را سرمی‌کشد و به شکم بیرون زده و گردش نگاه می‌کند. نمی‌خواهم در مورد فریلنسری سیاه‌نمایی کنم، پس اول به خوبی‌های این سبک از کار و زندگی می‌پردازم. لیست‌هایی که در ادامه آمده‌اند، حاصل تجربیات شخصی من و دوستان فریلنسر اطرافم هستند.

تصور خانواده، کارفرما، دوستان و ... از سبک کاری ما
تصور خانواده، کارفرما، دوستان و ... از سبک کاری ما

خوبی‌های فریلنسر بودن:

  • تایم کاری شناور و منعطف داریم.
  • به خاطر آزادی عمل، از کارمندان اداری خوشحال‌تریم.
  • کمتر درگیر سوتفاهم‌ها و خاله ‌زنک‌بازی‌های اداری هستیم.
  • مادر و پدر بهتری هستیم.
  • در نگهداری از حیوانات خانگی موفق‌تریم.
  • در هر جایی از دنیا می‌توانیم کار کنیم.
  • درگیر چالشِ انتخاب لباس و آرایش روزانه نیستم.
  • تغذیه‌ی بهتری داریم، چون مثل بیشتر کارمندها از بیرون غذا نمی‌خریم.
  • هر جایی دلمان بخواهد می‌رویم.
  • روح و فکر آزادی داریم.
  • هزینه‌ی حمل و نقل تا محل کار را نمی‌پردازیم.
  • ....

بدی‌های فریلنسر بودن:

به جهنم خوش اومدی، عاشق اینجا می‌شی :)
به جهنم خوش اومدی، عاشق اینجا می‌شی :)
  • به خاطر ماندن در خانه و عدم تحرک چاق می‌شویم. (چون محبور نیستیم خودمان را به محل کار برسانیم.)
  • معاشرت‌های اجتماعی ما زیاد نیستند.
  • بیشتر ما اختلال خواب داریم.
  • در برخی مواقع روابط عاطفی چندان موفقی نداریم. (فرض کنید با یه کارمند رابطه داشته باشیم که ۷ عصر با انرژی متوسط ما را ببیند، در حالی که ۷ عصر سطح انرژی ما فریلنسرها خیلی بالاست؛ چون تا دیروقت کار کردیم و تا ظهر خوابیده‌ایم.)
  • به جای یک رییس با چند رییس سر و کله می‌زنیم.
  • گاهی بیش از حد در خانه می‌مانیم.
  • گاهی به خاطر نداشتن تماس مستقیم و حضوری، منظور و مقصود کارفرما را درست متوجه نمی‌شویم.
  • برخی از کارفرماها روند کار کردن با فریلنسرها را نمی‌دانند.
  • ماندن بیش از حد در خانه، توقع خانواده از ما را بالا می‌برد.
  • مشکل بیمه و اضافه کاری داریم.
  • معمولا سبک نشستن و کار کردن ما استاندارد نیست.
  • ماندن در خانه ما را درگیر مسائل خانه می‌کند و تمرکزمان مختل می‌شود.
آخ جون جمعست... نه صبر کن! من یه فریلنسرم که :(
آخ جون جمعست... نه صبر کن! من یه فریلنسرم که :(
  • روزهای هفته و به خصوص تعطیلات برای ما معنایی ندارند.
  • در تمام سفرها مجبوریم که لپ‌تاپ‌مان را با خودمان ببریم.
  • تکنولوژی همه جا به ما وصل است.
  • مشکلات مالی و پرداختی داریم. گاهی با تعویق در پرداخت مواجه می‌شویم.
  • استرس رسیدن به ضرب‌العجل‌ها معمولا بسیار زیاد است.
  • گاهی حجم کارمان بسیار زیاد می‌شود (به خصوص زمانی که ددلاین‌های چند پروژه به هم نزدیک هستند.)
  • دیگران فکر می‌کنند شما بیکارید و وقت آزاد زیادی دارید و مدام می‌خواهند در برنامه‌ی شما اختلال ایجاد کنند.
  • شاید دیگر نتوانید کارمند باشید یا حداقل کارمند شادی نشوید؛ چون روحیات ما متفاوت است.
  • .....

قرار نیست که همه این مشکلات را داشته باشند. این‌ها مشکلاتی هستند که در زندگی خودم و دوستان فریلنسرم مشاهده می‌کنم. حتی شاید شما مشکلاتی را حس کرده‌ باشید که من و دوستانم آنها را نداشته‌ایم. خوشبختانه هر کدام از این مشکلات راه حلی دارند؛ اما متاسفانه هیچ راه حل واحدی برای آنها وجود ندارد. راه‌حل‌ها از فردی به فرد دیگر کاملا متفاوت هستند. شما باید راه‌حل مخصوص خودتان را کشف کنید.


چگونه یک فریلنسر زرنگ باشیم؟

تصویری نابی از فریلنسری که انتظار پرداخت پولش را می‌کشد
تصویری نابی از فریلنسری که انتظار پرداخت پولش را می‌کشد
  • قبل از شروع کار، مبلغی را به عنوان پیش پرداخت دریافت کنید.
  • بدون قرارداد کار نکنید. بدون قرارداد کار نکنید. بدون قرارداد کار نکنید.
  • مورد قبلی را دوباره بخوانید.
  • همیشه پس انداز داشته باشید.
  • حتی اگر نمی‌توانید به باشگاه بروید، در خانه ورزش کنید.
  • اسیر دلالان حوزه نشوید، چون دستمزد شما را پایین میاورند و کار شما را به مناقصه می‌گذارند.
  • هیچ روزی را بدون برنامه‌ریزی نگذرانید.
  • در شروع روز ۱۰ دقیقه سخنرانی‌های تدتاکز یا دیگر سخنرانی‌های انگیزشی را گوش کنید. (ترجمه‌ی فارسی آنها نیز روی سایت تد موجود است.)
  • مهارت‌های بیشتری یاد بگیرید.
  • خودتان مدیر، منشی، آبدارچی و حسابدار خودتان باشید. به خودتان برسید و حساب و کتاب خودتان را داشته باشید. تماس‌ها و ایمیل‌ها را مدیریت کنید و حواستان به همه چیز باشد.
  • مدام به دنبال دوست‌های جدید و کارهای تازه بروید. قرار نیست همیشه کارفرما به سراغ شما بیاید.
  • اعتماد کنید و اعتماد جلب کنید.
  • به ددلاین‌ها یا همان ضرب‌العجل‌ها پایبند باشید.
  • یک روز در هفته را در کافه‌ کار کنید. (لیست کافه‌های مناسب برای کار کردن را در سایت پیاده ببینید)
  • یک فضای کار اشتراکی پیدا کنید. (اگر نمی‌توانید هزینه‌ی آن را بپردازید، از فضای اشتراکی باغ کتاب استفاده کنید که قیمت بسیار اقتصادی‌تری دارد.)
  • قبل از فریلنسر شدن با یک فریلنسر مشورت کنید.
  • همیشه خودتان را مشغول نگه دارید، حتی اگر پروژه‌ای به شما سپرده نشد. خودتان کاری کنید.
  • برای کار آگهی بدهید. همانطور که گفتم باید فرض کنید که خودتان یک شرکت مستقل هستید.
  • اگر رزومه‌ی کاری قوی ندارید و در شروع کار هستید سراغ کارهای کوچک‌تر بروید و زود ناامید نشوید.
  • به بازار نگاه کنید و یک مهارت مورد نیاز یاد بگیرید. لطفا همه به تولید محتوا فکر نکنید.
  • در شبکه‌های اجتماعی عمومی و تخصصی (لینکدین، توییتر، اینستاگرام، گروه‌های تخصصی تلگرام و...) حضور پررنگی داشته باشید.
  • در سایت‌های بین‌المللی که به طور تخصصی به فریلنسر‌ها اختصاص دارند به دنبال کار باشید.
  • به خانواده و دوستان‌تان بفهمانید که شما مشغول کار هستید تا شما را بیشتر درک کنند.
  • کار کردن با ترلو، گوگل درایو، گوگل شیت و دیگر ابزارهای آنلاین مرتبط را بیاموزید.
  • یک روز در هفته را به هیچ کاری نکردن اختصاص دهید.

ای آینه ای آینه؛ کی از همه فریلنسرتره؟

جواب این سوال کاملا مشخص است. کسی که روح آزادتری دارد و بیشتر در مقابل کارمند شدن مقاومت می‌کند. کسی که اگر حتی هیچ شرکتی با او همکاری نکند، خودش شروع به خلق چیزهای جذاب می‌کند. هرگز و هرگز و هرگز فراموش نکنید که باید خودتان را مانند یک کمپانی ببینید. روح آزادتان را حفظ کنید و بدانید که مهارت شما ارزش زیادی دارد. حالا که همه چیز از ساعت کاری گرفته تا ساعت خواب و بیداری به خودتان سپرده شده است، آن را به نحوه استثنایی مدیریت کنید تا بیشتری بازده را داشته باشید.کمی به خودتان سخت بگیرید تا دیگران به شما سخت نگیرند.