گاهنامه‌‌ دست‌انداز-شماره‌ ۲۳ (شروعی دوباره) - لایک‌ها

لا علم لنا الّا ما علّمتنا

همین که چمدانت را برمیداری همه میپرسند میخواهی کجا بروی؟ اماوقتی یک عمر تنهایی هیچکس ازتو نمیپرسد کجایی!، انگار همین چمدان لعنتی تمام ترس مردم از سفر است هیچکس از تنهایی تو نمی ترسد!

نانوا هم جوش شیرین می زند...

یه آدم معمولی،که خوندن ونوشتن رو دوست داره، والبته خندیدن:-)

(INTP)جهان هر فرد، به اندازه وسعت فکر اوست." خونم جوهر خودکارمه" دانشجو معلمِ فرهنگیان| امورتربیتی

نمی‌توانم ادامه بدهم، ادامه خواهم داد.

دوستدار نوشتن :)

یلدام،عاشق لطافت شکوفه های گیلاس و نرمی کاهی کتاب و زیبایی مسحور کننده ی ابر ها☁️یه آدم معمولی که در تکاپوی بهتر شدنه✨

آسیه هستم . سرگرمیم سریال کره ای دیدنه . گاهی کتاب هم میخونم . ~https://acieimnida.blog.ir/اینستام : amnesiatext

ای خواجه برو به هر چه داری || یاری بخر و به هیچ مفروش

...

خودت را به دست حوادث و جریانها نسپار چون خدا تو را آفریده است تا به وجود آورنده جریانها باشی نه تسلیم شونده در برابر جریانها. شهید بهشتی

مهدی معتمدی راد

اگر من بخشی از افسانه تو باشم، تو روزی به من باز خواهی گشت...

من یه ببعی‌ گوگولیم، تو چی؟

.

اگر زرتشت علی(ع)را می دید می نوشت:گفتار علی،پندار علی،کردار علی...

جستجوگر، کمیت مهم‌تر است

اَلْـحَـمْـدُلِـلَّـه

به سه چیز دیدار دست دهد و رستگاری پدیدار شود پاکی دل و دیده و پاکی گوش از آنچه شنیده

خدا,زندگی,عشق و دیگر هیچ

Aleph@mihanmail.ir

تاج نویسندگی بر سرم ندارم اما، در مسیر نوشتنم، یعنی در مسیر آرامش. @farzanehfoolady.ir

خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار ?

علاقمند به دیجیتال مارکتینگ و استارتاپ، علاقمند به روانشناسی و مسائل اجتماعی

هر که خود داند و خدای دلش ، که چه دردیست در کجای دلش...

علاقه‌مندی‌ها: √ فلسفه √ تاریخ √ دین virasty.com/banimasani

https://siporex.ir

می‌خونم، می‌نویسم و مادری می‌کنم❤️

برنامه نویس.42ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert

"خدمتگزار، همراه شما در دنیای دیجیتال"

«روباه چیزهای زیادی می‌داند، جوجه تیغی اما فقط یک چیز می‌داند، یک چیز خیلی مهم!» (آرکیلوکوس)

«عدالتی که به مصلحت آلوده شود، دیگر عدالت نیست؛ توجیهی است برای بقای ظلم...»

...نَکنَد فِکر کنی در دلِ منْ دریاٰیت نیستْ _ جِنسْ دریاٰیت با اَشکانَم یکیست!...

من فرداد فلاح هستم و سعی می کنم جستار ها و یادداشت هایی با رویکرد روان شناسی بنویسم و از طریق این صفحه به اشتراک بگذارم.

روزگاری سرگردان بود! درگیر مالیخولیایی از جنس ماندگی در زندگیِ پر امید. اما امروز هرگاه ذره بین افکارش به سمت خودش می‌رود، این پسر می‌داند که امید را در پستوی روحش خواهد یافت...