بررسی بازی Ghostrunner – نسخه PS5

وقتی صحبت از ژانر سایبرپانک می‌شود ذهن اکثر مخاطبان ناخودآگاه به سمت آخرین بازی استودیو سی دی پراجکت رد می‌رود. عنوانی که قرار بود جاه طلبانه‌ترین بازی سایبرپانک تاریخ باشد اما در نهایت موجبات نا امیدی دوستداران این ژانر رقم زد. خیلی عجیب است که دقیقا در همان بازه زمانی عرضه بازی Cyberpunk 2077 یک استودیو لهستانی کوچک عنوانی کم ادعا را روانه بازار کرد که حداقل در ژانر سایبرپانک بسیار موفق تر از نمونه هم وطن خود عمل کرده است. بازی Ghostrunner محصول استودیو کوچک One More Level یک اکشن خوش ساخت ، سریع و به شدت بی رحم است که با وجود ایراداتش ، تجربه‌ای کم نظیر را برای مخاطبان رقم می‌زند. بازی اکشنی که حالا دارندگان کنسول‌های نسل نهم هم می‌توانند آن را تجربه کنند.

داستانی بازی در آینده دور رخ می‌دهد. سال‌ها پس از یک فاجعه بزرگ جهانی که باعث از بین رفتن اکثر انسان‌ها شده ، جمعیت باقی مانده در یک آسمان خراش بسیار عظیم با نام Dharma Tower زندگی می‌کنند. در چنین شرایطی شخصیت اصلی بازی که یک گوست رانر است بدون اینکه چیزی از حافظه‌اش باقی مانده باشد به هوش می‌آید. در این دنیای بی رحم گوست رانر به ابرسربازهایی گفته می‌شود که با هدف برقراری امنیت و صلح طراحی شدند اما بنا به دلایل نامشخصی همه آن‌ها به جز شخصیت اصلی که با نام جک هم شناخته می‌شود از بین رفته‌اند. جک به محض بیدار شدن متوجه حضور هوش مصنوعی با نام The Architect  می‌شود که در حقیقت نسخه دیجیتالی یکی از دو خالق Dharma Tower است که چندی پیش کشته شده. «آرشیتکت» در طول بازی در نقش راهنمای جک ظاهر شده و با پیشروی هر چه بیشتر ، شخصیت اصلی متوجه دلیل حضور او و معمای تنها سکونت‌گاه انسان‌ها می‌شود.

با اینکه داستان گوست رانر به هیچ وجه پیچیده نیست و هم رده آثار تراز اول علمی/تخیلی قرار نمی‌گیرد اما در عین حال شاهد داستانی شلخته هم نیستیم. شما در بازی با قصه‌ای جمع و جور روبرو هستید که هرچند ساده آغاز می‌شود اما پیچ و خم‌های مخصوص خود را دارد و پایانی مناسب و استاندارد را هم ارائه می‌کند. با اینکه خود داستان نمره قبولی دریافت می‌کند اما مشکل اصلی قصه گوست رانر نحوه روایت آن است. گوست رانر یک بازی کاملا گیم پلی محور است و در این بین عملا به جز کات سین نخست و کات سین پایانی هیچ میان پرده‌ای ندارد. موضوعی که به نوبه خود ضعف نیست ولی مشکل اینجاست که سرعت گیم پلی به قدری بالاست که شما عملا در بسیاری از نقاط بازی از روایت غافل می‌شوید. بخش عمده‌ای از داستان توسط آرشیتکت روایت می‌شود و او در طول بازی  توضیحات کاملی در مورد تاریخچه Dharma Tower ، هویت گوست رانرها ، وضعیت فعلی بشر و موارد دیگر می‌دهد. اینکه هوش مصنوعی همراه شما قصه را روایت می‌کند در نوع خود خوب است ولی همانطور که گفتیم صحبت‌های مداوم او در طول بازی و در مهیج ترین لحظات سبب می‌شود در اکثر اوقات متوجه قصه نشده و در نهایت برای فهم کامل داستان دست به دامان اینترنت شوید. جالب اینکه حتی مردن جک هم تاثیری رو صحبت‌های شخصیت‌ها ندارد و با توجه به اینکه کاراکتر اصلی در کسری از ثانیه ری اسپان می‌شود ، دیالوگ‌ها از همان جایی که قطع شده بود ادامه پیدا می‌کند. البته که این ترفند با توجه به طراحی گیم پلی و ساختار بازی کاملا مناسب است اما در نهایت ضرر خود را به داستان می‌زند.

با اینکه داستان بازی ایرادات خاص خود را دارد اما گیم پلی جایی است که گوست رانر به معنای واقعی کلمه در آن می‌درخشد. یک اکشن شمشیری به شدت مهیج که کم وبیش یادآور شاهکاری همچون Hotline Miami است. البته که هاتلاین میامی یک اکشن بالا به پایین است و گوست رانر اثری اول شخص است اما ساختار هر دو بازی به شدت شبیه هم هستند. نخست اینکه هر دو بازی عناوینی اکشن و به شدت سریع هستند. در وهله دوم در هر دو بازی شما تنها با یک ضربه کشته می‌شوید. سوم هم اینکه هر دو بازی با استفاده از موسیقی‌های به شدت مهیج و جذاب باعث می‌شوند گیم پلی سخت بازی و مرگ‌های مداوم شما قابل تحمل شوند. از این منظر سازندگان گوست رانر با موفقیت کامل فرمول یکی از بهترین بازی‌های مستقل تاریخ را پیاده سازی کرده‌اند.

البته گوست رانر در عین شباهتش به هاتلاین میامی دارای نکات منحصر به فرد فراوانی است و از طرفی هم ساختار دنیا و تمرکزش روی پارکور کم و بیش شما را به یاد Mirrors Edge می‌اندازد. هر مرحله بازی تشکیل شده از چند استیج است که با کشتن دشمنان آن استیج بازی سیو شده و در صورت مرگ از استیج جدید سردرمیاورید. صحبت از مرگ شد باید این را بگوییم که در طول این بازی دفعات زیادی می‌میرید و وقتی می‌گوییم زیاد به هیچ وجه غلو نمی‌کنیم. گاهی اوقات مراحل آنقدر سخت است که ممکن است تعداد مرگ‌های شما در هر مرحله به بیش از 100 بار برسد. موضوعی که البته سازندگان هم از آن مطلع بوده‌اند و در حقیقت این بازی بیش از هر چیزی صبر شما را می‌طلبد. نکته جالب در مورد مراحل و استیج‌های بازی به طراحی آن‌ها برمی‌گردد. در هر بخشی ، بازی چند راه مختلف را برای از پای درآوردن دشمنان پیش رویتان قرار می‌دهد. با توجه به اینکه جک یک پارکور کار حرفه‌ای است شما باید سریعا تصمیم بگیرد که از کدام راه پیشروی کنید و البته تعداد مرگ‌هایتان هم در این روند بی تاثیر نیست. مثلا تصور کنید در استیج پیش رویتان سه دشمن معمولی و یک دشمن با شلید قرار دارد. شما می‌توانید از روی دیوار راه رفته ، با استفاده از اسلوموشن دشمن شیلد را بکشید که قدرتمندترین دشمن پیش روی شما است اما در این بین سه دشمن دیگر ممکن است از تعلل شما سریعا استفاده کنند. در راه دیگر می‌توانید اول به سراغ دو دشمن معمولی بروید ، چند لحظه به ذهن خود استراحت بدهید و سپس به سراغ دو دشمن باقی مانده بروید اما این دو دشمن حالا از جای شما با خبر هستند و کار به شکل دیگری مشکل شده. در تک تک لحظات اکشن گوست رانر شما باید استراتژی متفاوتی را اتخاذ کنید و به همین خاطر بازی حتی لحظه‌ای شما را به خیال خودتان رها نمی‌کند.

یک ویژگی جالب گوست رانر قدرت‌‌های جک است. به طور کل جک چهار قدرت منحصر به فرد دارد که با پیشروی در طول بازی هر کدام آزاد می‌شوند. هر کدام از این قدرت‌ها دارای اپگریدهای منحصر به فرد خود هستند که در اسکیل تیری بازی قابل مشاهده است اما اسکیل تیری این بازی با مابقی عناوین اکشنی که تجربه کردید متفاوت است. در حقیقت اسیکل تیری بازی همانند یک صفحه بازی تتریس است و هر آپگرید یک قطعه با شکل متفاوت. در نتیجه خود اینکه از کدام آپگرید استفاده کنید به یک چالش جالب در بازی تبدیل می‌شود. شما بسته به استایل بازی خودتان و اینکه چه مقدار فضا دارید باید آپگرید مورد نظرتان را انتخاب کنید. البته استفاده از اسلوموشن در این بازی همیشه آزاد است و ارتباطی به چهار قدرت اصلی بازی و آپگریدهای مختص آن‌ها ندارد.

مبارزات حدودا 65 درصد بازی را تشکیل می‌دهد و 35 مابقی به پلتفرمینگ اختصاص می‌یابد. با اینکه بخش پلتفرمینگ بازی جذاب است اما چون ذاتا گوست رانر یک اثر PC بوده ، گاهی تلفیق اکشن و پلتفرمینگ و کنترل آن با دسته به کاری سخت تبدیل می‌شود. البته اگر بازی سوم شخص بود چنین مشکلی احساس نمی‌شد اما اول شخص بودن بازی و اهمیت بالای هر دهم ثانیه در گیم پلی باعث می‌شود در بعضی بخش‌ها بازی بیش از اینکه سخت باشد ، به چالشی اعصاب خردکن تبدیل شود. این چالش طی مرحله آخر بازی که صرفا به پلتفرمینگ اختصاص دارد به اوج خود می‌رسد. در مجموع سختی تلفیق اکشن و پلتفرمینگ برای نسخه‌های کنسولی و کمبود باس در بازی تنها نقاط ضعف مهم گیم پلی گوست رانر هستند و این بازی در مابقی بخش‌های گیم پلی خود نمره قبولی دریافت می‌کند. همچنین از ویژگی‌های دسته دوال سنس به خوبی استفاده شده و این یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های نسخه فایو گوست رانر است.

موسیقی و گرافیک دو بخشی هستند که گوست رانر در آن‌ها فوق العاده عمل می‌کند و از این منظر با عنوانی روبرو هستیم که حتی پرهزینه ترین بازی‌های روز را هم به راحتی شکست می‌دهد. قطعه‌های موسیقی گوست رانر به بهترین شکل ممکن باعث افزایش جذابیت بازی و همچنین نگه داشتن گیمر پشت کنسول خود می‌شود. در حقیقت موسیقی مهیج بازی سبب می‌شود حتی در صورت شکست‌های چندباره ، گیمر قید بازی را نزدند و مدام تلاش کند. برای هر مرحله مرحله معمولا یک تا دو قطعه تهیه شده که زمان هر کدام به سه دقیقه می‌رسد و این قطعه‌های موسیقی مدام تکرار می‌شوند. جالب اینکه در کیس گوست رانر لوپ شدن یک قطعه و تکرار استیج‌ها به تجربه گیم پلی ضربه نمی زند بلکه گیمر را ترغیب می‌کند که سریعتر از پس دشمنان برآمده و در بازی پیشروی کند. شبیه به همان چیزی که در هاتلاین میامی شاهدش بودیم.

در بخش گرافیک ، نسخه PS5 بهترین تجربه کنسولی گوست رانر را ارائه می‌کند. همراه با سه مد گرافیکی : ری تریسینگ مد ، fidelity mode و مد 120 فریم. جالب اینکه در دو مد نخست بازی 60 فریم ثابت و با رزولوشن 4K اجرا می‌شود. بهترین مد برای PS5 بدون شک مد ری تریسینگ است اگرچه ری تریسینگ نسخه کنسولی به قدرت نسخه PC نمی‌رسد اما تجربه عنوانی 60 فریم با رزولوشن 4K و همراه با ری تریسینگ یکی از زیباترین تجربه‌های نسل نهم را در اختیارتان می‌گذارد. علاوه بر این گرافیک بازی از منظر کلی بسیار زیبا و مسحور کننده است. طراحی Dharma Tower یادآور شهرهایی همچون هنگ کنگ است و هرچند جزییات زیاد به مانند آثار AAA در این بازی پیدا نمی‌کنید اما در مابقی موارد گوست رانر چیزی از عناوین پرهزینه و بلاک باستر کم ندارد.

در پایان باید گفت گوست رانر یکی از بهترین انتخاب‌ها برای دوستداران عناوین مهیج است و هرچند در بعضی لحظات بازی عذاب آور می‌شود اما یکی از بهترین و متفاوت‌ترین عناوین اکشن/اول شخصی است که هر گیمری امکان تجربه آن را دارد.

8

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
گیم پلی سریع و مهیج
قطعات موسیقی فوق العاده
گرافیک چشم نواز
بازی سخت اما منصفانه است
فصاسازی سایبرپانک کم نظیر
نقاط ضعف:
دنبال کردن داستان کمی سخت است
پلتفرمینگ در بعضی مراحل اعصاب خرد کن است
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است

منبع: bazicenter.com