مدیر انتشارات دکتر بازی و نویسنده مطالب راجب گیمینگ
بررسی بازی Sonic Colors Ultimate
بعضی اوقات به این فکر میکنم که آیا بعضی بازیهای کلاسیک به خودی خود یک اثر با کیفیت بودهاند یا چون جز اولینها به حساب میآمدند و نگاهی جدید خلق کردهاند باعث شده تا ما ایرادات و نکات منفی آثار مختلف را نادیده بگیریم؟ یا شاید تاثیر تکامل باعث شده تا ما نکته سنج بشویم و آثار منتشر شده هر روز بهتر و کاملتر شوند؟! رسیدن به جواب این سوال خیلی سخت است اما برخی از عناوین هستند که خیلی از ما آرزو میکنیم که ایکاش در همان کالبد دوران کلاسیک باقی میماندند و هرگز ادامهی برای آنها ساخته نمیشد. بازی مد نظر ما برای بررسی عنوان Sonic Colors ultimate است که در گرداب همین اتفاق گرفتار شده است. گذشتهای درخشان که در منجلاب امروز گرفتار شده است. بدون پیشرف و بدون خلاقیت!
شاید برای کالبدشکافی سوال ذکر شده در متن بالا، استفاده از بازی Sonic Colors کار مناسبی نباشد اما میتوانیم بگوییم که مجموعه بازیهای Sonic «سونیک» کاملا از گردونه تکامل به دور ماندهاند و کمپانی سگا فقط از نام و نشان سونیک استفاده میکند تا شاید بتواند سرپا باقی بماند. آخرین ساخته این شرکت بزرگ از طرف استودیوی Sonic Team قبلا برای کنسولهای نینتندو منتشر شده بود و اینبار با نام Sonic Colors ultimate با اندکی تغییرات برای کنسولهای نسل حاضر منتشر شده است. در این که سونیک بعد از این همه مدت همان نسخه قدیمی است و تغییری نکرده که بحثی نیست اما باید در همین قدم اول بگوییم که Sonic Colors ultimate یک اثر کاملا ضعیف است.
هسته گیمپلی بازی به مانند گذشته سکوبازی است. سرعت راز زنده ماندن خارپشت است و این اتفاق در شکل و قالب یک دنیای سه بعدی به خوبی در نیامده است. طراحی مراحل بازی به شکلی است که در اکثر مواقع من به عنوان مخاطب هیچ واکنش خاصی انجام نمیدادم و حتی بعضی اوقات هیچ دکمهای را نمیزدم و در حالی که خارپشت داستان ما بدون هیچ محدودیتی به حرکت خودش ادامه میداد. این به این معناست که ساختار مراحل بازی به شکلی طراحی شده که چالش آنچنان سختی روبروی مخاطب قرار ندارد و بازی به شکل سادهای فقط ساخته شده که ما با سونیک همراه بشویم و از دنیای طراحی شده از نظر بصری و دیدار با سونیک لذت ببریم. با این که سازندگان سعی کردهاند مکانهای مخفی و دالانهای مختلفی در گوشه کنار مراحل بازی قرار بدهند اما در حقیقت این امر به خوبی جا نیوفتاده است و کسب و کشف امتیاز و مکانهای مخفی آنچنان شگفتانگیز و لذت بخش نیست.
با این که سازندگان سعی کردهاند با اضافه کردن قدرتهای مختلف به خارپشت، عملا مراحل بازی را به صورت پازل و معمایی طراحی کنند، اما در نهایت این کار آنچنان خوب از آب در نیامده و اثربخشی خودش را از دست داده است. یک نوار کوچک در گوشه تصویر وجود دارد که میزان خالی شدن نوار به معنی مدت زمانی است که ما میتوانیم از قدرت مخصوص خودمان نسبت به مرحلهای که در آن هستیم استفاده کنیم. برای مثال قدرت از بین بردن جعبههای آبی رنگ و تبدیل آنها به ماهیت خالی شده یا توپر از جمله بخشهایی است که با این که روی کاغذ بسیار زیباست اما در عمل و داخل بازی آنچنان چالشی نشده و بسیار ساده طارحی شده است. همین وضعیت شامل حال بقیه قدرتهای کسب شده میشود و مشکل بعدی کم بودن میزان نوار است که مدت زمان کمی در برخی قدرتها برای استفاده به کاربر میدهد.
با توجه به این که این نسخه در سال 2010 و روی کنسولهای نینتندو (Wii – DS) منتشر شده است و نسخه امروزی که به عنوان یک بازی ریمستر یا بازمنتشر شده، تفاوت زیادی با نسخه قدیمی ندارد و حتی هیچ گونه تغییر گرافیکی از نطر فنی در بازی دیده نمیشود. حتی در برخی مواقع افت فریم به وضوح در بازی دیده میشود که با توجه به موقعیتهایی که در بازی ایجاد میشود و ساکت بودن بخشهای مختلف بازی این افت فریم آن هم در زمان حال قابل چشمپوشی نیست. اندک تغییراتی از نظر بصری در بازی به وجود آمده است که این موارد هم به خاطر قابلیتهای جدیدی است که در نسخه ultimate به بازی اضافه شده است و خب همین مورد هم به هیچ عنوان زیبا نیست و ما با یک بازی کاملا گرافیک قدیمی یا نسل هفتمی روبرو هستیم.
خوشبختانه محیطهای رنگی و شادی که در جهانهای مختلف بازی وجود دارد و بعضا اتفاقات بامزه و شوخیهایی که بین شخصیتها شکل میگیرد باعث شده تا بازی از این نظر قابل توجه و جذاب به نظر برسد. این مورد خوب در کنار موزیک و صداگذاری بازی که اکثر افکتهای آن یادآور نسخههای کلاسیک است از جمله اندک بخشهای زیبای بازی است که یادآوری آنها به دور از لطف نیست.
وقتی به گذشته نگاه میکنیم و گذشت زمان را میسنجیم به این نکته میرسیم که زمان بازنشستگی بسیاری از بازیها فرا رسیده است. مجموعه بازیهای سونیک نیز از جمله همین عناوین هستند و زور زدن برای زنده نگه داشتن بازیهای این چنینی بدون تزریق خلاقیت و تنها استفاده از نام آنها برای پیشبرد اهداف تجاری زیاد جالب نیست و همین مورد باعث میشود تا آثار نهایی به مانند اثر پیش رو یعنی Sonic Colors ultimate به بیراهه رفته و به یک بازی ضعیف تبدیل شود.
5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت:
دیدن دوباره خارپشت و دوستان
محیطهای رنگی و بامزه
نقاط ضعف:
کلیت گیمپلی ضعیف و خسته کننده است
بازی شدیدا ساده است
گرافیک بازی آنچنان پیشرفت نکرده
داستانی ساده که فقط بهانهای برای حضور داشتن شخصیتها است
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است
منبع: bazicenter.com
مطلبی دیگر از این انتشارات
برسی بازی PUBG
مطلبی دیگر از این انتشارات
بررسی بازی Fatal Frame: Maiden of Black Water
مطلبی دیگر از این انتشارات
زیبای خاکستری (بازی رایانه ای INSIDE)