نقد و بررسی بازی Senua's Saga: Hellblade II

تلاقی بی‌نظیر دنیای بازی و هنر سینما

کاور رسمی بازی Senua's Saga: Hellblade 2
کاور رسمی بازی Senua's Saga: Hellblade 2

عنوان Hellblade 2 بدون شک یکی از مورد انتظارترین بازی‌های ایکس باکس در سال 2024 بود که تبلیغات زیادی هم توسط مایکروسافت برای آن انجام شد. استودیوی کوچک و با پتانسیل Ninja Theory در سال 2018 و یک سال پس از انتشار نسخه اول یعنی Hellblade: Senua's Sacrifice توسط مایکروسافت استودیو خریداری شد و با اینکه اوایل گفته می‌شد که قصدی برای تولید نسخه دوم وجود ندارد اما مدتی پس از پیوستن به استودیوهای تحت مالکیت مایکروسافت، کار بر روی نسخه دوم بازی Hellblade را آغاز کرد. نهایتا دنباله عنوان Hellblade در خرداد 1403 و پس از شش سال انتظار، بر روی استور مایکروسافت برای کنسول ایکس باکس و رایانه‌های ویندوزی در دسترس قرار گرفت.

تفاوت ظاهری سنوا در نسخه اول و دوم
تفاوت ظاهری سنوا در نسخه اول و دوم

پس از ورود به بازی و پس از سینماتیک جذابی که خلاصه‌ای از داستان نسخه اول بازی را به شما ارائه می‌دهد، کیفیت گرافیکی بازی اولین چیزی است که شما را جذب خود می‌کند. جزئیات شخصیت سنوا در بخش چهره، موها و لباس‌ها قطعا چشمگیر است. کیفیتی که می‌توانیم بگوییم انتظار می‌رفت تا در سال 2024 و با وجود سخت‌افزارهای قدرتمندی که روی کنسول‌های نسل نهمی استفاده شد و موتورهای گرافیکی قدرتمندی مثل Unreal Engine 5 که مدت‌هاست در دسترس بازی‌سازان قرار گرفته است، بر روی اکثر بازی های AAA ببینیم اما متاسفانه Hellblade 2 اولین تجربه تمام و کمال از پتانسیل این موتور گرافیکی قدرتمند به حساب می‌آید.

نمایی از محیط خشن بازی
نمایی از محیط خشن بازی

زیبایی‌های بصری این عنوان در تمام بخش‌ها دیده می‌شود و محدود به طراحی شخصیت‌ها نیست. فضای سرد و خشن بازی از دریا و ساحل تا جنگل و دشت‌ها با جزئیاتی خیره کننده طراحی شده‌اند. جزئیاتی مانند بافت خاک روی زمین، بدنه و برگ درختان و حتی تغییر اندازه سنگ‌ها با توجه به محلی که در آن قرار دارند به شکل دیوانه‌واری با دقت طراحی شده‌اند و کم و کاستی ندارند.

اسکرین شات بدون فیلتر از نمای محیط بازی
اسکرین شات بدون فیلتر از نمای محیط بازی

بعد از گرافیک بازی قطعا نقطه قوت بعدی، موسیقی و صداگذاری‌های شخصیت‌هاست و لزوم استفاده از هدست با کیفیت برای تجربه کامل این بازی انکار ناشدنی است. صداهایی که در سر سنوای مبتلا به بیماری سایکوزیس یا روان‌پریشی، با او صحبت می‌کنند تجربه‌ای متفاوت‌تر از هر بازی دیگری برای شما ایجاد می‌کند. این صداها اکنون بیشتر از دو نفر هستند و پدر سنوا، در بعضی اوقات همسر سنوا و صدای سایه‌هایی شیطانی نیز به صداهای اصلی اضافه شده است که آن را حتی از نسخه اول بازی نیز متفاوت کرده است.

سایه‌ها دشمن هستند
سایه‌ها دشمن هستند

این صداهای سه بعدی که در تمام مدت بازی همراه شما هستند و به ندرت پیش می‌آید که ساکت شوند، گاه در حال تشویق و گاه در حال تخریب شما هستند. گاه شما را راهنمایی می‌کنند و گاه سعی می‌کنند تا گمراهتان کنند. البته با جریان کاملا خطی بازی، امکان گمراه شدن برای گیمر عملا مهیا نیست و ای کاش که بود. در موقعیت‌های متعددی اختلاف نظر شما با سنوا کاملا قابل احساس است و نویسندگان بازی نیز در ایجاد چنین حسی کاملا هنرمندانه عمل کرده‌اند اما بعضا این سوال پیش می‌آمد که: "آن کسی که روان پریش است، تمام دنیا او را نحس می‌دانند و طردش کرده‌اند سنوا است. اوست که به تنهایی کمر به نابودی شیاطین دنیا بسته و در این فضای خشن و وحشتناک، به تنهایی سفر می‌کند و جز یک شمشیر و یک آینه چیز دیگری برای این مبارزه ناعادلانه ندارد، پس چرا من محتاط‌تر از او هستم؟"

رویارویی سنوا با یکی از باس‌های بازی
رویارویی سنوا با یکی از باس‌های بازی

جایی در بازی هست که سنوا چنان تصمیم احمقانه‌ای می‌گیرد که خشکتان می‌زند. دو صدا در مغز او به علاوه شما، همزمان دارید بر سر سنوا فریاد می‌کشید تا شاید منصرف شود. اما نه، او همان کاری را که می‌خواهد را انجام می‌دهد. در ناامیدانه‌ترین حالت ممکن و در حالی که به نظرتان شکی نیست که چیزی نمانده تا کارتان یکسره شود و این کابوس تمام شود چند دقیقه‌ای بازی را ادامه می‌دهید، از اینکه چگونه توانستید از این منجلاب خارج شوید شوکه می‌شوید و می‌بینید که از قضا تصمیم سنوا آنقدرها هم بد نبود و خدا را شکر که بازی انتخاب را بر عهده شما قرار نداده بود. در چنین لحظاتی است که انسان‌ها تصمیم می‌گیرند تا تمام زندگیشان را قمار کنند قبل از اینکه سایه شانس از بالای سرشان کنار برود.

نمای نزدیک از شخصیت اصلی بازی، سنوا
نمای نزدیک از شخصیت اصلی بازی، سنوا

اما پازل‌های بازی قطعا پاشنه آشیل تجربه گیمر هستند. پازل‌ها ساده، زیاد و بی‌معنا هستند و گویا تمام فلسفه وجودی آن‌ها زیادتر کردن زمانی است که شما از کنترلر یا موس و کیبوردتان استفاده می‌کنید. کارهایی که شما در بازی انجام می‌دهید بسیار محدود است؛ مقدار زیادی پیاده‌روی می‌کنید، با چند نفری مبارزه می‌کنید و پازل‌ها را حل می‌کنید. اوقاتی که به انجام هر یک از این سه کار مشغول نیستید، که حدود 70 درصد از کل زمان شما در بازی را شامل می‌شود، در حال تماشا کردن هستید. تماشای سینماتیک‌های فوق‌العاده، منظره خیره‌کننده، فریم‌هایی که کارگردان هنری بازی انگار برای اسکرین‌شات گرفتن و استفاده در بکگراند موبایل و کامپیوتر طراحی کرده است و همچنین تصمیمات احمقانه اما درست سنوا.

اسکرین شات از فضای بازی و نورپردازی سینمایی
اسکرین شات از فضای بازی و نورپردازی سینمایی

از آن 30 درصد زمان باقیمانده‌ای که شما در حال تعامل با بازی هستید و کاری انجام می‌دهید، مبارزات قطعا جذاب‌ترین بخش بازی هستند. ابزارهای شما یک شمشیر و یک آینه است که فعال شدن آن سرعت سنوا را به حدی افزایش می‌دهد که انگار زمان کند شده است و مرگ دشمن را حتمی می‌کند. حرکاتی که انجام می‌دهید نیز محدود است. ضربه سریع، ضربه محکم، بلوکه کردن حملات دشمن و جاخالی دادن. توسعه دهندگان با همین ابزار و حرکت‌های محدود توانسته اند تجربه لذت‌بخشی از یک مبارزه تن به تن را به وجود بیاورند. شاید ورودی‌های شما محدود باشد اما تکنیک‌های مبارزه سنوا زیاد و جذاب است و هر دشمن را به شکلی متفاوت و بسیار بی‌رحمانه از پا در می‌آورد.

نمایی از مبارزه در بازی Hellblade 2
نمایی از مبارزه در بازی Hellblade 2

ضربات شمشیر و قدرت آن‌ها کاملا احساس می‌شود؛ هر ضربه که به دشمن می‌زنید روح شما را نوازش می‌دهد و هر ضربه‌ای که دریافت می‌کنید را بر بدن خود حس می‌کنید. همچنین تنظیماتی هم در دسترس شما قرار دادند تا میزان دشواری مبارزات را تعیین کنید اما بازی به صورت پیشفرض در حالت داینامیک قرار دارد که بدین معناست که دشواری هر مبارزه بسته به دشمنی که روبروی شما هست تعیین می‌شود.

نمایی از محیط بازی
نمایی از محیط بازی

در بخش پیاده‌روی نیز داینامیک بازی بسیار متفاوت است. سرعت سنوا در شرایط مختلف تغییر می‌کند و گاه برای ایجاد حس تعلیق، سرعت آن به کمترین حالت ممکن می‌رسد و گاه برای حس کردن اضطراب و ترس حاکم بر فضا، باید بدوید. در حالت عادی که اتفاق خاصی در حال افتادن نیست، سرعت سنوا کمی تندتر از خرامان قدم زدن در یک پارک است و سرعت دویدنتان نیز مانند فردی است که کت و شلوار پوشیده است و قصد دارد ضمن اینکه آسیبی به استایلش وارد نشود، به اتوبوس برسد. اما اگر همانطور که توسعه‌دهندگان انتظار دارند، رفتار کنید و غرق در زیبایی محیط اطرافتان شوید، این سرعت پایین نه تنها آزاردهنده نیست بلکه این فرصت را به شما می‌دهد تا لحظات خاص و زیبایی که در بازی کم نیستند را با حالت عکاسی یا Photo Mode ثبت کنید.

اسکرین شات از نمای سینماتیک بازی Hellblade 2
اسکرین شات از نمای سینماتیک بازی Hellblade 2

حالت عکاسی بازی در هر زمانی از بازی که باشید، چه در سینماتیک و چه در گیم پلی، قابل اجراست و یکی از ویژگی‌های مورد علاقه‌تان می‌شود. با فعال کردن این حالت، بازی فریز می‌شود و هر قابلیتی که نیاز دارید تا یک عکس بی‌نظیر بگیرید را در اختیارتان قرار می‌دهد. دوربین آزادانه و در تمام جهات حرکت می‌کند و می‌توانید آن را هر جایی که دوست دارید بکارید. علاوه بر این، قابلیت فوکوس دستی یا اتوماتیک، اضافه کردن نور، افکت‌های متفاوت و متنوع تصویری، حرکت دادن شخصیت‌ها، حذف شخصیت‌ها و بسیاری قابلیت دیگر که می‌توانید ساعت‌ها در آن وقت سپری کنید و اسکرین شات‌های فوق‌العاده زیبایی ثبت کنید.

اسکرین شات از طبیعت جذاب بازی Hellblade 2
اسکرین شات از طبیعت جذاب بازی Hellblade 2

و اما داستان بازی. داستان در Hellblade 2 پادشاه است. روایتی غنی، پر از استعاره و پر از مفهوم که ابدا قصد ندارد شما را نصیحت کند یا به شما چیزی بیاموزد. نگاهی است بی‌طرفانه بر سرگذشت سنوا و چیزی که در حال حاضر دارد با آن دست و پنجه نرم می‌کند. تمام سرکوفت‌هایی که تا الان شنیده و تمام سرکوفت‌هایی که به خود می‌زند. جاهایی که نه جسمش توان حرکت دارد و نه روانش توان همراهی اما هر بار از او می‌پرسند که حالش خوب است؟ یا می‌تواند ادامه دهد؟ از خود ضعف نشان نمی‌دهد و مسیرش را ادامه می‌دهد. شیاطینی که تمام تلاش خود را می‌کنند تا او را به زانو درآورند اما نمی‌توانند. احساسات خودش و کسانی که با آن‌ها حرف می زند، همگی از طریق صداهای داخل سرش به شما منتقل می‌شود و اینجا اهمیت این صداها را متوجه می‌شوید.

یکی از پازل‌های بازی Hellblade 2
یکی از پازل‌های بازی Hellblade 2

در نسخه اول بازی، وجود این صداها صرفا یک خلاقیت بود که جز ایجاد هیاهو در فضای رسانه‌ای، نه تنها کمکی به بازی نمی‌کرد بلکه گیمر را کلافه هم می‌کرد. اما در قسمت دوم شاهد این هستیم که توسعه‌دهندگان افسار این اسب وحشی را کشیدند و به زیبایی از آن برای انتقال احساسات استفاده می‌کنند. شما در اکثر مواقع صورت سنوا را نمی‌بینید، حتی وقتی دوربین بازی را در زاویه‌ای قرار دهید که بتوانید صورت او را ببینید، سنوا نیز سرش را به همان جهتی که شما می‌بینید می‌چرخاند و دوباره شما را با موهای بافته شده‌اش تنها می‌گذارد، اما از آنجایی که شما عملا به ذهن سنوا دسترسی دارید و تمام افکار او را می‌شنوید، به طور کامل در جریان احساسات او قرار می‌گیرید و می‌توانید رابطه‌ای شخصی با شخصیت اصلی بازی برقرار کنید که به ندرت در بازی‌های دیگر قابل تجربه است.

اسکرین شات از تلاقی رنگ‌ها در محیط بازی Hellblade 2
اسکرین شات از تلاقی رنگ‌ها در محیط بازی Hellblade 2

آخرین بخشی که مایل هستم به آن اشاره کنم، نقش نورها و رنگ‌ها در این بازی هستند. نقش طیف رنگ قرمز و طیف رنگ آبی که ناگفته‌های بازی را به شما می‌گوید. جاهایی که صدای افکار سنوا خاموش هستند، نورها را دنبال کنید تا فضای حاکم بر ذهن سنوا و دوراهی جلوی پای او را تشخیص دهید. دوراهی و دوگانگی‌هایی که همیشه همراه سنوا هستند؛ دوگانگی خیر و شر، درست و غلط، ترس و اطمینان، اعتماد و خیانت، خشم و آرامش، رفتن و ماندن و...

رنگ سفید نقش راهنمای محیطی بازی را برعهده دارد تا جاهایی که می‌توانید از آن بالا بروید یا پایین بیایید را نشان دهد و رنگ سیاه، تمام سایه‌ها، ناشناخته‌ها، احساسات نامفهوم و مسیرهای نامعلوم را نشان می‌دهند.

تلاقی رنگ‌ها در محیط بازی
تلاقی رنگ‌ها در محیط بازی

جمع بندی

تجربه بازی Senua's Saga: Hellblade II یک تجربه بی‌نظیر و جذاب برای کسانی است که به بازی‌های دیالوگ محور، سینمایی و هنری علاقه دارند. همچنین اگر دنبال یک تجربه جدید و ناب هستید که خیلی هم طولانی نباشد و اذیتتان نکند، این بازی انتخاب خوبی است. مدت زمان این بازی 7 ساعت است که با توجه به انتظار پنج - شش ساله برای عرضه آن، به مذاق خیلی از منتقدها و گیمرها خوش نیامده اما از نظر من بسیار کافی بود و خللی در روایت داستان ایجاد نکرده بود. چه بسا اینکه برای طولانی‌تر کردن گیم پلی بازی، به آن آب نبسته بودند نیز بسیار خوشحال کننده بود. گرافیک، کارگردانی و تصویربرداری‌های بازی چنان خیره‌کننده است که لحظه‌ای احساس ناامیدی از بازی یا وقتی که برای آن صرف می‌کنید، نداشته باشید. مبارزات بازی جذاب و پازل‌های بازی در حد و اندازه بخش‌های دیگر بازی نیستند اما خسته کننده یا حوصله‌سربر هم نیستند. در ضمن برای تجربه این بازی نیازی به تجربه نسخه اول ندارید اما شاید اگر نسخه اول را تجربه کنید و داستان آن را نیز کامل بدانید، جذابیت نسخه دوم برایتان بیش از پیش شود.

نمایی از سینماتیک بازی Hellblade 2
نمایی از سینماتیک بازی Hellblade 2

این بازی را می‌توانید روی کنسول‌های ایکس باکس و رایانه تجربه کنید و پیشنهاد می‌کنم که برای بهترین و کامل ترین تجربه بازی، از هدست استفاده کنید.

نمره من به این بازی، نمره کامل یا 10 از 10 است و مشکلاتی که عنوان کردم، برای من چیزی از لذتی که در جریان تجربه این بازی داشتم کم نکرد اما قابل ذکر بود. امیدوارم که شما هم از تجربه این بازی لذت ببرید.