سلام، من یاشار هستم و اینجا از بازیهایی که انجام میدم مینویسم.
چشیدن شیرینی موفقیت یا انکار تلخی واقعیت؛ چه آیندهای در انتظار ایکس باکس است؟
در دهه 90 میلادی، مایکروسافت در حال کسب موفقیتهای زیادی بود. نام او در سراسر جهان طنین انداخته بود و محصولاتش در فروشگاههای اکثر کشورها در حال خرید و فروش بود. دهه نود بدون شک نه تنها دوران طلایی مایکروسافت بود، بلکه سقف جدیدی برای موفقیت تعیین کرد که دههها تمام کمپانیهای حوزه تکنولوژی برای لمس آن در تلاش بیوقفه بودند.
در پایان سال 1999 بیش از 90 درصد از تمام کامپیوترهای شخصی در دنیا با سیستم عامل مایکروسافت کار میکردند. مایکروسافت در حال تولید محصولی شبیه به اکسیژن بود. محصولی که همه انسانها دیر یا زود به آن احتیاج داشتند و این واقعیتی بود که در همان سالها روی برند مایکروسافت سایه انداخت.
مایکروسافت با وجود موفقیتهای بزرگ و پی در پی و راه پیدا کردن به هزاران خانه و دفتر و شرکت جدید به صورت روزانه، نام هیجانانگیزی نبود. بسیاری از افراد در آن زمان مایکروسافت را یک برند خستهکننده میدانستند که با وجود اینکه محصولی جدید، بی رقیب و قدرتمند را به بازار ارائه میدهد اما آن شور و هیجان کافی را به مشتریان خود تزریق نمیکند. کاری با لوگو و هویت بصری برند مایکروسافت نداریم، شاید برای آن دوران مناسب بودند (در همان زمان هم لوگوهای جذابتری دیده میشد. مثلا همین لوگوی خاطرهاگیز پلیاستیشن) اما بیایید برای مثال بیل گیتس را به عنوان سخنگو و اصطلاحا چهره این برند در نظر بگیریم. بیروح، حوصله سر بر، معذب و افسرده.
این چهره یکی از بزرگترین کمپانیهای قرن بود که در حال تولید یک محصول انقلابی و یک سبک زندگی جدید در جهان بود.
مایکروسافت در سالهای اخیر بارها و بارها لوگوی خود را عوض کرد، هویت بصری برند و محصولات خود را تغییر داد، حتی استایل لباس پوشیدن بیل گیتس را تغییر دادند (کار خاصی هم البته نتوانستند انجام دهند. نهایتا توانستند سه چهار سایزی از کت و شلوارهایش کم کنند تا اندازهاش شود و به ترکیب پیراهن مردانه و شلوار پارچهای مورد علاقهاش یک پلیور رنگی اضافه کنند تا مدرنتر به نظر بیاید) اما تغییری در جایگاه این برند در ذهن مردم ایجاد نشد.
اکثریت قریب به اتفاق ما هر روز از ویندوز یا یکی از محصولات مایکروسافت مثل ورد یا اکسل (که آنها هم به طرز اعجابانگیزی حوصله سر بر، ناراحتکننده و یادآور کار و درس و مکافات هستند) استفاده میکنیم و هنوز هم خیلی از ما نه تنها حس خاصی به برند مایکروسافت نداریم بلکه شاید بعضی از آن متنفر هم باشند. برای مثال طرفداران اپل و گوگل را در نظر بگیرید که از قضا کم هم نیستند.
اما چرا به برند مایکروسافت پرداختم؟
دشمن چشم به جهان گشود!
شما بگویید. چطور چنین برندی مالک محصولی چون ایکس باکس است؟ مگر غیر از این است که کنسولهای بازی، از انواع و اقسام آنها، یادآور خاطرات شیرین و خوش ما هستند؟ چطور مایکروسافت که میتواند شادی و نشاط را مثل یک جاروبرقی از وجود یک درخت تنومند و سبز نیز بیرون بکشد و ریشه آن را خشک کند، در حال ساخت ابزاری برای شادی و سرگرمی است؟ و سوال بهتر اینکه: چرا؟
زمانی که سونی دستگاه پلی استیشن 2 را معرفی کرد، در تبلیغات آن یک جمله کلیدی را به کار برد:
"جایگزینی برای کامپیوترهای شخصی شما"
دقیقا با دیدن این جمله در تبلیغات پلی استیشن 2 بود که در مایکروسافت ولوله ای به راه افتاد که "چه نشستهاید که بالاخره رقیب متولد شد!" و مایکروسافت شروع به ایجاد تیمهایی با ماموریتهای موازی برای ساخت یک کنسول بازی کرد که از دل آن اولین نسخه ایکس باکس بیرون آمد. شرح حال و جزئیات این فرایند را میتوانید در مستند Power On که در کانال یوتوب ایکس باکس منتشر شده است ببینید. حال ما با برندی روبرو بودیم که اصل شماره یک خود، که نامش را نیز براساس آن انتخاب کرده بود، را زیر پا گذاشته و مشغول به ساخت سخت افزار شده است.
از حق نگذریم، مایکروسافت تلاشهای خوبی برای ایکس باکس انجام داد و در برهه کوچکی از زمان حتی شاید توانست محبوبترین کنسول بازی دنیا نیز بشود اما واقعیت این است که ایکس باکس صرفا به وجود آمد تا جلوی رقابت مستقیم پلی استیشن و کامپیوترها را بگیرد. حداقل در ذهن مدیران ارشد مایکروسافت و شخص بیل گیتس. پر بیراه هم نیست که بگوییم به هدف نهایی خود هم رسید. سونی از آن روز به بعد تنها وظیفهاش این بوده که محصولی تولید کند که از ایکس باکس بهتر باشد و ایکس باکس هم هر بار در کمال میل این برد شیرین را به سونی تقدیم کرده است. ایکس باکس نه تنها اجازه نداد که سونی مسیر خود برای رقابت با کامپیوترها را ادامه دهد، بلکه خودش نیز با وجود اینکه به نظر میآمد امکان این را دارد که ویندوز را روی ایکس باکس اجرا کند و قابلیتهای کامپیوتر را به ایکس باکس اهدا کند، این کار را نکرد و در تمام این سالها، مثل یک سایه سونی را دنبال کرد تا به هدف خود نرسد.
ایکس باکس، ویندوز نیست!
نظر شخصی من این است که ایکس باکس هیچ وقت قرار نبوده که پرفروشترین کنسول بازی دنیا باشد و مایکروسافت هم برنامهای برای دستیابی به این جایگاه ندارد. آنچه از کالبد زخمی ایکس باکس امروز بر جا مانده، احتمالا نتیجه عشق و علاقه موجود در فیل اسپنسر و تیم او است. امکان ندارد که نقاط ضعف و قدرتی که ما از ایکس باکس میدانیم را تیم سازنده آن ندانند اما واقعیت این است که نمیتوانند یا نمیخواهند که بیش از این کاری انجام دهند. چون ایده پشت تمام تلاشهای مارکتینگی و برندینگی آن شبیه به ویندوز است: "به هر حال شما مجبورید که محصول ما را بخرید پس من هم تلاش بیشتری نمیکنم" به طور خاص درباره ایکس باکس شاید ایده این بوده که "محصول ما قدرتمندترین است. پس هم سازنده با کمال میل برای آن بازی تولید میکند و هم گیمرها با کمال میل آن را میخرند"
ایدهای که برای ویندوز جواب داد اما روی ایکس باکس نه.
مشکلاتی روشنتر از روز
معضلات امروز ایکس باکس بدیهی است. در بخش برندینگ مشکل اساسی همان هویتی است که مایکروسافت برای خود ساخته و ناخواسته آن را با نام ایکس باکس گره زده است. نیاز به تلاشهای جدی و هزینههای کلان است تا نام ایکس باکس بتواند هویت مستقل خود را داشته باشد و سایه مایکروسافت را از برند خود کنار بزند اما قطعا این کار لازم و ضروری است. هویت ایکس باکس نیاز دارد تا در ذهن گیمرها بازتعریف شود. کافی است تا کسانی مثل اسنوپ داگ و راک را کنار اسم و لوگوی ایکس باکس ببینید و در جا حس کنید که انگار عکس پدربزرگ خود را در کنسرت گروه متالیکا دیدهاید. دلیل این حس این است که برند ایکس باکس به جذابیت برند این افراد نیست و بار امانت نتواند کشد.
در بخش طراحی و سخت افزار نمیشود به خود کنسول ایرادی وارد کرد. فراموش نکنیم که ایکس باکس سری ایکس از پلی استیشن 5 قدرتمندتر، کوچکتر و مینیمالتر است و شاید اگر در طراحی کنترلر یا دسته این کنسول هم کمی خلاقیت به خرج داده بودند و باتری قابل شارژ را جایگزین باتریهای قلمی کرده بوند، میتوانستند نمره ده از ده را کسب کنند.
اما فیل داخل اتاق و اصلیترین مشکل ایکس باکس بدون هیچ شکی، عناوین انحصاری آن است. هر چند قدمهایی از سمت مایکروسافت برای حل این مشکل برداشته شده اما فعلا خبری از پیشرفت نیست. در همان زمانی که خرید استودیو اکتیویژن-بلیزارد داشت توان و انرژی تیم ایکس باکس را میگرفت، سونی بازیهایی به بازار عرضه کرد که بازار را به تسخیر درآوردند. ایکس باکس نیاز به بازیهای به اصطلاح Console Seller یا کنسول فروش دارد. بازیهایی که به خاطر آنها مردم ایکس باکس بخرند. کاری که سونی با عناوین مختلفی مثل The Last of Us و God of War و سری بازیهای اسپایدرمن و بسیاری عنوان هیجان انگیز دیگر کرد.
بنوش جام زهر را…
اخیرا فیل اسپنسر اعلام کرده که چهار عنوان انحصاری ایکس باکس برای پلتفرمهای دیگر نیز عرضه میشوند. این اقدام در کنار صحبتهای اسپنسر درباره اینکه "ما باید علاوه بر پیشرفت خودمان، به پیشرفت صنعت گیم نیز فکر کنیم" و "رشد و توسعه ما به رشد و توسعه کل صنعت گره خورده" این پیام را منتقل میکند که اساسا ایکس باکس شانسی در به دست آوردن دل گیمرها ندارد و یا باید شروع کند گیمرهای جدیدی بسازد یا با دادن امتیازات مختلف به سونی و نینتندو، مشمول مرحمت این کنسولها قرار بگیرد و بتواند با غیرانحصاری کردن چند عنوان از کتابخانه عریض و طویل سونی و نینتندو و عرضه آنها روی ایکس باکس، کمی از نور این خورشید که سالهاست بر آسمان شرق میتابد را به سمت غرب متمایل کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
منطقه کشتار ؛ Kill Zone شوتر جذابی که دیده نشد
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی و بررسی بازی The Bookwalker: Thief of Tales
مطلبی دیگر از این انتشارات
تام کالینسکی؛ داستان بزرگمرد تاریخ سگا