با ما وارد دنیای بازی های مستقل بشوید.
اندر مصائب یک بازیباز قسمت سوم
در قسمت قبل کار به آنجا رسید که من بعد از دیپلم رفتم سربازی 21 ماه سربازی افتادم تهران خیلی روزهای خوبی بود. از آنجایی که من سیستمی برای بازی کردن بازی های بزرگ نداشتم و تا آن زمان با بازی های مستقل آشنای نداشتم تصمیم گرفتم برم دنبال بازیسازی. از آنجایی که من توی برنامه نویسی و طراحی هنری بازی ها هیچ استعدادی نداشتم تصمیم گرفتم در زمینه ی طراحی بازی مطالعه کنم. بخاطر همین هم یک ترم کلاس رفتم انسیتوی ملی بازیسازی که زیر نظر بنیاد ملی بازی های رایانه ای هست و بعد از آن جلسه های ترجبه ی بازیسازی زیر نظر همون انسیتو شرکت می کردم بعد از آن دوتا ورکشاپ با حضور استاد فصیحی که به نظر من با سوادترین و بزرگترین بازیساز ایرانی هستند شرکت کردم و در این آخر یک 8 جلسه وبینار اینترنتی آموزش طراحی بازی شرکت کردم که نقش مهمی داشت که من بفهمم که چطوری طراحی بازی یاد بگیرم. بعد از آن بود که با بازی های مستقل آشنا شدم و تمام دغدغه ی من در زمینه ی بازی های ویدیویی شد بازی های مستقل.
همه ی اینها را گفتم تا به اینجا برسم که مصیبت من در این راه نه خانواده ام هستند نه دوست آشنایی که به من سرکوب بزنن. بزرگترین مصیبت من اینکه توی شهری که زندگی می کنم تیمی را نمی شناسم که بتونیم در زمینه ی بازیسازی با هم همکاری کنیم. پیشنهاد شما در این رابطه چیه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاثیراتی که جدی گرفته نمی شوند!
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی 10 بازی برای کامپیوتر که حتما باید آنها را تجربه کنید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
دلنوشته یک دختر گیمر