Let professionals inspire you, not the dumb
چطور «ایمینگ» یا «نشانهگیری» خودمان رو بهتر کنیم؟
چه زمانی که "Cs1.6" قدیمی و نوستالژیک را بازی میکنید و چه زمانی که به روزترین و محبوبترین گیمهای اول شخص آنلاین مانند "Overwatch" را بازی میکنید، تلاش کنید که "نشانه گیری" یا "Aiming" شما از همه بهتر باشد ؛ هیچ کس دوست ندارد بازنده یک دوئل باشد که سرنوشت مسابقه را عوض میکند ! در ادامه این مطلب، نکاتی را که باید رعایت کنید تا اِیمینگ شما دقیقتر شود را به شما خواهم گفت.
قدم اول: بهترین گیمینگ گیِر یا Gaming Gear را بخرید ❗️
راحت بگم ؛ مهارت و " گیم پلی " شما به " گیمینگ گیِری " هم که میخرید، بستگی دارد. بله بله، شاید خیلی از گیمرهای قدیمی که در مسیر گیمینگ موهایشان سفید شده، با حرف من مخالف باشند و از روزی بگویند که در زیرزمین خانه خودشان با یک ماوس پنج هزار تومانی معجزه کردند. اما دوره این حرفها گذشته و بخواهیم یا نخواهیم در دنیای گیمینگ رقابتی امروز، هر کس گیمینگ گیِر حرفهایتری داشته باشد نه زیاد، اما تا حدی از بقیه جلوتر است، حتی اگر آن فرد یک " نوب " یا تازه کار بی تجربه باشد.
در خرید ماوس گیمینگ، مدلی با سریعترین سنسور و کمترین زمان پاسخگویی را انتخاب کنید تا حتی در تندترین حرکات و چرخشها عقب نماند و موقعیت دست شما را در کسری از زمان و با بیشترین دقت گزارش کند. در زیر ماوس هم پد گیمینگ به اندازه و با جنس مناسب (پد سرعت یا دقت) بگذارید. اما طبق تجربه شخصی من هر چه پد گیمینگ بزرگ تر باشد، بهتر است، زیرا مجبور نمیشوید که وسط بازی هِی ماوس را بلند کنید و به سر جای اولش برگردانید. این ماجرا حتی برای کسانی که سِنس ماوس پایینتری دارند، سختتر هم میشود چون کمبود سِنس را با تکانها طولانی ماوس جبران میکنند و به همین دلیل هم پدهای بزرگتر مشکلگشای کار آنهاست. برای این کار باید دست خود را بهتر بشناسید تا گیمینگ گِیر مناسبتری انتخاب کنید. در پایین در مورد این موضوع صحبت میکنم.
قدم دوم : دست و گریپ دست خود را بشناسید ❗️
"گریپ" یعنی نحوه گرفتن ماوس در دست و سبکهای مختلفی هم دارد که خیلی از کاربرهای "Reddit" یا جاهای دیگر در وب در مورد هر کدام، نکتههای خوب و بد زیادی میگویند . اما نکتهای اساسی شناخت شما از دست خودتان و نوع گریپ آن است. چه گریپ شما سرانگشتی باشد یا با پنجه ماوس را کنترل میکنید یا کف دست خود را کامل بر روی ماوس بیاندازید، ماوسی را انتخاب کنید که اول به ابعاد دست شما و در نتیجه گریپ دست شما بخورد و دوم سنگین نباشد. در حال حاضر، بهترین ماوسهای گیمینیگ دنیا وزن بیشتر از 100 گرم ندارند (مانند مدل Zowie EC1-A از شرکت BenQ، ماوس G300 از شرکت Logitech و ...) . اگر شما هم مثل من زمان زیادی را بازی میکنید و یا دستهایتان سریع عرق میکنند، ماوسی را انتخاب کنید که جنس بدنه مقاوم در برابر عرق کردن دست و لیز شدن دارد.
قدم سوم : حساسیت، "سِنس" ماوس یا Mouse Sensitivity ❗️
خواهش میکنم به این نکته خیلی دقت کنید که هر چه "DPI" یا "Dots Per Inch" یا میزان حساسیت یا سِنس ماوس بیشتر باشد، اتوماتیک وار آن را ماوس بهتری نمیکند و گاهی حتی "DPI" بالاتر، به ضرر شما تمام میشود که در این باره در آینده در یک پست جداگانه توضیح خواهم داد.
پس لطفا فریب رقمهای چشمگیر و متنوع در بازار را نخورید، ابتدا برای هر بازیای که میکنید سِنس مناسب را بیابید. به غیر از سبک بازی که تاثیر در سرعت آن و در نتیجه نحوه حرکت دست شما روی ماوس میگذارد، شناخت درست از ماوس پد و این که پد سرعت است یا دقت، کار شما را خیلی دقیق تر خواهد کرد. پدهای سرعت سطح روانتری دارند که باعث میشوند ماوس راحتتر بر روی آنها حرکت کند و دقیقا برعکس آنها پدهای دقت که زبر هستند، اصطکاک بیشتری با ماوس و کفیهای آن ایجاد میکنند تا گیمر احساس کند که تسلط بیشتری بر روی ماوس دارد.
جدا از این که چه ماوس و یا پدی را میخرید، پیشنهاد من به عنوان یک گیمر حرفهای این است که اولین روزهایی که ماوس را خریدهاید و دارید از آن لذت میبرید، با DPI کم (مثلا 800) بازی کردن را شروع کنید و اگر با آن راحت نبودید، آهسته آهسته مقدارش را بیشتر کنید تا به نقطهای برسد که هر نوع حرکتی را بدون کوچکترین دشواری انجام میدهید.
دوستان و گیمرهای عزیز، زمانی که یک مدت با یک ماوس گیمینگ خاص با تنظیمات ثابت بازی میکنید و به آن عادت میکنید، " حافظه عضلانی " شما قوی میشود و دادههایی از مغز به "حافظه عضلانی" شما منتقل میشود که باعث میشوند که بعضی اوقات بدون این که بخواهید یا بفهمید، یک سری حرکتهای غیر ارادی و جلوتر از اتفاقات بازی (مثل فیلم ماتریکس) انجام بدهید که حکم مرگ و زندگی را دارند، به خصوص اگر وسط یک مسابقه از ورزشهای الکترونیک هستید.
پس لطفا مدام دست به تنظیمات ماوس نزنید. حافظه عضلانی شما دچار اختلال میشود و به هم میریزد، شاید هم هیچ وقت مثل سابق خودش نشود. ماوس گیمینگ خود را طوری نگه دارید که یک نوازنده ساز خود را نگه میدارد. آیا تا به حال دیدهاید که یک نوازنده حرفهای هر روز ساز خود یا نحوه گرفتن آن را عوض کند ؟ خیر، زیرا آنها یاد گرفتهاند که بدون فکر کردن، بنوازند و شما هم باید بدون ثانیهای درنگ دشمن خود را از صحنه بازی محو کنید.
قدم چهارم : تمرین، تکنیک و مغز بازی ❗️
انگلیسی زبانها به یک اصطلاح خیلی ایمان دارند و آن " Practice makes perfect " است، یعنی تمرین شما را عالی میکند، پس هیچ وقت دست از بازی کردن نکشید تا حرفهای شوید.
ایمینیگ شما با تمرینهای "فلیک شات" و "پیری فایر" پیشرفت میکند. فلیک شات یعنی پیش بینی حرکت دشمن و مکان قرار گیری او و تیر زدن بر اساس این فرضیه است. پیری فایر یعنی تیر زدن قبل از این که یک دشمن را ببینید یا وقتی از یک گوشه بیرون میآیید و میخواهید او را غافلگیر کنید و زودتر تیراندازی کنید. برای یادگیری این دو تکنیک ساده از باتها (هوش مصنوعی بازی) استفاده کنید تا به مرور زمان حافظه عضلانی شما قویتر شود و در حرکت، ایستاده و یا حتی دراز کش یا نشسته "اِیمینگ" بهتری داشته باشید.
اما مغز بازی به تمرین زیاد، یادگیری مپ یا نقشه و پیش بینی ربط دارد. این که بدانید حریف شما چه قابلیتهایی دارد و از کدام گوشهای بیرون میپرد یا در کجا پرواز میکند، فرق بین یک حرفهای و یک "نوب" است. بعضی وقتها لازم نیست اصلا بجنگید و فقط باید وقت بخرید. مواقع دیگر باید زیرک باشید و از پشت ضربه بزنید و گاهی هم فقط باید چشمانتان را ببیندید و همه را به تیر ببندید. "کِی چه کاری بکنم" را یاد بگیرید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا بازی واکینگ دِد یا مردگان متحرک اشکتان را میآورد ؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازی بتل رویال چیه بهترین بتل رویال ها کدامند
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه یک تریلر بازی تاثیرگذار و خوب بسازیم؟