تهیه کننده رادیو آکواریوم، قصههای از نو و داستان آکواریومیها
مقدمهای برای گفتگو در باغ 🍃

این پادکست نام خود را از کتابی از شاهرخ مسکوب گرفته است. گفتوگو در باغ گفت و گویی است میان مسکوب و دایی فرهاد درباره ی مینیاتورِ ایرانی و جَهان بینیِ ایرانی. گفت و گو در باغِ مسکوب بیشتر به محاوراتِ افلاطون می مانَد. در دیالوگ های افلاطون، قالبِ دیالوگ و گفت و گو بهانه هایی اند برای صحبت درباره ی چیزهای دیگر، از جمله فضایلِ اخلاقی. هدفِ افلاطون خلقِ اثری ادبی نیست، چنانکه ما امروزه از نمایشنامه انتظار داریم؛ هرچند اهلِ فن ارزشِ ادبیِ آثارِ افلاطون را هم می ستایند، به ویژه در دیالوگ های میهمانی، فایدون و جمهوری.
ما هم، در گفت و گو در باغ، می کوشیم، با تک گویی هایی مستقل اما دارای پیوندِ موضوعی، به بحث درباره ی فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی بپردازیم، اما نه بحث هایی انتزاعی که سرِ رشته شان در تاریخِ فلسفه و جغرافیای جهان گم شود. برای آنکه پایمان از زمینِ واقعیت کنده نشود، در هر اپیزود، ردّ پایی از فضیلت یا رذیلتی اخلاقی را در شخصیتی واقعی از تاریخِ معاصرِ خودمان، و نیز شخصیت هایی از هنر و ادبیاتِ ایران یا جهان جست و جو می کنیم.
ارسطو، در بحث از فضایلِ اخلاقی، هر فضیلتی را حدِّ وسطِ افراط و تفریط می شمارد که هر دو رذیلت اند. مثلاً شجاعت حدِّ وسطِ بزدلی و بی پروایی است؛ سخاوت حدِّ وسطِ تبذیر و بُخل است؛ عزتِ نفس حدِّ وسطِ خودخواهی و خاکساری است؛ نکته سنجی حدِّ وسطِ لودگی و خشکی است؛ و آزرم حدِّ وسطِ کمرویی و دریدگی است.
ما، بی آنکه اصراری بر پذیرش یا ردِّ نظرِ ارسطو داشته باشیم - که بحث و جدل بر سرِ آن تاریخی دو هزار و چهارصدساله دارد - از تقسیم بندیِ سه گانه ی ارسطو بهره می گیریم تا، پس از هر فضیلت، به سراغِ دو رذیلتی برویم که در اندیشه ی ارسطو دو سرِ افراط و تفریطِ آن فضیلت اند.
اما این پادکست فقط نامش را، به تمامی، و قالبِ خود را، با تغییراتی، وامدارِ شاهرخِ مسکوب نیست. وقتی درباره ی مسکوب حرف می زنیم، جز نثرِ درخشانش، ذهنِ نقادش، علاقه اش به حماسه و شاهنامه، و عشقِ نابش به ایران و زبانِ فارسی، به فضیلت هم برمی خوریم. به گواهیِ کسانی که مسکوب را از نزدیک شناخته اند، او آدمی اخلاقی بوده است. ازجمله، داریوشِ شایگان خودِ مسکوب را بسیار بزرگ تر از آثارش می داند، آدمی حماسی که به آیینِ جوانمردی اعتقاد داشت. شایگان مسکوب را «اقلیمِ حضور» می خوانَد. پس، همزمانیِ انتشارِ اپیزودِ صفرِ این پادکست را با نود و نهمین سالروزِ تولدِ شاهرخِ مسکوب در 20 دیِ 1304 به فالِ نیک می گیریم.
کتابشناسی:
- «افلاطون»، دانشنامه ی ایران، به کوشش کاظم موسوی بجنوردی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ اول: 1393، جلد 4، صفحه ی 685-686؛
- راسل، برتراند، تاریخ فلسفه ی غرب، ترجمه ی نجف دریابندری، شرکت سهامی افست، چاپ دوم: آذر 1347، جلد اول، صفحه ی 334-335؛
- شایگان، داریوش، «مسکوب اقلیم حضور بود»، اقلیم حضور: یادنامه ی شاهرخ مسکوب، به کوشش علی دهباشی، شرکت نشر نقد افکار، چاپ اول: 1390، ص 4-5؛
- فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، چاپ تهران مصور، تهران، 1344، جلد 1، صفحه ی 45؛
- کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، جلد یکم: یونان و روم، ترجمه ی سید جلال الدین مجتبوی، شرکت انتشارات علمی فرهنگی و انتشارات سروش، تهران، چاپ سوم: 1375، صفحه ی 383-386؛
- مسکوب، شاهرخ، گفت و گو در باغ، انتشارات باغ آینه، تهران، چاپ اول: تابستان 1371.
مطلبی دیگر در همین موضوع
الگوی پیشرفت ایرانی
مطلبی دیگر در همین موضوع
کانْت؛ از کتابخانهی ملی تا سقوط دلار
بر اساس علایق شما
زنِ آقای باهو!