کاریابی بین المللی کارپیرا ارایه آخرین فرصت ها، رویدادها، قوانین، اخبار مهاجرت شغلی در کشورهای اروپایی - کانادا - استرالیا - قطر - عمان و عراق https://karpirajobs.com/fa/
دروازه برلین | نماد پایتخت آلمان
منبع خبر : Karpirajobs.com
بخش اول برسی دروازه برلین :
جاذبه های گردشگری آلمان بسیارند و هرکدام، داستان هایی از این سرزمین را روایت می کنند؛ اما در بین آن ها، دروازه برلین با نام رسمی دروازه براندنبورگ، از اهمیت و شهرت بیشتری برخوردار است و توجه گردشگران بی شماری را به خود جلب می کند. این سازه زیبا و خاص در پایتخت تماشایی آلمان قرار دارد و از آن با عنوان دروازه برلین نیز یاد می کنند.
چرا دروازه براندنبورگ؟
- این سازه یکی از مهمترین جاذبه های برلین است و حین سفر به این شهر، حتما باید از آن دیدن کرد.
- از میان دروازه های تاریخی شهر برلین، تنها براندنبورگ جان سالم به در برده و هنوز پا برجاست.
- براندنبورگ را نماد اتحاد دو آلمان شرقی و غربی می دانند و به همین سبب، اهمیت ویژه ای در تاریخ کشور آلمان دارد.
- بسیاری از رویدادهای مهم آلمان در کنار این دروازه جشن گرفته می شود.
آشنایی با دروازه براندنبورگ | Brandenburg Gate
دروازه براندنبورگ بین سال های 1788 تا 1791 به دستور فریدریش ویلهلم دوم (Frederick William II) و در راستای توسعه شهری ساخته شد. معماری این سازه را کارل گوتهارد لانگانس (Carl Gotthard Langhans) بر عهده داشت و آن را به شکل یکی از دروازه های یونان باستان ساخت تا بر جلال و جبروت سازه بیفزاید و حقیقتا که در رسیدن به خواسته اش موفق بود. در حال حاضر دروازه براندنبورگ رو به روی میدان مشهور پاریسر پلاتس (Pariser Platz) و در انتهای خیابان اونتر دین لیندن (Unter den Linden) قرار گرفته است. بد نیست بدانید که از سال 2002 به بعد، هیچ ماشینی اجازه تردد از زیر این دروازه را ندارد.
دروازه براندنبورگ در طول تاریخ رویدادهای بسیاری را شاهد بوده است که از جمله شان می توان به حمله ناپلئون به شهر برلین و دزدیدن مجسمه بالای دروازه اشاره کرد. با روی کار آمدن نازی ها، این سازه نقش پررنگی در تبلیغات سیاسی این ارتش ایفا می کرد و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم و تشکیل دو سرزمین آلمان شرقی و غربی، این دروازه سمبل جدایی دو آلمان شد. زمانی هم که این دو سرزمین دوباره به یکدیگر پیوستند و آلمان متحد شد، آن را نماد اتحاد و یکپارچگی ژرمن ها دانستند. ماجرای همه این رویدادها را می توانید در بخش تاریخچه به صورت مفصل بخوانید.
معماری دروازه براندنبورگ
کارل گوتهارد لانگانس از معماران شناخته شده پروس (1) بود و طراحی و ساخت سازه های سلطنتی را بر عهده داشت. ساخت دروازه برندنبورگ هم بر عهده این معمار گذاشته شد تا باری دیگر هنرش را به رخ بکشد. او برای ساخت دروازه براندنبورگ از ورودی آکروپولیس در یونان الهام گرفت؛ اگر به این دو سازه در کنار هم نگاه کنید، متوجه شباهت های شان می شوید.
ارتفاع دروازه براندنبورگ 26 متر، عرض آن 65.5 متر و پهنایش 11 متر است. این سازه با دو ردیف 6 تایی از ستون های سبک دوریک (2) حمایت می شود و این 12 ستون به روی هم پنج مدخل به وجود آورده اند. در گذشته مردم عادی تنها اجازه داشتند از دو ورودی منتهی الیه چپ و راست برای رفت و آمد استفاده کنند. همچنین بر روی دیواره های دروازه، برجسته کاری هایی دیده می شود که بیشترشان نقش هایی از دوازده خان هرکول (3) را به نمایش می گذارند.
در دو طرف دروازه دو ساختمان کوچک وجود دارد که اواخر دهه 1990، توسط معماری به نام جوزف پاول کلایهیس (Josef Paul Kleihues) طراحی شده اند تا جایگزینی باشند برای عمارت های اطراف دروازه که در حین جنگ جهانی دوم نابود شدند. در طرف چپ دروازه براندونبورگ، خانه ماکس لیبرمان (Max Liebermann) -نقاش و گراورساز آلمانی-یهودی- و در سمت راست دروازه خانه تابستانی قرار دارد.
کوآدریگا | مجسمه دروازه
باید بدانید که مهمترین بخش از دروازه براندنبورگ، مجسمه ای ست که بر فرازش قرار گرفته و به نوعی نماد این دروازه به حساب می آید. این مجسمه، هم از نظر ساختاری داستان های بسیاری دارد و هم فراز و نشیب هایی را در طول تاریخ پشت سر گذاشته است. این مجسمه در 1793، یعنی حدودا 2 سال پس از به پایان رسیدن کار ساخت دروازه ساخته و بر روی دروازه نصب شد. به این مجسمه چهار یوغ یا کوآدریگا (Quadriga) می گویند. چهاریوغ، ارابه ای با چهار اسب بود که در دوران امپراتوری روم، فاتحان را بر آن می نشاندند و به روم می آوردند. مجسمه چهار یوغ دروازه، توسط یوهان گاتفرید شدو (Johann Gottfried Schadow) طراحی شده است.
در این مجسمه، بر روی اسبی که با ارابه کشیده می شود، ویکتوریا -الهه پیروزی رومی ها- با سمبل صلح در دستش ایستاده است. این مجسمه رو به شرق قرار دارد و نگاه الهه به سوی مرکز شهر است. بر سر ویکتوریا، تاجی از برگ های درخت بلوط به چشم می خورد. در دستش هم نیزه ای دیده می شود که با صلیبی آهنی مزین شده و عقابی هم به رویش نشسته که علامت پروسی ها بوده است. البته باید بدانید که این مجسمه، یک بار به عنوان غنیمت جنگی توسط ناپلئون دزدیده شده و طراح جدید آن، کارل فردریش شینکل (Karl Friedrich Schinkel)، او را به الهه پیروزی تبدیل کرده است. در بخش تاریخچه بیشتر درباره این مجسمه برای تان می گوییم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
یافتن شغل در مونیخ به زبان انگلیسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهترین شهرهای آلمان برای زندگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایالت های کشور آلمان