چگونه سخنرانی خود را با قدرت آغازکنیم؟

سلام.پیش اومده برای یک یا چند نفر سخن رانی کنید؟حتما پیش اومده..من مطمئنم.

اصولا همه ما به گفته ملک الشعرای بهار"سخن ران "هستیم.چراکه به عقیده او:"سخن گفتن مانند ارابه ای است که ما آنرا می رانیم."و نیز به استناد قول علامه دهخدا:
سخن راندن . [ س ُ خ َ دَ ] (مص مرکب ) نطق کردن . تقریر کردن :
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی

الگوی شروع سخنرانی

سخنرانی باهوش و صاحب سبکه ،که از قبل ،اطلاعاتی پیرامون مخاطبان اصلیش به دست بیاره.موضوعاتی مانند:سطح سواد،فرهنگ و جایگاه اجتماعی شون..همچنین دلیل اصلی حضورشون در گردهمایی مورد نظر..اگر پست

سناریوی سخنرانی ؛بهش فکر کن

رو خونده باشید توضیح داده ام که؛ پاسخ به ۶ "چه"،اساس سناریوی سخنرانی شمارو تشکیل میده..ودر بحث چگونه ارائه دادن،شروع برای خیلی ها مشکلی بزرگ به شمار میاد.عزیزان سالهاست ، خیلی خودمو درگیرالگوهایی که تبدیل به کلیشه شده اند،نمی کنم.میدونید چرا؟چون می بینم وقتی خودم به عنوان شنونده و بیننده [مخاطب] سخنرانی هستم که کلیشه ای حرف می زنه ،کلیشه ای شروع می کنه و خلاصه سبک جدیدی از خودش نداره؛حالم بد میشه..همکاران ما در برنامه هاشون،سخنرانی ها حتی در رسانه چند الگو برای آغاز دارند:

٭شعربه نام خدا(براتون نمونه آوُردم)

سر آغاز هر نامه نام خداست ...که بی نام او نامه یکسر خطاست

به نام خالق پیدا و پنهان.... که پیدا و نهان داند به یکسان

به نام خداوند دادار پاک ....پدیدآور آدم از آب و خاک

به نام خداوند جان وخرد.... کزین برتر اندیشه برنگذرد

به نام خدایی که بر ذات وی ....محال است هرگز بردعقل پی

به نام خدایی که خاک آفرید... کزان خاک انسان پاک افرید

ای نام تو بهترین سرآغاز.... بی نام تو نامه کی کنم باز

بسم الله الرحمن الرحیم ...هست کلید درگنج حکیم

به بسم الله می خوانم خدارا.... زمشتی خاک آدم ساخت مارا

به نام خداوند جان آفرین.... حکیم سخن در زبان آفرین

به نام خداوند خورشید و ماه ...که دل را به نامش خرد داد راه

به نام آن که در جان و روان است... توانایی ده هر ناتوان است

به نام آن که جان را فکرت اموخت... چراغ دل به نورجان برافروخت

به نام آن خدای پاک سبحان ...که از خاک آفرید اینگونه انسان

ای همه هستی ز تو پیدا شده ....خاک ضعیف از تو توانا شده

به نام آنکه هستی نام از او یافت ...فلک جنبش زمین آرام از او یافت

خدایا جهان پادشاهی تو راست... ز ما خدمت آید خدایی تو راست

ستایش کنم ایزد پاک را... که گویا و بینا کند خاک را

جهان را به پستی بلندی تویی.... ندانم که ای، هرچه هستی تویی

خداوند مایی و ما بنده ایم ...به نیروی تو یک به یک زنده ایم

ای خدای بی نهایت جز تو کیست ...چون تویی بی حد و غایت جز تو کیست

به نام خداوند باران نقل و تگرگ... نفس های باد و تپش های برگ

به نام خداوند رنگین کمان... خداوند بخشنده مهربان

بده مفتاحی از سطر کلامم ...وزان بگشای قفل از گنج کامم

به نام آنکه خنده آفریده .....به بد خلقی خط بطلان کشیده

بزرگی هست در دنیا خدا نام .....که با یادی کند دلها چه آرام

٭حدیث،آیه و داستان کوتاه، از نمونه های دیگرشروع هستند..

اما سبک من کمی فرق داره..شاید اسمشو بذارم؛سبک شروع یهویی

به این شکل که مستقیما میرم سراصل موضوع(البته بعداز سلام و احوالپرسی)

..یه وقتایی هم از موضوع وام می گیرم و یک جمله از اصلی ترین پیام های سخنرانی رو با این کلمات ترکیب می کنم.کلماتی که باید به نقششون در شروع خیلی خوب دقت کنید:

بدون شک/بی گمان/یقینا/شکی نیست که/بی تردید/قطعا/بدیهی است/روشن است که/چنان که میدانید/آشکارست که/به خوبی می دانید که/حتما بامن موافقید/جای تردید نیست/به جرات می توان گفت/مشخصا/مطمئنا/به راستی/بی درنگ باید گفت/آیا می دانید/و......

تمرین: این جمله را با کلماتی که در ☝گفتم شروع کنید و نتیجه را ببینید:

یکی از مهمترین عوامل موثر در تمرکز حواس،توجه کردن به تنفس است..

شادی با لبخند آغاز میشود.پس لبخند?
شادی با لبخند آغاز میشود.پس لبخند?