دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشتنویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
اهمّیت «جلب و حفظ مشارکت و همراهیِ داوطلبانۀ مردم»
انتخابات در پیش است و موضوع «جلب مشارکت و همراهی مردم» بهشکل مضاعفی مورد توجه قرار گرفته است.
البته جلب و حفظ «مشارکت و همراهی عمومی»، جدای از تأثیر آن بر روی میزان مشارکت در انتخابات، اهمّیتی بنیادینی دارد.
بقای هر سیستم یا جامعهای کاملاً به «همراهی افراد» وابسته است. تمام عوامل حفظ کنندۀ «همراهی عمومی» (همراهی اکثریت) را میتوان در دو دستۀ کلّی تقسیمبندی کرد؛ اوّل، میل، خواست و انتخاب درونی و آزادۀ افراد برای همراهی با سیستم و دوّم، اعمال مستقیم یا غیرمستقیم زور و اجبار برای این مهم.
شاید شرایطی که در آن برای حفظ «همراهی عمومی» با سیستم به هیچسطح و هیچنوعی از «اعمال زور» نیاز نیست، قابل تصوّر نباشد (یا بسیار استثنائی و قابل چشمپوشی باشد)، امّا اگر تعادل میان «میل درونی افراد برای همراهی با سیستم» و «مجبورکردنشان به این مهم» به هم بخورد و سهم انواع روشهای اعمالزور از حدّی آستانهای بیشتر شود، شرایط بسیار نامطلوبی پیش میآید.
زیادهازحدشدن سهم اعمالزور (ولو انواع غیرمستقیم آن) خود به عاملی برای کاهش میل و همراهی درونی افراد و چهبسا لجاجت، جبههگیری و دشمنی آنها تبدیل میشود و سیستم را دچار «چرخۀ فزایندۀ اعمال زور» میکند که در آن، با هر گامی که ناگزیر در راستای «افزایش سهم اعمال زور» بر میدارد، میل درونی افراد (یا لااقل بخش فزایندهای از افراد) برای همراهی با سیستم نیز دوباره کاهش مییابد (یا چهبسا دشمنیشان افزایش یابد) و به همین نسبت، نیاز سیستم برای اعمال زور باز هم بیشتر میشود.
در سیستمهایی که هدف اصلیِ صاحبان و مدیران آنها دنیوی است (قدرت، ثروت، شهرت، برتری)، افزایش سهم «اعمال زور» و دچارشدن به روند تصاعدی مربوط، تنها این خطر را دارد که ممکن است با تجاوزکردن سهم «اعمال زور» (در مقایسه با سهم همراهی داوطلبانه) از آستانهای خاص، افراد احساس کنند که چیزی برای از دستدادن ندارند و به هر قیمتی که شده است، بر مدیران (اعمالزورکنندگان) بشورند و سیستم را متلاشی کنند.
بنیانگذار انقلاب، نظام پهلوی را چنین خطاب قرار داد که: «با زورْ یک مملکتی را میخواهید اداره کنید؟! واللَّه با زور نمیشود. یک قدری اصلاح کنید خودتان را؛ یک قدری اوضاع خودتان را درست بکنید». به نظرم، این گفته به آن زمان و سیستم خاص منحصر نیست؛ هیچ سیستمی با صِرفِ زور نمیتواند خودش را حفظ کند و همانطور که در این بیان اشاره شده است، تنها راه این که برای حفظ همراهی افراد، از سهم اعمال زور کاسته و بر سهم همراهی داوطلبانه افزوده شود، اصلاح اشکالاتی است که علّت کاهش میل درونی افراد برای همراهی با سیستم هستند. در بخش دوّم یادداشت، چیستی این عوامل از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار گرفته است.
در سیستمهایی که هدف اصلیِ آنها تربیتی (فرهنگی، دینی، اخلاقی) است، علاوه بر خطر پیشگفته، یک خطر بزرگ دیگر نیز وجود دارد.
اثرگذاری فرهنگی بر افراد مستلزم «برقراری ارتباط داوطلبانه و دوستانه» با آنهاست. سقف امکان اثرگذاری فرهنگی ما بر هر فرد، به میزان ارتباط دوستانه و آزادانهای است که با او داریم.
بههرمیزان که سهم «اعمال زور» افزایش پیدا کند، از جنبۀ «دوستانه، آزادانه، داوطلبانه و صادقانه»ی ارتباط کاسته شده و به جنبۀ «تحمیلی، اجباری و ریاکارانه»ی آن افزوده میشود و در نتیجه، امکان اثرگذاری فرهنگی نیز به همین میزان کم میشود.
بهعبارت دیگر، چنانچه یک سیستم تربیتی (سیستمی که اهداف اصلیاش فرهنگی و تربیتی است) برای حفظ همراهی افراد دچار چرخۀ نحس «افزایش فزآیندۀ سهم اعمال زور» شود، تلاشش برای «حفظ و بقای سیستم» (از طریق اعمال زور بیشتر) با هدف اصلیاش (ارتقا فرهنگی و تعالی افراد) در تضاد قرار میگیرد و در بهترین حالت، ممکن است موفق شود که افراد تحت مدیریت خود را مجبور کند که ریاکارانه، ظاهرالصلاح شوند که طبیعتاً آنها را از درون، نسبت به ارزشهای مورد نظر خود دچار بددلی، کینه، نفرت و لجاجت میکند.
پرسش مهم این است که «چگونه میتوان همراهی و مشارکت درونی مردم را جلب و حفظ کرد؟». در یادداشت بعدی، پاسخ این پرسش را از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار دادهام👇
اصول «جلب و حفظ مشارکت و همراهی مردم» از دیدگاه قرآن
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق پیوندهای زیر ببینید:
صفحهام در اینستاگرام (فعّال نیست)
صفحهام در ریسرچگیت (مقالههای علمی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
به خاطر مصالح طبقه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
امید همدیگه رو ندزدیم... با تشکر😌
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاریخ که بخوانیم قدر داشتههایمان را بیشتر میدانیم