چرا باید رأی بدهیم؟

برشی از کتاب انتخابات؛ تکرار یا تغییر؟
(سید محمدحسین راجی، سید محمدرضا خاتمی، محسن فوجی)

این سؤال، یکی از مهمترین مباحثی است که در هفته های پیش از انتخابات مطرح می شود. بی تردید، شرکت کردن در انتخابات، رفتاری دموکراتیک است و کسی نمی­تواند ما را مجبور کند که رأی بدهیم یا رأی ندهیم اما می­توانیم درباره تصمیم خود فکر کنیم و آن را به بحث بگذاریم.

رأی دادن حقّ ماست!

شرکت در انتخابات، «حقّ» بزرگ و مهمی است. همین امروز مردم بسیاری در جهان، برای داشتن حقّ رأی می­جنگند و عده بسیاری در این راه کشته می­شوند. امروز در برخی کشورها (مثل برخی کشورهای عربی) زنان، حقّ رأی ندارند و مردم برای احقاق این حق تلاش می­کنند و در مواردی، هزینه­ای سنگین می­پردازند.

تصور کنید بگویند مردم ایران دیگر حقّ رأی ندارند. آیا این خبر شما را ناراحت نخواهد کرد؟ آیا دلتان نمی خواهد برای تغییر دادن شرایط کاری کنید؟

حالا این حق در کشور ما وجود دارد؛ حقی که برای داشتن آن، زحمت بسیاری کشیده شده است. امروز زنان و مردان، مستقل از زبان و رنگ و قومیت، حق دارند که رأی خود را در صندوق بیندازند. از این حق، استفاده کنیم.

رأی ندادن تأثیری ندارد!

چه می­شود اگر به نظر ما، هیچ کدام از نامزدها مناسب نباشند؟

برخی از مردم فکر می­کنند که شرکت نکردن در انتخابات، یعنی رأی دادن به هیچ کدام از گزینه­‌های موجود. آن­ها فکر می­کنند که رأی ندادن به معنای اعتراض به فهرست نامزدهای انتخاباتی است و دوست دارند صدای اعتراضشان شنیده شود.

بررسی­‌های تاریخی نشان می­دهد که صدای معترضان خاموش، شنیده نمی­شود. انتخابات زیادی در طول تاریخ و در کشورهای گوناگون وجود دارد که در آن ها اکثر مردم رأی ندادند. به عنوان مثال، می­شود به معروف ترین نمونه آن یعنی انتخابات سال ۱۹۹۶ آمریکا اشاره کرد. در انتخابات سال ۱۹۹۶ ایالات متحده، نزدیک به ۴۹ درصد از واجدین شرایط، در انتخابات شرکت کردند. ۲/۴۹ درصد از این افراد به بیل کلینتون رأی دادند. به بیان دیگر، تنها ۲۴ درصد از واجدین شرایط امریکایی، رئیس جمهور کشورشان را انتخاب کردند.

آیا فریاد سکوتِ مردمی که به پای صندوق های رأی نرفته بودند شنیده شد؟ آیا رأی مخالف ۷۶ درصد جمعیت آمریکا، از ورود کلینتون به کاخ سفید جلوگیری کرد؟ آیا بیل کلینتون کمتر از اوباما رئیس جمهور بود؟ در انتخابات سال ۲۰۰۸ همین کشور، میزان مشارکت به بالاترین حد خود در طول چهار دهه رسید؛ انتخاباتی که اولین رئیس جمهور «سیاه پوست امریکا» را به «کاخ سفید» رساند. سیاست مداران آمریکایی به وضوح این پیام را شنیدند.
حتی یک مثال از یک کشور در یک دوره وجود ندارد که رأی ندادن، بر یک چیز تأثیری مثبت گذاشته باشد.

هر برگه رأی اهمیت دارد!

ممکن نیست که تمام نامزدهای انتخابات مثل هم باشند و پیروزی هر کدام از آن ها بر زندگی ما اثر نگذارد. حتی تفکرات رئیس جمهور کشور دیگر هم بر زندگی ما اثر دارد.

اما ممکن است با خود بگویید که یک رأی کمتر یا بیشتر، تفاوتی ایجاد نخواهد کرد. از نظر ریاضی تفاوت بار یک برگ رأی برابر با «۰,۰۰۰۰۰۰۰۲۵» درصد، یعنی تقریباً نزدیک به صفر است. پس یک رای چه اهمیتی دارد؟

موضوع این­جاست که شرکت در انتخابات، یک فرایند آماری است و نه یک تصمیم فردی.

چرا درست وقتی که شما قصد سفر دارید، ترافیک سنگین می­شود؟ چرا وقتی تصمیم می­گیرید که برای عید، فرش منزلتان را به قالی­شویی بدهید، قیمت افزایش پیدا می­کند؟

جواب خیلی ساده است؛ چون دیگران نیز مثل شما می­خواهند برای تعطیلات به مسافرت بروند و برای عید، فرش بشویند. تصمیم جمعی تک تک افراد باعث می­شود که تغییری در سطح کلان رخ بدهد.

گاهی می­گوییم: «در تعطیلات، همه به سفر خواهند رفت. من هم دلم می­خواهد سفر کنم، اما به خاطر شلوغی جاده­ها این کار را نمی­کنم». ممکن است خیلی­های دیگر نیز به همین موضوع فکر کنند. به این ترتیب، رفتار آماری و جمعی باعث کاهش تعداد سفرها خواهد شد. شرکت ما در انتخابات یک تصمیم فردی نیست، بلکه واکنشی است جمعی که برآیند آن، تأثیر مهمی خواهد داشت. به زبان ساده تر:«یک رأی مهم است، چون من تنها کسی نیستم که می­گوید یک رأی مهم نیست».