دلنوشته

سلام

راستش من به خاطر این اومدم اینجا که بتونم بنویسم

وقتی دلم گرفت و داشتم خفه میشدم و مثل همیشه کسیو نداشتم که باهاش حرف بزنم، بیام اینجا و بنویسم ، بدون فکر کردن به جمله بندی و قشنگ نوشتن و به کاربردن ارایه و... (دیگه به بزرگی خودتون ببخشید اگه بد می‌نویسم و شاید با خوندن نوشته هام خسته بشید ، اما من هر آنچه که از ذهن و دلم بیاد بیرون رو می‌نویسم ، در لحظه و بدون فکر)شاید که کمی آروم شدم ...

تو کتابخونه نشستم

همه دارن میخونن ، اما من ....

مثل همیشه خیره به یه نقطه ، بعضی وقتا اصلا نمی‌دونم دارم به چی فکر میکنم ، اصلا انگار تو این دنیا نیستم

چرا تو جمع دلم میگیره ؟ چرا نمیتونم مثل قبل ارتباط خوبی با مردم برقرار کنم ؟

چرا ؟ نمی‌دونم چمه ... فقط دلم میخواد تنها باشم

خودمو و خودم

هم خودمو دوست دارم ، هم گاهی از خودم متنفر میشم :/

خوابم میاد ، خیلی خوابم میاد

خییییلی

دلم میخواد یه جای آروم و گرم و نرم با یه موزیک بی کلام بگیرم آسوده بخوابم 🥲 اما هنوز درسم مونده و فردا امتحان دارم

پ ن : بنده در حال حاضر نه جای نرم دارم بخوابم نه جای گرم :/


طبق معمول باید تا نیمه های شب بیدار بمونم:(

نمی‌دونم چرا هر وقت میخوام بخونم کلی قبلش ادا اطوار درمیارم!

میزو جا به جا میکنم ، جمله انگیزشی بنویس بزن رو میز، میرم میوه و آب و تنقلات میارم میزارم کنارم

اینور میکنم ، اونور میکنم .... بعدش میبینم دو ساعته که وقتم تلف شده و بعدشم میشینمو زل میزنم به کتاب :|

اما بقیه یا یه کتاب و یه قلم میان میشینن رو یه میز و بدون توجه به چیزی شروع میکنن به خوندن

و بعد دو ساعت بلند میشن میرن ...

و تنها کسی که از صبح تا شب تو سالن میشینه منم

اما .....

از اینکه میبینم بازم رسیدم شب امتحان و هنوزم تموم نکردم از دست خودم شاکیم

دلم گرفته ... ای کاش حداقل کسی بود کنارم تا آرومم کنه

.

.

.

البته خودم هستم :)

الآنم میرم یه قهوه میخورم و می‌شینم میخونم ، هر چند هنوز آروم نشدم اما یه امشبو باید بیخیال حال بدم بشم ، آره

بیخیال .....

فردا بعد امتحان میام و با دل بی قرار و تنهای خودم درد و دل میکنم و پای حرفاش می‌شینم 🫂🫀

فقط الان برم بخونم ساعت نه و نیم شبه

تا یک بخونم بعدش می‌خوابم

( هنوز بلد نیستم عکس آپلود کنم و میزنم رو آموزش واسم نمیاره ، دیروزم تا بیست و دو ساعت نمیتونستم فعالیت کنم تو سایت ، میگفت قوانین رو رعایت نکردی ، اما نگفت چیکار کردم :| ... )

🤍الا بذکر الله تطمعن القلوب🤍