نقد و نظر من به موزیک هایی که واقعا ًگوش می کنم. من رو در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. https://www.heavyratechampion.com/
[نقد و بررسی] Fluid Existential Inversions by Intronaut
Artist: Intronaut
Album: Fluid Existential Inversions
Release Date: February 28, 2020
Label: Metal Blade Records
این آلبومِ ششمِ بندِ پروگرسیو متالِ آمریکایی Intronaut هست که حالا ۵ سال بعد از آلبوم موفق سال ۲۰۱۵ The Direction of Last Things توسط Metal Blade Records منتشر شده.
من خیلی دیر با این بند آشنا شدم. خیلی اتفاقی توی یوتیوب ویدئوی آهنگ Fast Worms رو دیدم و بلافاصله جذب موزیک قوی و کمدیِ تلخی شدم که شاهدش بودم.
اولین چیزایی که نظرم رو جلب کرد همون چیزهاییه که هنوز در مورد این بند منو تحت تاثیر قرار می ده.
استفاده از ریتم های ترکیبی پیچیده، هارمونی های فوق العاده ی دو تا گیتار. آهنگسازی و پروداکشن منحصر به فرد که یه چیزی بین پروگرسیو و اسلاج بود با گریز هایی به استایل جز که گاه و بیگاه اتفاق می افته.
بیس مثال زدنی جو لستر که به نظرم یکی از بهترین بیسیست هایی ست که توی موزیک متال هست و درام فوقالعاده ی دنی واکر (درامر سابق) که روی ریتم های ترکیبی به متنوع ترین شکل می زنه.
وکال هم ترکیبی از کلین وکال هارمونیک و بروتال که چیزی نبود که اونموقع خیلی جذاب باشه برام ولی الان هم بیشتر می فهممش و هم بهش عادت کردم و هم فکر می کنم که با استایل موزیکشون خیلی جوره.
این آلبوم در مجموع یه آلبوم پروگرسیوِ هویه که پر از ریف های خوشمزه و پیچیده س که با درام بدون نقص و هیجانی الکس رودینگر حسی رو میده که انگار سوار یه ترن هوایی هستی و از جاهای پر پیچ و خم و شگفت انگیزی رد می شی. این بهترین چیزی بود که می تونستم بگم اگر نمی خواستم بگم یه اسید تریپِ رنگارنگ!
این بند همچنان تمام خصوصیات موسیقایی خودش رو حفظ کرده. همچنان شاهد ورودهای ناگهانی این ترن به فضاهای وهم آلود و ساکن جزی هستیم. با پدال افکت های ریورب و دیلی که گاهی روی هر دو گیتار هست.
الکس رودینگر هم خیلی خوب خودش رو با این جریان هماهنگ کرده. چه زمانی که موزیک شدیداً هوی و پروگی هست و چه زمانی که به یک بالادِ جز گوش میکنیم. کار رودینگر توی این آلبوم شدیداً برجسته و قابل تشخیصه.
توی این آلبوم هم ما مثل قبل می بینیم که گاهی انگار هر ساز داره ریف متفاوت خودش رو می زنه و بعضی وقتها مطمئن نیسیم که درام با کدوم ساز سینک شده. این خصوصیت پروگی این بند هست که فوق العاده با دقت و خلاقیت بهش می پردازن. همه ی اینها باعث به وجود اومدن یک فضای انتزاعی میشه که انگار داره با مفهوم زمان شوخی می کنه.
این آلبوم به نظر من پختهشده ترین آلبوم اینترونات هست. و اگر بگیم که بهترین آلبوم شون هست زیاد بی راه نگفتیم.
آهنگ به آهنگ!
1. Procurement of the Victuals
آماده کردن خوراک!
این اینترو یک دقیقه ای کاملاً شما رو آماده می کنه برای اون چیزی که قرار هست در ادامه بشنوید. یک نمونه از استایل و حال و هوای آلبوم. روایتگرانه، هوی، اینتروناتی!
خیلی خوبه که این بند همیشه صدای منحصر به فرد خودش رو داشته و داره این چیزیه که من خیلی براش ارزش قائل هستم.
2. Cubensis
اولین سینگل آلبوم
اولین چیزی که دنبالش بودم این بود که ببینم اینترونات با درامر جدیدش رو می تونم دوست داشته باشم یا نه. چون درام زدن دنی واکر یکی از اصلیترین دلایلی بود که اینترونات رو دوست داشتم و استایل درام زدنش یک فاکتور اساسی توی موزیک این بند بود. ولی واقعیت اینه که الکس رودینگر کاملاً اون خلع رو پر کرده. مشخصاً استایل متفاوتی داره ولی اینقدر خوب بود که ذهن بدبین من رو راضی کرد.
چیزی که بعد از اولین پلی این ترک فهمیدم این بود که الگوی این ترک یه جورایی با کارهای قبلیشون متفاوت بود. کورس آهنگ سه بار تکرار شد و این اتفاقی نیست که توی هر ترکِ اینترونات بیوفته. ولی با این حال باز هم ترک رو تبدیل به یه ترک پاپیولار نکرد.
دقیقه ۲:۵۰ ترک یه لحظه تاثیر موزیک Mastodon رو میبینیم. خوب اونا همیشه تحت تأثیر این بند و همچنین Tool بودن و این توی موزیک پروگرسیو متال و یا شاید کلاً متال چیز عجیبی نیست.
به هر حال این ترک برای اینکه من رو مشتاق شنیدن ادامه آلبوم بکنه کافی بود.
لیریکس این ترک و در مجموع تم کل آلبوم زمانی رو متصور میشه که در آستانه ی روبرو شدن با این واقعیت هستیم که برای بدست آوردن چیزهایی که در طول زمان از دست دادیم دیگه خیلی دیر شده و تاریکی داره به ما غلبه می کنه و واقعیت رو آشکار می کنه.
و در این ترک، زمان اون رسیده که خودمون رو رها کنیم و حقیقت رو بپذیریم. چیزی شبیه به لحظه ی مرگ. ولی اینجا از مصرف مجیک ماشروم و تصاویری که توی این تریپ میبینیم به عنوان کنایه استفاده شده.
3. The Cull
باید بگم که وقتی دارید اینترونات گوش می کنید سعی نکنید پیشبینی کنید که قرار هست چه اتفاقی بیفته. این ترک مصداق بارز خصوصیت جاری بودن و اکسپریمنتال بودن این بنده. شما در حال تجربه کردن اتفاقاتی هستید که لزوماً تکرار شونده نیستند. فقط باید خودتون رو توی این مسیر رها کنید و شنونده ای بدون پیشداوری باشید.
لیریکس این ترک هم چیزی شبیه ترک قبلی هست ولی فکر می کنم به موضوع از بین بردن طبیعت توسط انسان اشاره می کنه و حالا که دیگه خیلی دیر شده:
We started with a bang
We'll end with a sigh
We are all to blame
Empty is my way
"ما با یک انفجار شروع کردیم
و با یک افسوس تمام می کنیم
همه ی ما مقصر هستیم
راه من تهی ست"
4. Contrapasso
این آهنگ خیلی هوی شروع میشه ولی بعد از مدتی حتی شاهد تغییر گام آهنگ هستیم.
ریف هایی که توی ۲ دقیقه پایانی این ترک می شنوید نا خودآگاه شما رو وادار به هدبنگ میکنه و با قسمتهایی از این ترک می تونستم یه رقص یا چیزی شبیه اون رو تصور کنم. نیازی هم به مصرف هیچ دراگی نبود!
لیریکس باز هم در مورد زمانی هست که با عواقب کارهامون روبرو می شیم
این بار هم راوی فکر می کنه که یک توهم در اثر مصرف دراگه و نمی تونه در ابتدا باور کنه.
ولی در نهایت این رو می پزیره:
Bury my face
Into the sand
And heart in
The gutter
"صورتم را در سنگ و قلبم را در آبراه دفن کنید"
5. Speaking of Orbs
پسر! صدای بیس تو این آلبوم! ترک با هارمونی دو تا گیتار و بعد وکال هارمونی شروع میشه که می رسه به یه کورس خیلی جذاب. این ترک خیلی شبیه به کارهای قبلی اینتروناته. همه چیز در بارهی این ترک عالیه! یه انتخاب خوب برای ساخت موزیک ویدئوی دوم آلبوم.
لیریکس این ترک صحنه ای رو مجسم می کنه که در اون انسانهایی که دیگه کار از کارشون گذشته و زندگیشون یا محیط زیستشون رو نابود کردن، حالا مثل یک زاهد در حال بالا رفتن از کوهستانی از گناهاشون هستند که انتهاش هم به چیزی جز دره ختم نمی شه.
6. Tripolar
کلکسیونی از ریفهای هوی که دقیقا ً وسط ترک باز هم جاشون رو به یک فضای وهم آلود میدن که حال و هوای فیلم های قدیمی سینمای وحشت رو برای من القا کرد.
لیریکس این ترک تا حدی من رو یاد لیریک های تول مخصوصاً ترک های Sober و 46&2 انداخت.
اینجا هم ظاهراً راوی از موجودی ترسناک که مدام در تعقیبش هست و زیر زمین زندگی می کنه صحبت می کنه. سایه ای که می تونه نمادی از احساس گناه یا قطب سرخورده و تاریک او باشه. و او به تازگی متوجه وجود اون شده.
7. Check Your Misfortune
میرسیم به ترک مورد علاقه من!
بعد از رگباری دو دقیقه ای از موزیکِ خلاق و وحشی ناگهان باز هم انگار دنیا وامی ایسته و فقط صدای گیتار از چنل راست هست که یک ریف کلین رو با ریورب و دیلی تکرار می کنه تا اینکه درام و بیس و گیتار دوم که دیستورت هست شروع به نواختن یه ریف خیلی خوشمزه می کنن و این لحظه واقعا ً ارضا کنندست! شک ندارم که خیلی بهشون خوش گذشته سر نوشتن این ترک و فکر می کنم که از لحاظ پروداکشن بهترین ترکی هست که اینترونات ضبط کرده.
لیریکس:
چه چیزهایی رو به خاطر مواجه نشدن با درد در مسیر زندگی از دست میدیم.
چقدر از خودمون توی این دنیای متریالیستی دور شدیم و دیگه جربزه ی روبرو شدن با واقعیت رو نداریم. چرا که مواجهه با واقعیت با درد همراه هست و این درد هست که ما رو می ترسونه.
ولی هرچی بیشتر این رو انکار می کنیم بزرگتر می شه. مثل سایه ای در کمین که به هر حال روزی ما رو نابود می کنه.
8. Pangloss
این ترک هم شدیداً هوی شروع میشه و این روند رو تا آخرحفظ می کنه. احساس سنگینی حجم این ترک کاملاً مشهوده.
این دومین سینگلی بود که قبل از ریلیز آلبوم بیرون اومد و من باهاش اُکی بودم. راستش حالا که آلبوم رو کامل شنیدم می تونم بگم که این ترک رو دوست دارم ولی شاید کمتر از بقیه ترک ها.
لیریک:
پَنگلاس اسم کارکتر کتاب کاندید اثر فیلسوف فرانسویِ عصر روشنگری وُلتِر هست که در واقع کاریکاتوری از گوتفرید لایبنیتس فیلسوف آلمانی هست که این جهان را بهترین جهانِ ممکن برای زندگی انسان که خدا میتوانسته بیافریند، میدانست و معتقد بود هیچ چیزی در جهان بیهوده نیست و حتی پدیدههای شر مانند زلزله، قحطی و سیل، زمینهساز خیر اند.
اینجا راوی داره با یک نگرش پسیمستیک این تفکر رو مورد انتقاد قرار میده و میگه که توی طول این زندگی که "بهترین شکل ممکن بود" ما زمان این رو پیدا نکردیم که کارهای درست رو انجام بدیم و حالا که زمان به سر رسیده حداقل به این مار (نماد شیطان و حقیقت) که در حال بلعیدن ماست خوش آمد بگیم.
9. Sour Everythings
و میشه گفت که بهترین رو برای آخرش نگه داشتن! عجب ترکی! این بند تا هر وقت که بخواد می تونه هی ریف جدید اضافه کنه و این کار رو به خلاقانه ترین شکل ممکن انجام میده. انگار هیچوقت خلاقیت های این بند تمومی نداره.
این ترک یه مقدار بار احساسی بیشتری داره نسبت به ترکهای دیگه. تماماً هم از کلین وکال استفاده شده و بسیار هم ملودیک هست.
لیریک:
اینجا دیگه اون پایان تاریک که تو کل آلبوم صحبتش بود حالا سر رسیده. و دیگه کاری از دست کسی بر نمیاد چون اصلا نمیدونیم که بدترینِ بدترینها چطور خواهد بود و همه ی ما پر از ترس و پشیمانی فقط منتظر رسیدن اون هستیم.
در نهایت راوی کسی که مقصر بوده که احتمالاً همه ی ما هستیم رو نفرین می کنه:
May your first day in Hell
Last a thousand years
And let it start today
"امیدوارم روز اولت توی جهنم هزاران سال طول بکشه و بگذار که از امروز شروع بشه!"
---------------------------------------------------------------------
در مجموع من تصور نمی کردم که اینقدر از این آلبوم لذت ببرم و توقع چنین آلبوم پر قدرتی رو نداشتم.
اگر بخوام انتقادی بکنم شاید بگم که بین ترک های آلبوم کنتراست زیادی دیده نمی شه و تکسچر آهنگ ها تقریباً یکی هست. انتقاد سختگیرانه ای هست به این آلبوم چون تمام ترک ها در سطح بالایی هستن و خیلی بند ها توانایی انجام این کارها رو ندارن.
Performance: 10
Songwriting: 10
Originality: 9
Production: 9
Personal Feel: 10
Lyrics and Concept: 9
Overall: 9.5
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگر این نقد رو دوست داشتید حتماً من رو در شبکه های اجتماعی دنبال کنید و پیشنهاد کنید که چه آلبوم هایی رو در آینده نقد کنم.
نوشتن این نقد تماماً نظر شخصی خودم هست و انتشار اون هم با ذکر نام یا تگ کردن مجاز.
Instagram: @heavy.rate.champion
Telegram: https://t.me/HeavyRate
مطلبی دیگر از این انتشارات
بررسی آلبوم Lamb of God
مطلبی دیگر از این انتشارات
موسیقی آوانگارد، متال آوانگارد و Ad Nauseam
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد و بررسی آلبوم The Sanguinary Impetus از Defeated Sanity