مرور هفتگی پادکست فارسی (هفته اول آذر 98) - بازگشت

لازم به گفتن نیست که هفته‌ی قبل به علت مشکلات پیش اومده در اینترنت کل کشور، عملاً جامعه پادکست فارسی، خروجی خاصی نداشت که بخوایم در موردش صحبت کنیم. اما به محض اتصال اینترنت، پادکست فارسی هم جانی دوباره گرفت و کم کم پادکستهای مختلف منتشر شدند. شخصاً خیلی خوشحالم که جامعه پادکست فارسی به جو منفی موجود فائق اومد و تونست دوباره راه بیفته. این هفته به پادکستهایی می‌پردازیم که از تاریخ جمعه یکم آذر ماه تا جمعه بعد یعنی هشتم آذر ماه.

تا یادم نرفته همین جا هم اعلام کنم که قابلیت «دیوار من» به «دیوار پادکست فارسی» اضافه شده که اگر با اکانت خودتون وارد دیوار پادکست فارسی بشید، می‌تونید پادکستهای مورد علاقه خودتون رو دنبال کنید.

گازت - دور باطل

27 اسفند 1236 اولین پیام تلگرامی در ایران از مدرسه دارلفنون به کاخ ییلاقی ناصر الدین شاه ارسال شد که مضمونش این بود: منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. این اولین قدم در راه ارتباطات نوین در ایران بود که برداشته شد و خطوط تلگراف در ایران رشد پیدا کرد تا زمان مشروطیت و شروع استبداد صغیر.

محمدعلی شاه در تهران گرمش بوده و به همین بهانه به باغ شاه میره و از همون جا حکم می‌کنه که کل خطوط تلگراف کشور قطع بشه و این اولین گام در شروع سلسه اقداماتی بوده که به توپ بستن مجلس و شروع استبداد صغیر ختم می‌شه.

این قسمت از گازت مطبوعات ایران رو در زمانی مرور می‌کنه، که به خطوط تلگراف پرداخته، از ایجادش تا همین قطع ناگهانی و همگیرش در شروع استبداد صغیر.

کاور پادکست گازت
کاور پادکست گازت
رادیو نیستها

نمی‌دونم خبر دارید یا نه، ولی ما در پادکست فارسی دو تا پادکست به اسم «رادیو نیست» داریم. رادیو نیست اول زیرمجموعه پادکست سینمایی «پاپریکا» است و گفتگو محوره و در هر اپیزود با یک نفر در مورد موضوعات مختلف صحبت می‌کنند. رادیو نیست با اجرای امیرحسین و طه هر جمعه منتشر می‌شه و این هفته گفتگویی داشتند با «هادی نوری» تهیه کننده پادکستهای «فوتبال‌لب» و «فیش اند چیپس» که در مورد موضوعات مختلف از جمله فوتبال و تعصب به اون تا موضوع مرگ و گیاه‌خواری درش صحبت می‌شه.

همین دیروز (یعنی جمعه 8 آذر 98) هم اجرای زنده رادیو نیست رو گوش کردم که در مورد فیلم جوکر و آیریش‌من و داستانهای دیگه بود که انصافاً چسبید. مخصوصاً اینکه به تازگی فیلم «جوکر» رو تماشا کرده بودم و نیاز داشتم که در مورد این کمی مطالعه کنم یا بشنوم.

اما «رادیو نیست» دوم با زیر عنوان «روایت مکانهای خاموش» تازه اپیزود دومش منتشر شده، این هفته در مورد سینما درایوین‌ها (از این سینماها که با ماشین می‌رفتن توش و فیلم تماشا می‌کردند) صحبت کرده. سینما درایوین تهران پارس و ونک که زمانی برای خودشون برو بیایی داشتند و الان دیگه از اون داستانها و اتفاقاتشون، خبری نیست.

پیش از این قرار بود در مورد این دو «رادیو نیست» صحبت کنم که نشده بود. هر دو لوگوی نارنجی دارند و توی شبکه‌های اجتماعی با یک اسم اصلی فعالیت دارند. اما موضوعاتشون متفاوته. پس اگر به موضوع هر کدوم علاقه دارید، حواستون باشه که با هم قاطیشون نکنید. این دو پادکست اولین پادکستهایی نیستند که با اسم مشابه منتشر می‌شن و با همین فرمون، احتمالاً آخرین هم نخواهند بود. دو تا پادکست با یک اسم اتفاق خوبی برای پادکستر و شنونده نیست، امیدوارم بعداً بتونیم در این مورد بیشتر صحبت و بحث کنیم. علی الحساب حواستون به این دو تا باشه.

اپیتومی بوکس - فرماندهی و نافرمانی

کتاب فرماندهی و نافرمانی از کتابهایی بود که از اولین روزهای آشنایی با شخصیت تیمسار «شاپور آذربرزین» دوست داشتم مطالعه‌اش کنم. کتابی جزو برنامه تاریخ شفاهی ایران بود که به کوشش «حسین دهباشی» پیش رفته بود و شامل مجموعه گفتگوهایی با مسئولین رده بالای کشور در زمان پهلوی دومه. این که از بین چهار کتاب منتشر شده از این مجموعه به سمت این کتاب رفتم، به خاطر این بود که خودم از تاریخ نیروی هوایی در ایران خوش میاد و به موضوع علاقه دارم.

اپیتومی بوکس این هفته خلاصه همین کتاب «فرماندهی و نافرمانی» منتشر کرده که در ابتدای اون، صدای آقای «حسین دهباشی» هم وجود داره که برای پادکست ارسال کردند. این صوت در واقع مقدمه کتاب صوتی همین کتاب هست که به زودی منتشر می‌شه و درباره شخصیت تیمسار آذربرزین صحبت می‌کنه که به شدت هم شنیدنیه. چون خودم در ساخت این قسمت از پادکست اپیتومی بوکس دست داشتم، نمی‌تونم از محتوا زیاد تعریف کنم و برای شما اینجا به به و چه چه کنم ولی اگر از موضوع خوشتون میاد، پیشنهاد می‌کنم، گوش کنید.

تیمسار آذربرزین، نفر اول از سمت راست
تیمسار آذربرزین، نفر اول از سمت راست


فوتبالی‌ها، بازگشت سریع

توی مجموعه پادکستهایی که دنبال می‌کنم، پادکستهای فوتبالی خوب تونستند خودشون رو جمع و جور کنند و سریع انتشار داشته باشن. اینکه از جمع و جوری پادکستهای فوتبالی صحبت می‌کنم به دو دلیله، یکی اینکه این پادکستها، محتوای به روزی دارند و این طوری نیست که محتواشون رو قبل از قطعی اینترنت تولید کنند و به محض وصل شدنش، دکمه انتشار رو بزنن. دوم اینکه اغلب این پادکستها، به صورت گروهی اجرا می‌شن و جمع کردن پادکسترها بعد از داستانهای هفته قبل به نظرم کار سختیه، که بچه‌های فوتبالی از عهده کار خوب براومدن. من این پادکستهای فوتبالی رو دنبال می‌کنم و هفته گذشته هم انتشار داشتند: رادیو آفساید، کاتبک و فوتبال لب.