مرور هفتگی پادکست های فارسی (16 تا 22 آذر 98) - کارمای خانه پدری

هفته‌ای که با 16 آذر واجرای زنده پادکست فوتبال‌لب شروع بشه و در انتها به اجرای زنده‌ی رادیو بندر تهران ختم، یه هفته پادکستی فوق العاده‌اس. علاوه بر اینکه دوشنبه هم یک اجرای زنده دیگه در راهه و من هم دارم آماده می‌شم که در این اجرای زنده، حاضر باشم و با گوش کردن به یه پادکست باحال (رادیو دال) به صورت لایو حالشو ببرم.

با همین مقدمه کوتاه بریم سراغ هفت سامورایی این هفته و ببنیم این هفت پادکست، در مورد چی برامون صحبت کردند.

هفت سامورایی این هفته

توضیح واضحات: این هفت پادکست از دید بنده حقیر ارزش گوش دادن دارند، پادکستهای بیشتری هم هستند که به نظرم ارزش گوش کردن دارند، منتها از حوصله این یادداشت خارجه و علاوه بر اون ما یه قول و قراری در مورد تعداد پادکستهای هفتگی با هم گذاشته بودیم دیگه.

و اما بعد ...

هلی‌تاک - چطور عادتهای جدید بسازیم

اولین سامورایی این هفته در مورد عادت صحبت کرده. بله دیگه، وقتی 40 درصد رفتار روزانه ما رو عادت‌ها به خودشون اختصاص بدن و در راه موفقیت و شکست، این عادتها باشند که نقش تعیین کننده دارند، اونوقت بررسی چنین چیزی حداقل دو جلسه احتیاج داره. همین دو قسمت آخر پادکست هلی‌تاک رو علی الحساب از دست ندید. قسمت 15 هلی‌تاک در مورد چرخه عادتها صحبت شده و در قسمت 16 ، در مورد کارهایی که یه رفتار رو به عادت تبدیل می‌کنه، صحبت کرده. هلی توی این قسمت جایزه و مسابقه و چالش هم داشته که جزئیاتش رو می‌تونید از صفحه اینستاگرام پادکست هلی‌تاک بخونید. (همی گفتم و گفته‌ام، بارها | که صفحات اجتماعی پادکستهایی که دوست دارید رو دنبال کنید)

چسب زخم - اجباری در جنگ

چسب زخم توی این شماره پای دو نفر از دو نسل مختلف از سربازان ایرانی نشسته. این دو نفر به فاصله زمانی حدود بیست سال، رفتن سربازی و وجه مشترک این دوستان، علاوه بر اینکه مرد بودند و پارتی هم نداشتند، این بوده که هر دو در شرایط جنگی به مرز اعزام شدند و تجربیاتی داشتند که فکر کردن به هر کدوم مو به تن آدم سیخ می‌کنه.

کلاً که شنیدن از سربازی برای من یک جورهایی تازه کردن داغ گذشته است، اما واقعیت اینه که سربازی دوران خاصی از زندگی پسرهای ایرانی رو به خودش اختصاص می‌ده و وقتی این دوران خاص در شرایط خاصی مثل جنگ هم اتفاق بیفته، دیگه داستان فرق می‌کنه و شرایط هیچ وقت عادی نیست.

هر چند توی این قسمت از چسب زخم در مورد آمار شهدای سرباز در جنگ ایران و عراق حرفی به میون نیومد اما بد نیست بدونیم که از حدود 200 هزار شهید این جنگ، حدود 70 هزار نفرشون سرباز بودند.

فایت کلاب - نمای نزدیک - اپیزود اول

هفته قبل‌تر پادکستهای سینمایی به فیلم «روزی روزگاری در هالیود» پرداخته بودند و ترند هفته همون فیلم برادر ارزشی تارانتینو بود. اما این هفته به خاطر انتشار خارج از عرف فیلم «خانه پدری» به شخصه انتظار داشتم در مورد این شاهکار سینمای ایران هم صحبت کنند، اما فقط پادکست باشگاه مشت‌زنی بهش پرداخته بود و دیگر هیچ.

پادکست ابدیت و یک روز در شماره 112 و در خلال گفتگو با «مهران رجبی» در مورد سینمای «کیانوش عیاری» و فیلم «خانه پدری» صحبت کرده، اما داغ داغ فعلاً فقط همین پادکست باشگاه مشت‌زنی در دسترس است که می‌تونید گوش بدید. البته این قسمت تحت زیر عنوان نمای نزدیک منتشر شده و قراره باز هم از این سری اپیزود توسط پادکست باشگاه مشت زنی منتشر بشه. علاوه بر فیلم خانه پدری به فیلمهای «مطرب»، «مسخره باز» و «سمفونی نهم» هم اشارتی شده که خالی از لطف نیست.

پوستر فیلم خانه پدری از سایت سینما تیکت
پوستر فیلم خانه پدری از سایت سینما تیکت
کارما - رویش

متفاوت‌ترین کارما، قسمت ششم این پادکسته که همین هفته منتشر شده. کارما در راستای انسانی بهتری شدن در مورد موضوعی صحبت کرده که به شدت قابل تامله. موضوعی با عنوان رویش. با اینکه شادی اول اپیزود می‌گه از خودش قراره برای ما تعریف کنه، اما موضوع مطرح شده، به شدت در راستای مباحث قبلی و احتمالاً بعدی کارماست. حرف حسابش هم اینه که این همه اتفاقات ناگوار و رنج آوری که این روزها در اطرافمون می‌بینیم، تمام حقیقت نیست. این اتفاقات از یه فیلتر عبور کرده و به ما رسیده و بذری در ذهن ما کاشته که ثمره این بذر، خشونت و ناراحتی و جنگه. برای همین دعوتمون کرده به یه کشاورزی بهتر و منطقی‌تر. گوش کنید تا بدونید از کجا باید یه بذر مناسب پیدا کرد و در ذهن کاشت.

رادیو جولون - وین سمفونی دانوب

خب رادیو جولون دوست داشتنی ما این هفته انتشار داشت و این بار از یک مکان صحبت کردند، از یک شهر به اسم وین. سفر به وین وقتی که پای جولون نشستی واقعاً برای آدم تبدیل به آرزو می‌شه. هر چند که راه‌های رسیدن به وین به عدد آدمهای روی زمینه، من تصمیم گرفتم توی مسابقه اسپانسر این قسمت جولون شرکت کنم و شانس خودم رو برای سفر به وین امتحان کنم. داستان این شانس رو می‌تونید توی توضیحات پادکست هم پیدا کنید.

اما واقعیت اینه که اونقدر تصویر واضحی از این شهر ارائه می‌شه که من موقع گوش دادن به جولون از گوگل مپ داشتم مسیرهای معرفی شده رو دنبال می‌کردم و گاهی از نمای خیابون هم این شهر نگاه می‌کردم و همراه توضیحات و کمی تخیل، لذت می‌بردم.

چنل بی - دانشمند و دریا

اپیزودهای کوتاه چنل‌بی اغلب جزو اپیزودهای دوست داشتنی من نیستند. اما این اپیزود به نظرم با اینکه نزدیک یک ساعت شده بود، اما داستان پرکششی داشت و سر و ته جمع و جور و مناسبی پیدا کرده بود. عنوان پادکست با عنوان گزارش کمی متفاوته و اشاره تلویحی به داستان «پیرمرد و دریا» داره و داستان هم به اون قصه تنه می‌زد. البته که سرنوشت دو پیرمرد کمی با هم متفاوت بود، اما ارتباطشون و پیدا کردن اشتراکات این دو داستان رو دوست داشتم. این قسمت از چنل‌بی دو تا پادکست هم معرفی شد که هر دو به داستان و اتفاقات جاری در این قسمت مرتبط هستند، پادکستهای ژرفا (که این هفته هم اپیزودی مربوط به یکی از قسمت های چنل‌بی منتشر کرده بود) و چکش. در پایان هم یادآوری کنم که این قسمت از چنل‌بی، شصتمین قسمت از این پادکست با سابقه و دوست‌داشتنی بود.

کارنکن - گفتگو با متین لشگری، هم بنیان‌گذار تور غذای ایران

کار نکن که روایت آدم‌هاییه که با شغلشون زندگی می‌کنند، این بار رفته سراغ سرکار خانم متین لشگری که موسس اولین تور غذای ایرانیه. خانم لشگری با اینکه از آشپزی خوشش نمی‌اومده ولی الان داره یه کاری مرتبط با غذا انجام می‌ده و جالبه که از این کار لذت می‌بره، نه؟

چیزی که توی این قسمت از رادیو کارنکن توجه‌ام رو جلب کرد، اشاره متین به زبان‌هایی هست که یاد گرفته. یاد اون سخنرانی معروف استیو جابزِ فقید افتادم که می‌گفت وقتی از دانشگاه اخراج شدم، رفتم و خطاطی یاد گرفتم. اون موقع به دردم نخورد اما وقتی قرار شد سیستم عامل مکینتاش رو طراحی کنم، از همون هنر استفاده کردم و کی فکرشو می‌کرد این هنر کجاها بدردم خورده. زبان یاد گرفتن تنها جنبه جالب داستان خانم لشگری نیست.