یک آدم معمولی و کنجکاو، همین
مرور هفتگی پادکست یا خوب شد که بابا با ناوکست آشنا نیست
بنا به اطلاعاتی که اینجانب از سایت دیوار پادکست فارسی استخراج کردهام. در طی هفته گذشته، یعنی از شنبه یکم تیر ماه تا جمعه هفتم تیر ماه سال 1398، 55 اپیزود از پادکستهای مختلف منتشر شده است و این تعداد اپیزود، بیشتر از سی ساعت محتوا در موضوعات مختلف تولید کردهاند که جا دارد به پادکسترهای عزیز، خدا قوت جانانه بگوئیم. ضمناً در این چند هفتهای که آمار نداده بودم. اینجایم گیر کرده بود و الان میتوانم با خیال راحت یک آخیش جانانه به خودم بگویم.
از بین این 55 پادکست، باید گل سرسبدشان را انتخاب میکردم تا در موردش صحبت کنم. (خواننده عزیزم این را مدنظر قرار بده که این گل سرسبد به معنی بهتر یا بدتر بودن نیست. صرفاً انتخابی است ،میشود در یک پست وبلاگی در موردش صحبت کرد.)
تا یادم نرفته بگویم که بات تلگرام هزارو هم در هفته گذشته لانچ شد و این یعنی که اگر پادکستی را از طریق این بات گوش کنید، با هر بار دانلود یک پادکست آمار آن (که از نان شب واجب تر است) برای پادکستر قابل دسترسی است. احتمالاً در هفته آینده بیشتر در مورد این بات صحبت خواهم کرد.
این هفته به واسطه انتشار قسمت 18 اپیتومیبوکس در مورد کتاب اختناق ایران، پادکست گازت با پرداختن به زندگی امیرکبیر، پادکست تاریکخانه تاریخ با پرداختن به زندگی هویدا، پادکست پرچم سفید با پرداختن به حمله ژاپنیها به پرل هارپر و حتی پادکست رادیو عجایب با پرداختن به تاریخچهی جادو و تفتیش عقاید، این قابلیت را دارد که کاملاً هفتهای تاریخی باشد. و من در این آخر هفته کمی تاریخ دوران رنسانس اروپا تا معاصر خودمان را بررسی کنم. من هم خوراکم تاریخ است. این را میدانستید؟
هر وقت زبانم لال ما کار خطایی در خانه انجام میدادیم. پدر عزیزم، ما را جمع میکرد و برای نصیحتمان از داستانهای تاریخی صحبت میکرد. آن اوایل دست بزن داشت و بعد از هر خرابکاری، کتکمان را که میخوردیم، خلاص بودیم. اما کمی که بزرگ شدیم و عقلمان به داستانهای پدر رسید، نمیدانم چه شد که دست از اخلاق نیک کتک کاری برداشت و رو به نصیحت کردن گذاشت. به جان شما، چهار پنج ساعت نصیحت خالص، شامل مرور تاریخ از ظهور مادها تا خاطرات خیابان انقلاب باباجان در زمان انقلاب، چنان تاثیر عمیقی بر ما میگذاشت که به شکر خوردن میافتادیم.
خلاصه آن نصیحتها همان موقع و همین الان، روی من تاثیر به سزایی داشته است و اگر در مورد پادکستهای تاریخی کمی بیشتر از حد مجاز صحبت میکنم، به دلیل همین پیشینه سترگ است.
این همه مقدمه چینی کردم تا شما را آماده کنم کمی در مورد یک پادکست تاریخی دیگر به اسم ناوکست صحبت کنم. ناوکست مرور کتاب انسان خردمند نوشته یواال حراری است که روشن آن را از انگلیسی ترجمه و با حوصله وصف ناپذیر برای شنوندهاش اجرا میکند. هر بار که ناوکست را گوش میکنم، خدا را شکرم که آن کتاب و این پادکست آن وقتها در دسترس باباجان ما نبود. جدی اگر قرار بود بابت هر شیشهای که از در و همسایه شکسته بودیم، این بخش از تاریخ بشری را هم برایمان خلاصه کند، مطمئن باشید همین حقیر سالها قبل از اینکه پشت لبم سبز شود، کفشهایم را آویزان میکردم و گل کوچیک را میبوسیدم و کنار میگذاشتم. همان مرور تاریخ بعد از به قدرت رسیدن دیاکو در هگمتانه، وقفهای یک هفتهای در مسابقات محلات ایجاد میکرد، چه برسد به کل تاریخ بشری! در این حد از تاریخ، واقعاً در کشش من نبوده.
بیشتر از اینکه از ناوکست بگویم از خاطرات دوران شیرین نصیحتهای پدرانه گفتم. ای بابا، بگردیم به محتوای این هفتهی ناوکست و جانم برایتان بگوید که این قسمت از ناوکست در مورد دینهایی است که انسان را پرستش میکنند. بله درست شنیدید. حالا چه دینی وجود دارد که انسان را پرستش میکند؟ همین ناسیونالیسم، لیبرالیسم، کاپیتالیزم، مارکسیسم و تمام ایسمهایی که دارای اصول اخلاقی مقدس، کتاب مقدس و احکام مقدس هستند.
همان اول که این گفته را شنیدم، گفتم که این ایسمها دین نیستند که! واقعیت این است که اگر به این ایسمهای مختلف به دیده دینی نگاه کنیم، المانهای دینی فراوانی دارند. مثلاً کتاب سرمایه مارکس برای کمونیست شوروی کتاب مقدس بود. همین حالا بیانیه حقوق بشر برای خیلی از ما مقدس است. اگر در دین مسیحیت، مسیح مقدس است، در این ایسمهایی که سعی میکنند خودشان را از دین مبرا کنند، خود انسان مقدس است. ذات انسان را مقدس میدادند و هر کاری هم کرده باشد، نباید ذات مقدس او خدشهدار شود.
و نکته جالب اینکه بخشی از پایههای استدلالی این تفکرات، بر روی اعتقادات دینی بنا شده است. مثلاً ما در همین اسلام خودمان داریم که انسان اشرف مخلوقات است. در ساز و کار دین اسلام این داستان مشخص است اما در لیبرالیسم چطور؟ چطور انسان ذات ویژهای دارد؟ چطور انسان نسبت به باقی حیوانات برتری دارد؟ این برتری از کجا آمده است که کشتن باقی موجودات مباح است و کشتن انسان گناه؟
این نگاه انتقادی به ایسمهای مختلف (و البته هر تفکری) خیلی مهم است. بد نیست به هر چیزی که میشنویم و میخوانیم، با هر درجه از درستی آن، برایمان قابل سوال و نقد باشد، حتی خود همین جملهای که بیان شد.
علاوه بر ناوکستو پادکستهایی که نام بردم، چند پادکست زیر که در هفته گذشته منتشر شدهاند و بنده گوششان کردهام و خوشم آمده را برایتان معرفی میکنم:
رواق: این قسمت رواق یادآوری این نکته بود که مرگ نوبتی نیست. عنوان اپیزود البته سندروم آشیانه خالی است.
پرسپولیسلب: بررسی عملکرد برانکو و نگاهی به دورانی که این مربی برای هواداران تاریخساز شد.
روزن: برای بهم زدن کلیشههای مردانه و زنانه، این پادکست خیلی خوبه.
لوگوس: بدون اغراق یکی از لوگوسهای دوست داشتنی من بود. عنوان این قسمت سقط جنین است منتها سقط جنین یک مثال از هزاران موقعیت اخلاقی است که ممکن است ما به عنوان انسان در آن گیر کنیم.
رادیو عجایب: این قسمت از رادیو عجایب در مورد جادوگران در قرون وسطی بود و کمی در مورد تاریخ تفتیش عقاید صحبت میکند.
چنل بی: وقتی که در مورد سوزاندن جادوگران در رادیو عجایب میشنیدم، حتی به مخیلهام خطور نمیکرد که این کار الان و در عصر حاضر هم در جایی از دنیا رواج داشته باشد.
چیروک: داستان ماه پیشونی و تحلیلهای تکنیکال روزبه استیفای در مورد داستان که خوشآیندتر از خود داستان بود.
کارما: عنوان این قسمت خردمندی است. اما برای من در یک جمله معروف خلاصه میشود. در دنیا تنها یک فضیلت وجود دارد و آن هم آگاهی است.
رادیو لاله: قسمت 5 رادیو لاله در ابتدا در کمی در مورد پادکست و فیدش صحبت کرد و کلی پادکست خوب معرفی کرد که برای من هم شنیدنش بعضی از اسامی هیجان انگیز بود و فی الواقع در برابر این تعداد پادکست اولی که ازشان خبر نداشتم، لُنگ انداختیم.
فردوسی خوانی: قسمت 71 از این پادکست به نامهنگاری افراسیاب و کیخسرو پرداخته که فعلاً کارشان مذاکره است و این طور که بوش میاد، قسمت بعد یک جنگ و دعوایی داریم.
یادداشتی در مورد پادکستهای تاریخی این هفته که به من یادآوری میکند که دارم به باباجانم شبیه میشوم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مرور پادکستهای فارسی (هفته آخر مرداد) - خاکستری
مطلبی دیگر از این انتشارات
پادکست قفسه چطور زندگی ما را متحول کرد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
هفته چهارم اردیبهشت 98 - خُرده مرگهای ما