مرور پادکستهای فارسی (هفته سوم شهریور 98) - دختر آبی

هفته گذشته اتفاق ناخوشایندی در ورزش ایران افتاد و واکنشهای مختلف و گاهی متناقضی رو در پیش داشت. مرگ تراژیک سحر خدایاری معروف به دختر آبی و حواشی این اتفاق باعث شد که تیتر این هفته‌ی مرور پادکستهای فارسی بشه این چیزی که می‌بینید.

دختر آبی اثر خودم
دختر آبی اثر خودم

توی هفته گذشته، پادکست فوتبال لب، تکل از پشت و بوقبال، پادکستهایی بودند که اپیزود جداگانه و البته ویژه در مورد این اتفاق منتشر کردند. فوتبال لب برعکس رویه‌های سابقش که دیالوگ محور بود و دو یا چند نفر در مورد موضوعات فوتبالی صحبت می‌کردند، این بار شاهد یک منولوگ از هادی نوری بودیم، در نکوهش بی فرهنگی و رفتاری که باعث به وجود آمدن شرایط مرگ دختر آبی شده. در نهایت هم با یک نصیحت که بیایید از راه گفتگو نگذاریم که دیگر چنین اتفاقی بیفته، اپیزود تلخ خودش رو به پایان برد. فوتبال لب راه حل عدم تکرار چنین اتفاقی رو در راه‌های غیر از تحریم ورزشگاه رفتن سراغ کرد و به نظرم تا حد زیادی توی احساسات خیرخواهانه گیر کرده بود.

بوقبال تنها پادکستی بود که توقعش رو داشتیم. پادکستی که روزانه منتشر می‌شه و به حواشی ورزشی می‌پردازه. هر چند به خبرهایی که توی بوقبال گفته می‌شه اعتباری نیست و حتی تحلیلها قابل اتکا نیستند، اما به موضوع دختر آبی پرداختند، اون طور که شایسته موضوع بود. نگاه تلخی که توی بوقبال هست، برای ورزش و نگاه نقدانه به ورزش نیازه.

بهترین پادکستی که توی هفته گذشته در مورد اتفاق دختر آبی منتشر شد، به نظر من تکل از پشت بود. هر چند نوید خرم خورشید به وضوح عصبانی و ناامید بود، ولی اپیزودی که جمع کرده بود، حاوی اطلاعات خوبی در مورد حواشی داستان بود. عنوان این قسمت از پادکست تکل از پشت: "برای یک صندلی در قفسی به نام آزادی" بود که نوید قصه بعد از ماجرای دختر آبی رو تعریف می‌کنه. خرم خورشید از ما به عنوان شنونده تا شخص رئیس جمهور رو خطاب قرار داد و مسئول دونست و به قول خودش شاید دیدگاه شعاری باشه ولی درست‌ترین عملیه که می‌شه انجام داد، خودمون رو مسئول بدونیم و قدمی هر چند کوتاه برای بهبود اوضاع برداریم. نوید مثل هادی در فوتبال لب راه کار گفتمانی ارائه نمی‌ده، بلکه امید ما رو به هر کسی و هر چیزی جز خودمون می‌بُره، از نماینده مجلس گرفته تا بازیکن، تا کانون هواداری، تا فدراسیون فوتبال و تا فیفا، تا همه. همه باید صلیب خودمون رو باید به دوش بکشیم.




پ.ن1: دو اپیزود با ارتباط غیر مستقیم دیگه هم هست که جا داره ازشون یاد کنم. یکی اپیزود "نشستن برای برخاستن" از پادکست آن و یکی هم اپیزود "آزادی بیان" از پادکست سیناتا.

پ.ن2: من به اندازه دوستانم در زمینه ورزش صاحب نظر نیستم، اما بابت جانی که از دست رفت، متاسفم. آرزوی از ته دلم اینه که دیگه شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم. همین.