مرور پادکستهای فارسی (هفته سوم مهر 98) - هاستالاویستا‌ بی‌بی

از 13 تا 19 مهر 98، 51 اپیزود مختلف در دیوار پادکست فارسی منتشر شده است. پس اگر این روزها قصد داشته باشید، وقتتان را با پادکست فارسی پُر کنید، حداقل روزی 7 اپیزود با متوسط زمان 40 دقیقه، این زمان را برای شما پُر خواهند کرد. تنها باید انتخاب کنید. باید انتخاب کنید که چه بشنوید، وقتتان را به چه موضوعی اختصاص بدهید و یا وقت مُرده روزمره را با چه مفهومی پُر کنید.

در هفته گذشته از پادکستهای ورزشی، مثل «پاننکا» یا «جوکاتوره» تا پادکستهای گفتگو محور مثل «رادیو نیست» را داشتیم. پادکست آموزش زبان «فیش اند چیپس» بعد از مدتها منتشر شد و در واقع فصل جدیدش را کلید زد و پادکست «چسب زخم» با اپیزودی با موضوع «ترنس» کولاک کرد و «اپیتومی بوکس» با کتاب «جامعه شناسی» یک سالگی خود را جشن گرفت و محمدرضا عشوری عزیز در این یک سال 24 کتاب مختلف را در پادکستش خلاصه کرد. بر شمردن تک تک پادکستهایی که هر هفته گوش می‌کنم، واقعاً در یک یادداشت نمی‌گنجد اما دوست دارم به همه خوبهای پادکستهای فارسی که حالم با آنها خوب بوده حداقل اشاره‌ای بکنم و این‌هایی که نام می‌برم، بی تعارف مشت نمونه خروار هستند.

رادیو دال

پادکست رادیو دال که گفتگو محور است و با افرادی که از ایران مهاجرت کرده‌اند صحبت می‌کند، این هفته با محمد مدرس، مجسمه ساز دیجیتال از شرکت ILM گفتگو کرده است. شرکتی که محمد در آن مشغول به کار است، مسئول جلوه‌های ویژه‌ی فیلمهای مثل ددپول و ایریش من بوده است.

عنوان این قسمت از رادیو دال «رویای تی هزار با محمد مدرس» است. تی هزار همان ربات جیوه‌ای فیلم ترمیناتور 2 است که حداقل هزار بار صحنه تغییر شکلش را در زندگی‌ام دیده‌ام و هر بار موقع شلیک تی 101 به او، همراه آرنولد زیر لب زمزمه کرده‌ام. هاستالاویستا بی‌بی.

محمد مدرس کسی بود که با همین فیلم عاشق سینما و جلوه‌های ویژه آن شد، این عشق را در درون خودش پروارند و به رویایی رسید که شاید خیلی از ما، سالها پیش آن را رها کرده بودیم. رویای ساخت موجودی که از دیدنش روی پرده نقره‌ای لذت ببریم. محمد داستان مسیرش تا رسیدن به این جنبه از هالیود را در رادیو دال تعریف می‌کند و چقدر این داستان برای من لذت بخش بود. داستان تلاش و درسهای مختلف زندگی و در نهایت رسیدن به آن چیزی که حالت را خوب می‌کند. گیرم خیلی هم داستان هالیوودی باشد. خیلی خوب بود.

تی هزار
تی هزار
هلی تاک

هلی تاک به قسمت دوم از فصل دوم خودش رسیده. در این دو قسمت آخر در مورد برنامه‌ریزی صحبت کرده و مشخصاً در این قسمت، به ده اشتباه رایج برنامه‌ریزی اشاره کرده است. این قسمت هلی‌تاک را به خاطر سادگی و سرراستی و کاربردی بودن، در راهکار ارائه داده دوست دارم. ده راهکار را نوشتم و سعی می‌کنم دچار آن اشتباهات نشوم.

این روزها در حال مرور فصل اول پادکست هلی تاک هم هستم و چقدر در طول این مرور به خودم یادآوری کردم که به دوستانم بگویم، این پادکست برای یک بار گوش دادن نیست. پادکست هلی تاک را باید در برنامه مرور گذاشت. هم انگیزشی است و هم اینکه برای تبدیل شدن به یک ورژن بهتر از خودمان، ترفندهایی که فراموش کردیم را یادآوری می‌کند.

بی گلوتن

تکان دهنده ترین اتفاق پادکستی این اواخر برای من، آشنایی با بی‌گلوتن بود. پادکستی که سپهر نصیحت‌گر آن را تولید می‌کند و به مشکلات بیماران سلیاکی و رژیم سفت و سخت، بدون گلوتن این دوستان می‌پردازد. تکان دهنده از این لحاظ که وقتی متوجه موضوع شدم، متوجه عدم آگاهی و ظلمی که از این عدم آگاهی به دیگران روا می‌داریم هم شدم.

کسی که بیماری سلیاک دارد، با روده‌ای مواجه است که توانایی هضم پروتینی به اسم گلوتن را ندارد. پروتینی که در گندم وجود دارد. یک بیمار سلیاکی نان نمی‌تواند بخورد. نه تنها نان، بلکه هر ماده غذایی که گلوتن دارد و یا حتی به صورت پنهان به آن آلوده است. این آلودگی پنهان اسمش گلوتن مخفی است که موضوع این هفته پادکست بی‌گلوتن است.

این چه ظلمی است؟ ظلم ماجرا این است که موقع غذا پختن برای میهمان، برای یک جشن، برای یک رویداد چند نفری تا چند هزار نفری، برای زندانیان، برای سربازان و غیره. هیچ وقت این عزیزان را ندیده‌ایم. هیچ وقت برایمان مهم نبوده که ممکن است غذایی که تهیه کرده‌ایم و مثلاً سربازی قرار است از آن استفاده کند، ممکن است محدودیت غذایی داشته باشد. هیچ وقت نه به این محدودیت و نه به هیچ محدویت دیگری فکر نکرده‌ایم. شما فکر کرده بودید؟

تیمچه

پادکست اقتصادی تیمچه این بار سراغ موضوعی رفته که برای من مهم بود. هر چند که عنوان اصلی پادکست یعنی «نشت نفتی در خلیج مکزیک و تبعات اقتصادی آن» بود، اما به دو موضوع مشخص اشاره داشت. موضوع اول و مهم برای من، موضوع محیط زیست بود. موضوعی که این روزها دغدغه خیلی از مردم است ولی این قسمت از تیمچه به من یادآوری کرد که چنین موضوعی زوایای دیگری هم برای بررسی دارد. موضوع محیط زیست تنها کاهش گازهای گلخانه‌ای و تغییر ناگهانی مصرف انرژی از نفت به انرژی‌های پاک نیست. اصلا به این راحتی‌ها نیست.

موضوع دوم، بحث اقتصادی بده بستان (trade off) است. ما در ازای قطع استفاده از نفت به عنوان حامل انرژی، چه جایگزینی داریم؟ چه چیزی را از دست می‌دهیم؟ چه صدماتی به ما و حتی محیط زیست ما وارد خواهد شد؟ این سوالات و سوالاتی مشابه، در زیر عنوان اقتصادی بده بستان، قابل بحث است. عنوانی که ما تقریباً هر روزه با آن درگیریم. در هر تصمیمی، از مسائل کلان گرفته تا مسائل خرد زندگی.

به ازای به دست آوردن یک مزیت (در مثال قطع نفت، کاهش ناگهانی گازهای گلخانه‌ای) چه هزینه‌هایی باید متحمل شویم؟ جایی خوانده بودم که به ازای یک میلیون تن ظرفیت تولید صنایع پتروشیمی، 200 هزار شغل مستقیم و دو برابر این مقدار، شغل غیر مستقیم ایجاد می‌شود. با این حجم از تغییر شغل چه کار باید کرد؟ کدام سمت ماجرا برای ما مهم است؟ بالانس این دو شرایط بحرانی را چگونه حفظ کنیم تا به شرایط ایدآل برسیم؟ فکر کردن به این موضوعات که بده بستان است، چیزی بود که سینا موسوی در تیمچه برای من کلید زده است.

صداهای عامه پسند

پادکست محبوب «صداهای عامه‌پسند» بعد از یک وقفه نسبتاً طولانی با اپیزود جدید آمد. این پادکست که بیشتر به موسیقی زیرزمینی توجه دارد. در این قسمت علاوه بر بخش بررسی اتفاقات موسیقی زیرزمینی کشور از اپیزود قبلی تا این اپیزود، به آهنگ «همه من» از شایع پرداختند. آهنگی که امیرحسین و آریا با اختلاف نظر بهش نگاه می‌کنند.

با اینکه انتخاب آهنگهایی که توی عامه پسند بهشون پرداخته می‌شه، چندان در سلیقه من نیست، اما به خاطر درگیری کوتاهی که با این نوع آهنگها در زمان خیلی دور داشتم و گاهی همین الان، بودن چنین تحلیلها و حرفهایی رو خالی می‌دیدم و می‌بینم. علاوه بر اینکه تحلیلها تا حد زیادی منطقی و حرفه‌ای هستند. این پادکست همیشه جزو پیشنهادهای موسیقی من بوده.