پادکست اجنبی و دلی که می‌گیرد

این هفته، وحیده (به قول خودش) بعد از سه ماه جرات کرده و در مورد موضوعی صحبت کرده که این اواخر درگیرش بوده. موضوعی که احتمالاً برای خیلی از ماها هم اتفاق افتاده و گاهی نمی‌شه ازش فرار کرد.

همین طور که داری یه روز کاملا معمولی رو سپری می‌کنی، یه دفعه حس بدی پیدا می‌کنی. بدون اینکه اصلا بفهمی علتش چی می‌تونه باشه! حس می‌کنی که درونت یه چاله سیاه پیدا شده و خشم یا ناراحتی تو رو فرا می‌گیره. اضطراب و ناراحتی همین طور زیاد می‌شه و تو هم خبر نداری که چه اتفاقی داره می‌افته. اسم این اتفاق Mental Breakdown هست. ترجمه‌ش شاید فروپاشی روحی باشه. به اتکا بر توضیح ویکی پدیا، دوره کوتاه مدت و حاد از یه آشفتگی خاص هست.

وحیده این بار توی اجنبی در مورد این تجربه عجیب صحبت می‌کنه و کارهایی که انجام داده تا بتونه ازش عبور کنه. خود وحیده هم تاکید داره که این تنها بیان تجربیاتش خودش هست و قرار نیست کارهایی که اون انجام داده ما هم انجام بدیم و به همون نتایج برسیم. نکته بعدی در مورد این اپیزود، اینه که توی این چند روزی که از انتشار پادکست اجنبی می‌گذره، تعداد زیادی کامنت دیدم که نوشته بودند، شرایط روحی مثل اون چیزی که وحیده تجربه کرده بوده رو تجربه کردن.

وحیده برای انتشار این اپیزود شهامت به خرج داده و خُب بابت این شهامت باید بهش تبریک گفت. اما یه نکته رو فراموش نکنیم. این فروپاشی روحی دو جنبه داره که به هر دو توی پادکست اشاره می‌شه. جنبه اول ماجرا اون فردی هست که دچار این مشکل شده و باید براش فکری کنه. که احتمالا بهترین راه هم مراجعه به روانشناس و متخصص هست. وحیده این مشکل رو با یه تراپیست آنلاین حل می‌کنه. همین هم یه راه حل برای خیلی از ماست که همیشه از دوری و نبود امکانات و غیره می‌نالیم. برای رفع یه مشکل اولین گام آگاهی به اون مشکل و خواستن برای رفعشه.

دومین جنبه موضوع مربوط به کسیه که یکی از اعضای خانواده‌ش، یا دوستانش و نزدیکانش و بستگانش و یا هر کسی که باهاش در اتباط هست و دچار چنین مشکی می‌شه. این بخش مشخصا در مورد من صادقه.

وقتی وحیده حالش بد بوده به یه دوست مراجعه می‌کنه و از طریق همون دوست هست که به درمان (ولو از راه دور) رو میاره. به همین راحتی یه دوست می‌تونه توی روند درمان تاثیر داشته باشه. وقتی وحیده در این مورد صحبت می‌کرد، من با خودم فکر می‌کردم که اگر یکی از دوستانم به من مراجعه کنه و مثل ابر بهار هم گریه کنه و خودش هم ندونه چرا، من باید چی بگم و چه کار بکنم؟ اگر این فرد یه همکار یا مراجعه کننده توی محیط کار باشه، چطور؟

وحیده همیشه داستان خودش رو تعریف کرده، اما هر کدوم از ما راه خودمون رو داریم، چه وقتی که خودمون باید به درمان روی بیاریم و چه وقتی که باید به کسی کمک کنیم. شاید اولین قدم در این شرایط گوش دادن به حرف دوستمونه که حالش بد شده نیست. مطالعه و دونستن شرایطیه که توی پادکست اجنبی در موردش صحبت شده.

وقتی هم که قرار شد برای اجنبی این هفته یادداشتی بنویسم، حس عجیبی داشتم. سخت بود نوشتن از این موضوع، برای همین تصمیم گرفتم از محتوا کمی براتون صحبت کنم و برای وحیده عزیز آرزوی سلامتی و شادی داشته باشم و بابت انتشار این اپیزود بهش تبریک بگم.

n
n

دنبال کردن پادکسترها در فضاهای مجازی، مثل اینستاگرام و تلگرام، خیلی به فهم موضوعاتی که در موردش صحبت می‌کنن، کمک می‌کنه. یکی از مهمترین توئیتهای مرتبط با اپیزود بیست و یک پادکست اجنبی، همین توئیت بالایی هست.

پ.ن: این یادداشت پیش از این در هزارو مگ شماره 4 منتشر شده بود.