پادکست ساختن در روز‌های بدون اینترنت [بین‌المللی]

الان که این رو می‌نویسم،‌ چند روزیه که بعد از یک هفته قطع بودن سراسری اینترنت بین‌المللی ایران، ظاهرا فقط تو بعضی از استان‌ها، اینترنت‌های [به اصطلاح] خانگی به شبکه ی جهانی وصل شده. خب. حالا من این‌جا چی قراره بنویسم؟ راستش اصل قضیه اینه که می‌خوام یک‌کم در مورد تاثیرات این ماجرا روی روند ساخت پادکست فلودو حرف بزنم و خودمو خالی کنم. منظورم البته این نیست که می‌خوام نق نق کنم و شما رو اذیت کنم. بلکه می‌خوام یه سری موضوعاتی رو که در این رابطه تو ذهنم شناورن، اینجا تر و تمیز کنم و به خودم و شما ارائه بدم و این ذهنه رو یک‌کم خلوت کنم.

مثلا در مورد این بگم که چرا توی این مدت قطع بودن اینترنت، اپیزود جدید (که قرار بوده اول آذر منتشر بشه) رو آماده نکردم که به محض امکان، آپلودش کنم. اصلا به فرض که درحالی که اینترنت جهانی قطعه، من هاست پادکستم داخل ایران باشه و پادگیر ها همه ایرانی باشن و بدون اختلال کارشونو بکنن. دل و دماغ ( که خودش موضوع مهم دیگریه) هم داشته باشم و با مخاطب هامم همچنان بتونم ارتباط بگیرم. حالا با این شرایط می‌شه مثل قبل پادکست ساخت؟

موضوع دیگه ای که داره تو مغزم رژه می‌ره اینه که چرا الان که اینترنت اومده (اینترنت اومده؟!) دست و دلم به آماده کردن اپیزود جدید نمی‌ره؟ ... دست و دل من، واقعا نمی‌ره یا می‌ترسه که بره؟! می‌ترسه آدمای عصبانی حمله کنن بهم که فلانی، چرا توی این روزها از غصه جون نمی‌دی و به جاش داری پادکست می‌سازی؟ قضیه چیه؟... انگار یه عده مدام دارن با ژست «دیدی گفتم و گوش نکردی!» انگشت اتهام به سمت این و اون می‌گیرن و حق خودشون می‌دونن که موضع گیری و رویکرد و حس و حال و درونیات بقیه رو بهشون دیکته کنن... ولی اون یه عده که همیشه‌ی خدا بودن و هستن. چی شده که قضاوتشون انقدر واسه‌ی من مهم شده؟ ... ممکنه دلیلش این باشه که یه بخشی از خود من هم داره چنین قضاوتی در مورد «محمد پادکست ساز»‌ می‌کنه؟ ممکنه ترس از این که «نکنه من آدم بی خیالی هستم» داره ما رو به خودکشی دسته جمعی سوق می‌ده؟... نه این موضوع دومی رو بازش کنم، فکر نکنم به این راحتیا بشه جمعش کرد. برگردیم سر همون موضوع اولی: بدون اینترنت جهانی، می‌شه پادکست ساخت؟

( پرانتز خیلی بی ربط به بحث: همین الان اینترنت موبایل من وصل شد.)

بدون اینترنت می‌شه پادکست ساخت؟ قاعدتا باید بشه. اگر هیچ چاره ای نداشته باشیم احتمالا تو اون شرایط هم، ساختن پادکست رو ادامه می‌دیم. اما تو چه شرایطی؟

۱ - شرایطی که توش دسترسی به اطلاعات و امکان جست و جو برای پیدا کردن اطلاعات محدوده.

هرچند ممکنه در دسترس نبودن محتوا‌ هویت پادکستی مثل فلودو که گفت‌وگو محوره رو به خطر نندازه، اما [ برداشت من بعد از صحبت با پادکسترها و خوندن توییت ها و نوشته‌هاشون اینه که] اکثر پادکستر ها بیشترین وقت برای ساخت پادکست رو (یعنی خیلی بیشتر از وقتی که برای ضبط صدا، تدوین فایل و آپلود فایل یه اپیزود می‌ذارن) برای تهیه‌ی محتوا می‌ذارن و عملا بدون اینترنت جهانی پادکستشون امکان ادامه‌ی حیات با هویت سابقش رو نداره.
۲ - شرایطی که توش امکان جست و جوی محدود، بروز خلاقیت رو سخت می‌کنه.

تصویر ده، یازده خط بالاتر رو ببینید. وجود این تصویر تو متن به چه درد می خوره؟ ظاهرا قضیه این‌طوره که بعد از خوندن چند خط متن، چشم شما از یه استراحت کوچیک استقبال می‌کنه و بدش نمیاد که یه تصویر ببینه و احتمالا چند ثانیه هم بهش فکر کنه و بعد ادامه‌ی متن رو بخونه. این برای منی که دارم این متن رو می نویسم تبدیل می‌شه به یک فرصت که بتونم برای انتقال محتوایی که توی ذهنمه از یک روش دیگه هم (تصویر) در کنار نوشتن استفاده کنم. این تصویر چه‌ ارتباطی (و چه‌جور ارتباطی) با متنی که دارم می‌نویسم، داشته‌باشه که بتونه به محتوای من عمق بده؟ پاسخ این سؤال به خلاقیت تولیدکننده‌ی محتوا ربط پیدا می کنه. دسترسی به موتور جست و جوی بزرگ با الگوریتم‌های تکامل یافته مثل گوگل نه تنها می‌تونه به اجرا در آوردن ایده‌ی خلاقانه‌ای که توی ذهن منه رو محقق کنه بلکه با نمایش گزینه‌های شبیه، می تونه سرعت موتور خلاقیت من رو به شدت بالا ببره و اصطلاحا خلاقیت من رو شکوفا کنه.

پادکست سازی هم درست مثل وبلاگ‌نویسیه. از این جهت که هردوشون عموما به شکل one man company تولید میشن و همه‌کاره ی هردوشون معمولا یک ذهنه و در چنین شرایطی، خاک حاصلخیزی برای رشد خلاقیت وجود داره. (برای خود من این موضوع جذاب ترین ویژگی پادکسته)

اگه توی وبلاگ با دست بردن تو فرم نوشتن یا گذاشتن تصویر مرتبط، به محتوا روح و عمق داده می‌شه، توی پادکست هم قرار دادن افکت‌های صوتی، موسیقی یا چگونگی تدوین و شکل و ساختار محتوا، می‌تونه محل بروز خلاقیت باشه. تو این شرایط اما... (تصویر ابتدای پست رو ببینید.)

۳ - (شرایطی که نمی‌شه توش چیزی یاد گرفت) چطوری پادکست بسازم؟ وقتی اینترنت نیست، احتمالا مدرسان شریف!

بیشتر پادکستر ها آروم آروم و هم‌زمان با ساختن اپیزود‌های پادکستشون مسائل فنی تولید و انتشار پادکست رو هم یاد می گیرن، مثل این که چطوری ضبط کنن، با چی ضبط کنن، چطور تدوین کنند. فایل رو کجا اپلود کنن. دقیق تر بگم وضعیت اینطوریه که پادکستر ها بدون این که چیزی بلد باشن شروع می‌کنن ساختن پادکست و پیش می‌رن تا به یه مشکل برسن. مثلا ببینن یه سوت ممتد توی فایل صوتیشون وجود داره.«خب! حالا چیکارش کنیم؟» اینجاست که دوباره شیرجه می‌رن تو دنیای وب و ماهیشونو میگیرن و برمی‌گردن سر کارشون و موازی با ساخت اپیزود برای همیشه یاد می‌گیرن چطوری می‌شه از این صدای بوق ممتد توی فایل صوتیشون خلاص بشن. حالا اگه قرار باشه اپیزود رو بسازن و مشکل رو ببینن و خبری از اینترنت جهانی نباشه چی؟...

احتمالا یه تب وا می کنن و مشغول کامنتای خبر‌آنلاین و تابناک و فیلیمو و دیجی‌کالا می‌شن.