مجله دیجیتالی/آنلاین حوزه علمیه آیت الله سید محمد باقر درچه ای رحمة الله علیه(استاد العلماء)
رهیافت قرآنی به شاخصههای حوزه انقلابی

نویسنده: مصطفی شریفیان
مجله مدرسهای اندیشه پژوه - شماره اول/آذر 1403
چکیده
هویت اسلامی انقلاب سال 1357 در ایران و همچنین ماهیت دینی حوزه انقلابی اقتضا میکند که مقوّمات و عناصر اساسی حوزه انقلابی بر اساس آموزههای اسلام و بهویژه قرآن حکیم مشخص گردد. پاسخ بسیاری از مسائل مربوط به حوزه و روحانیت را میتوان در میان انبوهی از گزارههای قرآنی مربوط به تعالیم و سیره عملی انبیاء و پیروان ایشان جستجو نمود. «چیستی شاخصههای حوزه انقلابی از منظر آموزههای قرآنی» پرسش اساسی این نوشتار است. بررسی تفصیلی و کشف پاسخ این مسئله در قرآن، ویژگی خاص این جستار است؛ چراکه بررسیهای قرآنی انجامشده پیرامون حوزه انقلابی بهشدّت محدود و ناقص به نظر رسید. رویکرد کلی این پژوهش توصیفی است که با روش کتابخانهای و پس از بررسی کامل آیات قرآن، گزارههای مرتبط با موضوع فراهم گردید و درنهایت به روش تعمیم منطقی، شاخصههای کلّی و مهمترین مصادیق آن فهرست شد. این شاخصهها بدون احتساب زیرشاخههای جزئی آن، در قالب هفتاد مورد و در چهار بخش نظری، ارزشی، ساختاری و کارکردی تبیین گردید و آیات قرآنی مرتبط با هر یک جانمایی شد.
واژگان کلیدی:
اصلاح قرآنی، حوزه انقلابی، تحوّل حوزه، شاخصههای پیشرفت.
مقدمه
ازآنجا¬که انقلاب اسلامی در پیدایش ونیز بقاء خود ارتباط تنگاتنگ با وضعیت روحانیت و حوزه دارد و به تعبیر مرحوم شهید مطهری؛
آینده انقلاب اسلامی پیوند زیادی دارد با آینده روحانیت (مطهری، ۱۳۸۸: ۲۴/ ۲۷۲)
بنابراین هویت اسلامی انقلاب 1357 در ایران و ماهیت اسلامی حوزه انقلابی اقتضا میکند که مقومات و عناصر اساسی حوزه انقلابی بر اساس آموزههای اسلام و بهویژه قرآن حکیم مشخص گردد. بدیهی است که بر اساس این انگاره استوار که قرآن، حامل کاملترین و جامع¬ترین آموزهها در همه عرصههای موردنیاز جهت هدایت انسان است (نحل-آیه89) پس روش پسندیده و مورد انتظار این است که مسائل مطرح در حوزه علوم انسانی ابتدا به این کتاب مقدس و راهگشا عرضه گردد و پاسخ به آنها پی¬جویی شود. البته روشن است که نه از حوزه به معنای خاص آن و نه از انقلاب به معنای اصطلاحی آن در قرآن سخنی به میان نیامده است اما آموزههایی همچون اصلاح¬گرایی، حق-خواهی، عدالتطلبی و مانند آن در قرآن بهخوبی مفید معنای انقلاب در اصطلاح مورد نظر این نوشتار است، هم¬چنانکه هویت و رسالت عالمان دین نیز طبق نصّ آموزههای دینی، در امتداد جریان هدایتی انبیاء (ع) هست (کلینی، 1428: ۱/ 19). بنابراین پاسخ مسائل مربوط به حوزه و روحانیت را میتوان با عرضه نمودن به انبوهی از گزارههای قرآنی مربوط به تعالیم و سیره عملی انبیاء و پیروان ایشان، جستجو نمود. اینکه اساسا آیا در قرآن، ویژگیهای حوزه انقلابی مطرح شده است؟ و اینکه ابعاد و فهرست این اوصاف در این کتاب آسمانی کداماند؟ و نیز این مسئله که جنبه¬های نظری و عملی آن چیست؟ و اینکه چه ویژگیهای ساختاری و سازمانی را میتوان برای حوزه انقلابی از قرآن استخراج نمود؟ همچنین چیستی نشانه¬های کارکردی حوزه انقلابی در قرآن و در یک کلام «چیستی شاخصه¬های حوزه انقلابی در قرآن»، مسائل اساسی این جستار را شکل میدهد. با بررسی تلاشهای پیشین در موضوع حوزه انقلابی روشن شد که هرچند پس از طرح ایده حوزه انقلابی از طرف رهبر انقلاب (پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن سخنرانی 25/۱۲/94)، گفتگوها، نشستها و پژوهشهای خوبی در مفهوم¬شناسی آن صورت گرفته است اما تلاشها در این موضوع و ابعاد آن خیلی محدود و آنهم بهصورت گزینشی بوده است و بهویژه جای یک جستار قرآنی مطلوب خالی هست. بنابراین، رویکرد قرآنی این مقاله از سویی و بررسی فراگیر تمام آیات قرآن کریم در آن از سوی دیگر، از ویژگیهای اختصاصی و وجه اهمیت آن به نظر میرسد. همچنانکه اهمیت و ضرورت پرداختن به این کار خصوصا با طرح و ارائه بیانیه گام دوم انقلاب از سوی رهبر معظّم انقلاب (در 22 بهمن 1397) بیش از پیش روشن گردید.
فرضیه این پژوهش این است که توصیف شاخصه¬های حوزه انقلابی با رهیافت قرآنی، قابل بررسی و ممکن می¬باشد. مقصود از رهیافت در واژگان روششناسی پژوهش، مسیر چگونه نزدیک شدن محقق به فرضیه هست (فرامرزقراملکی، ۱۳۹۰: ۲۲۷). در این پژوهش تلاش شده است با رهیافتی قرآنی به توصیف شاخصه¬های حوزه انقلابی پرداخته شود. با بررسی تفصیلی که در تمام آیات قرآن انجام گرفت و پس از دسته-بندی پایانی آن معلوم شد که این شاخصهها در چهار بخش نظری، ارزشی، ساختاری و کارکردی قابل طرح می¬باشد.
رویکرد کلی این پژوهش توصیفی است ولی به لحاظ نتیجه میتواند پژوهشی بنیادی و نیز کاربردی محسوب شود؛ چراکه از یکسو میتواند منجر به توسعه شناخت نسبت به هویت قرآنی حوزه¬های علمیه و ساختار و رسالت آنها گردد و از طرفی زمینه مطلوبی جهت روششناسی کاربست این شاخصهها در مسیر تحوّل حوزه¬ها باشد. گردآوری اطلاعات در این مجموعه با روش کتابخانهای و بررسی گسترده و کامل آیات قرآن صورت گرفت، به این شکل که ابتدا تمامی آیات قرآن بررسی شد و آنگاه عنوانها و ویژگیهای جزئی از آیات مرتبط با مسئله پژوهش استخراج شد و سپس با روش تعمیم منطقی عناوین عامتر فهرست گردید و در نهایت هر یک از عناوین در ذیل یکی از شاخصه¬های نظری، ارزشی، ساختاری و سرانجام کارکردی قرار گرفت. در موارد لازم نیز تبیینی به صورت خیلی مختصر از شاخصهها صورت گرفت؛ چرا¬که توضیح تفصیلی هر یک از آیات مطرح شده در این مقاله از گنجایش و هدف این گفتار خارج می¬باشد و به فرصت وگفتار مناسب خود موکول می¬شود و در همین راستا به ذکر آدرس آیات مرتبط با شاخصهها در ذیل هریک و توضیح فشرده¬ای پیرامون آن بسنده می¬گردد.
معناشناسی حوزه انقلابی
واژه حوزه انقلابی، ترکیبی وصفی است و روشن شدن مفهوم آن در گروی تعریف حوزه و انقلاب خواهد بود. بنابر¬این به-طور فشرده معنای این دو واژه و آنگاه مفهوم ترکیبی آندو بررسی می¬گردد:
الف) حوزه: در مفهوم¬شناسی این واژه دستکم سه مؤلّفه اصلی نقش اساسی دارد؛ 1. هویّت تاریخی 2. ساختار تشکیلاتی 3. رسالت و اهداف سازمانی آن. بر این اساس مقصود از حوزه علمیه، یک نهاد علمی تبلیغی و دارای هویّت تاریخی مشخص است که باید عهده¬دار آموزش و تربیت عالم و متخصص در عرصه دینشناسی و آنگاه تبلیغ و اجرای دین و ترویج معارف آن باشد.
ب) انقلاب: این واژه که از ریشه قلب به معنی دگرگونی، زیرورو شدن، تحول و تغییر است (دکترمعین، 1360: ج1)، هرچند در سیر تحول معنایی خود بهویژه در کاربرد لاتینی آن، بار سیاسی پیدا نمود و در معنای امروزی آن پدیدهای جدید است، در فرهنگ گذشته و در غالب جوامع، امر نامطلوبی قلمداد میشد و آن را با قیام، طغیان و شورش بر ضد حکام برابر می¬دانستند. این نگرش منفی به انقلاب در تمام دوران تاریخی تقابل حکام که هنوز تودههای مردم وارد جریانهای سیاسی نشده بودند یعنی تا قبل از قرن نوزدهم در اغلب جوامع وجود داشت (ر.ش به اخوان کاظمی، 1387).
ج) اصول و انواع انقلاب: اصول انقلاب را به¬عنوان لوازم قطعی آن، میتوان چنین دانست؛ تغییر بنیادها و نظام اجتماع، نوگرایی، آرمانخواهی، خشونت سیاسی یا نظامی در مقابل نظام حاکم. با توجه به معنی و مفهوم کلی فوق، انقلاب دارای انواعی است به¬نام: انقلاب فرهنگی، انقلاب اداری، انقلاب سیاسی، انقلاب اجتماعی و... (ر.ش به اشرافی، 1396).
د) واژه¬های دیگر: اما باید توجه نمود که بار معنایی این واژه در بخش واژگانی انقلاب اسلامی متفاوت هست، و به تعبیر مرحوم شهید مطهری؛ اگر خواسته باشیم واژهای را که بار اجتماعی، سیاسی انقلاب را داشته باشد در فرهنگ دینی مثال بزنیم هیچ واژهای مناسبتر از واژه اصلاح نیست (مطهری، 1374: 6). البته اصلاح قرآنی مفهومی وسیع دارد و با اصلاح در فرهنگ سیاسی امروز که معادل رفرم و مقابل انقلاب است، متفاوت است. اصلاح قرآنی، اعم از حرکت انقلابی و اصلاحات محافظهکارانه، قانونی و سطحی، است و در مقابل مطلق افساد مورد استفاده قرار میگیرد(مطهری، ۱۳۸۸: ۲۴/ ۱۱۳).
ه) حوزه انقلابی؛ حوزهای که ملتزم به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی بوده و با رویکردی تحوّلی و اصلاحی درصدد هماهنگ کردن خود با اهداف عالیه انقلاب اسلامی باشد، شایسته وصف انقلابی است. این تحوّل در صورتی میتواند از جامعیت برخوردار باشد که هم در حیطه نرمافزاری و نظری و هم در بعد ارزشی و نیز در بخش کارکردی و ساختاری حوزه¬های علمیه مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، چهار بخش اصلی این گفتار به ترتیب ذیل ارائه میگردد؛
بخش اول) شاخصه¬های نظری
مقصود از این عنوان شاخصه¬هایی است که یک حوزه انقلابی و مطلوب میبایست آنها را در حیطه نظری و ساختار فکری خود و همچنین در گونه درک خود از واقعیات پیرامون خود، مدّ نظر و مورد توجه جدّی قرار دهد. همچنانکه می¬بایست در ساماندهی روند مطالعاتی وپژوهشی وتولید علم و نیز در رویکرد آموزشی و تربیت نیرو این شاخصه¬ها را لحاظ نماید و در نهایت در تصمیم¬سازی و برنامهریزی خود جهت عملکرد و اجرا هم بر اساس همین شاخصه¬ها حرکت نماید، این شاخصه¬ها در قالب «30 عنوان» ارائه میشود؛
1. دانشمدار؛ در آیه 36 سوره اسراء، از هرگونه عملکرد بدون آگاهی و تشخیص نهی کرده، و مسئولیت انسان نسبت به ابزار و قوای شناختی خود را گوشزد می¬نماید. در سوره آیه 7 انعام نیز با رویکردی آسیب شناختی، رفتار مبتنی بر تردید و شبهه را زمینهساز فتنه و انحراف بر میشمارد. در جای دیگر (شعرا -83)، مطالبه دانش مبتنی بر حکمت را بهعنوان الگوی دانشافزایی شایسته و نتیجهبخش میشمارد و یا توسعه دانش به نحو نامحدود را الگوی علمآموزی میداند (بقره -۲۴۷).
2. پژوهش محور؛ در (فصلت -53) عرصه آفرینش، اعم از آفاق معنوی و بستر ظاهری آنرا زمینه¬ای مناسب و آماده جهت کشف حقائق دانسته و در (فرقان -77) ، ارزش و بهای حقیقی انسان را در عنصر طلب و جستجوگری او میداند (طباطبایی، ۱۴۳۰: ۲/ ۳۳۸). اساسا در سراسر قرآن حکیم به گونه¬های مختلف، تحریک وتشویق روحیه پرسش¬گری در انسان مشاهده می¬شود که نمونه بارز آن آیات کثیری است که در قالب استفهام بیان شده است و یا دستور به تدبّر در قرآن و یا نظام خلقت داده می¬شود. نیز آیات بسیاری که انسان را به تأمل و تفکر در احوال و اوضاع خود و دیگر انسانها و پی-جویی اسباب وقوع آن و تلاش جهت اصلاح آن وا می¬دارد.
3. تخصص¬گرا؛ در همان آیه (اسراء -36) حرکت بدون مهارت و تخصص را مردود و مسئولیت آفرین دانسته و از سوی دیگر در (انعام -57)، تنها سلوک و مشی بر اساس بیّنه و دلیل روشن را تأیید میکند. نیز در (یوسف -55) مصونیت در عملکرد را ملازم با داشتن و احراز دانشی ویژه میداند که این مهم تنها با داشتن تخصّص میسّر می¬گردد. و به همین خاطر در آیات مختلفی (از جمله آیه 7 انبیاء) افراد را به اهل خبره سوق می دهد.
4. عقلانیت؛ از منظر قرآن فاصله گرفتن از عقلانیت رهآوردی جز پلیدی و انحراف به دنبال ندارد (یونس -۱۰۰)؛ به¬این ¬معنا¬که تقویت تعقل نه تنها به بهبود و اصلاح بعد نظری انسان می¬انجامد بلکه قوای عملی وانگیزشی او را نیز مصونیت و ارتقاء می¬بخشد. و البته این عقلانیت را در تقابل با دین¬ورزی و توحید¬محوری ندانسته است بلکه ایندو را دوروی یک سکه و مکمّل همدیگر میداند (بقره -۱۳۰).
5. جامعیت؛ قرآن همه جهان را مسخر انسان دانسته و او را ترغیب به بهرهوری از همه امکانات مشروع و معقول مینماید تا در همه جهات کمالی خود به تکامل برسد (مائده -۳۵ و هود -۶۱) و از دیگر سوی به شدّت نسبت به مواجهه گزینشی با حقیقت پرهیز می¬دهد (حجر -90 و 91)، روشن است که در این دو رویکرد، جامعیت انسان لحاظ شده است.
6.شبکه محور؛ معارف و آموزه¬های قرآن حکیم به¬صورت یک مجموعه و منظومه معرفتی است که تمامی اجزاء و بخش-های آن مرتبط و منسجم می¬باشد و به¬همین خاطر فهم وتفسیر صحیح و روشمند آیات قرآن تنها با ارجاع و عرضه آنها به یکدیگر ممکن و میسّر می¬باشد؛ چرا¬که طبق روایات اهل بیت (ع) آیات قرآن مفسّر یکدیگر می¬باشند (نهج البلاغه: 42)، همچنانکه بعضی مفسّرین نیز آیه 23 سوره زمر را ناظر و دالّ بر همین حقیقت می¬دانند (طباطبایی، 1430: 17/ 182). بنابراین معارف اسلامی به منزله یک منظومه معرفتی شبکه¬ای است که فهم و عرضه آن نیز تنها در همین قالب می¬تواند صحیح و اثر بخش باشد. از جمله آیات دیگر قرآن که ناظر به این حقیقت است، آیه 82 سوره نساء و نیز آیه 91 سوره حجر می¬باشد.
7. دینمدار؛ محوریّت دین در عرصه نظری وعملی انسان در تمام قرآن مورد تاکید است (بقره -132 و آل عمران -19).
8. توسعه دعوت دینی؛ در قرآن از طرفی دین، تنها عامل حیات حقیقی انسان معرفی میشود (انفال-24) و از سوی دیگر آرمان نهایی و بایسته قرآنی، فراگیر¬شدن دین در کل جهان است (توبه -33) و این دو مهم تنها با رویکرد توسعه دعوت دینی میسر می¬گردد.
9. ارزشمدار؛ از منظر قرآن کرامت انسان در ارزشمداری او و استواری قدم او در اینعرصه است (ابراهیم- 27، اسراء-70).
10. بصیرت افزا؛ تلاش در جهت افزایش بینش فردی و جمعی، رویکرد جاری انبیاء بوده است (یونس -108و نیز یوسف -۱۰۸).
11. توانافزا؛ تقویت قوا در همه زمینهها نیز یکی از لوازم حرکت انبیاء در طول تاریخ بوده است ( بقره -247، هود -80 و۵۲).
12. معنویتگرا؛ معناگرایی و سلوک معنوی در قرآن بهسان تنفس و غذا، عامل حیاتی انسان به حساب میآید و دوری از آنرا عامل همسانی انسان با حیوان و بلکه تنزّل او از این مرتبه میداند (اعراف -179).
۱3. آرمان گرا؛ قرآن کریم اهداف و آرمانهایی حقیقی در جهت تکامل بشر ترسیم میکند و تحقّق آنها را در آینده بشری تضمین کرده است. این آرمانها به منزله ترسیم نقشه راه همیشگی برای بشر به¬ویژه برای انبیاء و پیروان ایشان است (صف -9، نور -55 و قصص -5).
14. واقعنگر؛ اینچنین نیست که آرمانخواهی دینی، در بستر تخیل و آرزو باقی بماند، بلکه توصیه میشود این چشمانداز با رویکردی واقعنگر در عرصه عمل به ظهور برسد، از اینرو هم نسبت به فرورفتن در خودشیفتگی و جهل مرکب هشدار میدهد و هم اصل توجه به واقعیات را توصیه میکند (کهف -104).
15.هنر گرا؛ توجه به هنر و تحریک حسّ زیباشناختی انسان در آموزههای قرآن اصلی مسلّم است؛ چراکه هم خلقت حقتعالی را نیکو میداند (سجده -7) و هم گرایش به حسن و زیبایی را در عرصه نظر و عمل در آیات متعدد توصیه میکند و انسان را نسبت به آفات شناختی و قلبی که مانع و رهزن شناخت صحیح حقیقت و زیبایی¬های عالم است، هشدار شدید می¬دهد (بقره -171، ملک – 2 و مطفّفین -14).
16. آیندهنگر؛ توجه به راهبرد آیندهنگر و ترسیم چشمانداز بلندمدت، سیره همیشگی انبیاء بوده است (مریم – 5 و76، شعراء -84)
۱۷.الگوساز؛ ترسیم الگوهای کمالی و نیز تربیت آنها، همانند عرضه مناسب آن در عرصه تبلیغ دین و فرهنگ توحیدی، راهبرد اساسی دیگر انبیاء است (انعام -90 ، احزاب -21 و مجادله -11).
18.آزاداندیش؛ تولید دانش مفید و ترسیم افق¬های علمی بدون فراغت¬بال و اندیشه آزاد واقعشدنی نیست، در همین راستا آموزههای قرآنی توصیه میکند که همواره در جامعه اسلامی بستر آزاداندیشی فراهم باشد (بقره-۲۵۶، زمر-۱۸).
19.پیشرفت گرا؛ هشدار از واپسگرایی و تحجّر و ترغیب به کمالجویی و پویایی از لوازم دیگر تحوّل و مورد سفارش قرآن است (اعراف -188، نحل-۹۲).
20.انسجام بخش؛ توحید محوری و پرهیز از پراکندگی در همه عرصهها الگویی فراگیر در قرآن است، به گونه¬ای که حرکت انبیاء را یک خط واحد و ایمان به همه آنها را شرط حصول ایمان واقعی می¬داند (بقره -285).
21.کارکردگرا؛ اکتفا کردن به دانش صرف، امری نکوهیده (جمعه -5، صفّ -۲و۳) و در مقابل، عمل به آن وظیفه¬ای قرآنی و ارزش محسوب میشود.
۲۲.هویّت¬شناس؛ بدون شناخت حقیقت انسان و هویت او، هیچ تلاش نظری و عملی به سرانجام مطلوب نمیرسد و نتیجه¬ای جز گمراهی در¬بر ندارد (مائده -105.حشر -19).
۲۳.ظرفیت¬شناس؛ شناخت استعدادها و توانمندیها در عرصه نظر، مقدمه ضروری جهت بهرهوری مطلوب در عرصه عمل هست (اعراف -۱۰). این ظرفیت شناسی هم باید در بخش گستره و تنوع معارف دینی صورت گیرد (انعام -۹۱، اسراء -۹، انبیا -10، حج -24) وهم در شناسایی و جذب نخبگان امری بایسته است (نحل -71، اسراء-21)، همچنانکه در زمینه تبلیغات و ارتباطات دینی ضروری مینماید (اعراف -۱۶۸، انفال -64، شعرا -114).
۲۴.مخاطب¬شناس؛ بخش عظیمی از آیات قرآن در مقام توصیف و گونه¬شناسی مجموعه¬های بشری و نیز تنوع ملل و مذاهب بوده و نقش آنرا در عملکرد موفقیتآمیز انبیاء بیان می¬کند (حجرات -۱۳، محمد -30، حج -۶۷).
25.جریان¬شناس؛ شناخت توده¬های مردمی (انعام -116) و نیز منشأ¬شناسی جریانهای فکری¬فرهنگی و نوع پیوند بین آنها (احزاب -67) در هدایت¬گری فرهنگی آنها نقش به¬سزایی دارد، همچنانکه آگاهی از پدیدههای فکری و ایدئولوژیک(جاثیه -24) از¬جمله شناخت پدیده نفاق (توبه -67 و97، منافقون -1 تا 8) و دیگر جریان¬های آسیبزا، مقدمه لازم جهت مواجهه فعّال و نتیجه بخش با آنهاست که تفصیل آن در بخش شاخصه¬های کارکردی خواهد آمد.
26.آسیب¬شناس؛ از منظر قرآن، جلوگیری از تحقق و نیز تداوم یافتن آسیب¬های دینی¬فرهنگی، نیازمند شناخت روش نفوذ شیاطین جن و انس ( اعراف -17، حج -52، طه -120، فاطر -6)است. همچنانکه شناسایی آسیبهایی چون تنّزل ارزشها در بستر اجتماع (فرقان -30) و گسترش فساد (روم -41) و رواج شایعات (حجرات -6) و مانند آن، مسیر رفع آنها را هموار میکند.
27.دشمن¬شناس؛ حفظ حیات جریان حق و دینخواهی، نیازمند شناسایی دقیق دشمن و نقشههای اوست ( انعام -112، اعراف -141، توبه -47، حجر -11 و39، اسراء -64، طه -96، قصص -4، زخرف -54).
28.جهانی¬نگر؛ رویکرد انبیاء الهی در هدفگذاری، برنامه-ریزی و اجرا، جهانی و فراگیر توصیف میشود (انبیاء -107و سبأ -28).
۲۹.مهارت محور؛ افزایش مهارت متناسب با اهداف پیش¬رو، شرط ضروری بهرهوری مطلوب از امکانات موجود است (بقره -247).
30.انگیزه ساز؛ مطالعه نظری پیرامون نحوه بسترسازی جهت ایجاد انگیزه و نشاط معنوی و تقویت آن، شرط لازم برای تحقّق پویایی و تحرک عملی است (طه -115).
بخش دوم) شاخصه¬های ارزشی اخلاقی
مقصود از شاخصه¬های ارزشی واخلاقی، خصلت¬های نفسانی و آمادگی¬های مثبت روحی و انگیزشی است که تحقّق آنها در افراد و نهاد¬های حوزوی می¬تواند مصونیّت و کارکرد و اثر-گذاری آنها را به شکل چشمگیر و قابل توجه افزایش دهد، که مهم¬ترین این شاخصه¬ها در قالب 20 مورد بیان می¬شود:
۱.حق مداری؛ التزام به حق، بنمایه حرکت در مسیر انبیاء و انجام رسالت ایشان است که در سرتاسر قرآن به آن توجه شده است (بقره -42).
۲.ایمان محوری؛ باور به خداوند متعال و صفات کمالی او و ایمان به پشتیبانی الهی (بقره -3، آلعمران -173) و وعده او (ابراهیم -47) عامل نتیجه¬بخشی حرکت در این مسیر است و اساسا یک پایه اساسی نیک بختی و سعادت انسان است (عصر -2).
۳.خودباوری؛ تکیه به توانمندی¬های درونی و داشته¬های بومی، زمینهساز عدم انفعال در برابر آسیبها و نیز حرکت با ثبات در مسیر رشد است (مائده -41، مائده -105، ابراهیم -7، انفال -۶۴).
۴.استقامت؛ تاب¬آوری در برابر هرگونه تهدید درونی و بیرونی و نیز در برابر موانع پیش¬رو از توصیه¬های حیاتی قران کریم است (آل عمران -200 ، توبه -۷).
۵.امیدواری؛ عدم یأس از رحمت و نصرت الهی نیز به شدّت مورد تأکید قرآن است به¬گونه¬ای که عدول از آنرا کفر قلمداد می¬کند ( یوسف -87).
۶.انساندوستی؛ نوعدوستی و دغدغه جدی جهت نجات و هدایت افراد، خصیصه ذاتی انبیاء و پیروان راه آنهاست (توبه -128، مائده -32).
۷.عدالت محوری؛ حرکت بر محور عدالت و مطالبه جدی آن، دستور أکید قرآنی است (نساء -۱۳۵، مائده -۸، نحل -۹۰).
۸.اعتدال؛ قرآن امت پیامبر اکرم(ص) را امّت وسط توصیف می¬کند و همین ویژگی را وجه تمایز این امّت از دیگر امتها معرفی می¬کند (بقره -143) و آنها را از هرگونه افراط و تفریط و از¬جمله غلوّ در دین پرهیز میدهد (نساء -۱۷۱).
۹.بصیرت؛ وجود بینش در عرصه¬های گوناگون به¬ویژه در جنگ سخت و نرم، امری اجتناب¬ناپذیر است (نساء -۷۱، یوسف -۱۰۸).
۱۰.تعهد؛ وفاداری به دین ( بقره -۱۳۲، آلعمران -81) و هرگونه پیمان مشروعی (مائده -۱، اعراف -۱۰۲، نحل -۹۱) توصیه¬ای جدی و حیاتی در قرآن است.
۱۱. امانتداری؛ قرآن یکی از وجوه ارزشی وکرامت انسان از غیر او را توان و ظرفیت او جهت رعایت امانت معرفی می¬کند (احزاب -72) و در عین حال او را از رعایت نکردن آن بر حذر می¬دارد ( نساء- ۵۸).
۱۲.شایستهسالاری؛ قرآن هرچند معیار فضیلت را تقوا میداند (حجرات -۱۳) ولی افزون بر آن، آگاهی لازم و توانمندی مطلوب را شرط لازم برای شایستگی تصدی امور میداند (قصص -26، یوسف -۵۵، بقره -247) و بر همین اساس هرگونه قوم¬سالاری (هود -46) و التزام به معیار غیرواقعی را مذمّت می¬کند (بقره -۱۲۴).
۱۳.مسئولیتپذیری و پاسخگو بودن؛ قرآن مجید همواره انسان را به این حقیقت که او باید پاسخگوی رفتار خود در جهان دیگر باشد توجه و هشدار می¬دهد و همین باور را عامل مسئولیّت¬پذیری و پاسخگو¬بودن او در این جهان می¬داند. روشن است که هر فرد و نهادی صرفا با چنین رویکردی می-تواند ارتباط سازنده و پویای خود را با جامعه هدف خود حفظ کند (اعراف -6، حجر -92، مطفّفین -4).
۱۴.انتقادپذیری؛ قرآن به شدّت افراد و نهادهای اجتماعی را از خود¬شیفتگی وکامل¬پنداری پرهیز و هشدار می دهد؛ چرا¬که این ویژگیها از موانع انتقاد¬پذیری است و پرهیز از آن موجب تشخیص بهتر نقاط ضعف و پذیرش و رفع آن و سرانجام قرار گرفتن در جهت تعالی و رشد می¬باشد (نجم -32).
۱۵.شفافیت و صداقت؛ التزام همیشگی به راستی وصدق، دیگر الگوی ارزشی قرآن است (توبه -119).
۱۶.پرهیز از فریبکاری؛ برخورد دوگانه با خود و دیگران، ضد¬ارزش تلقّی شده و از آن تحذیر می شود (آلعمران -161).
۱۷.اخلاص؛ بن¬مایه سعادت حتمی انسان و تنها موعظه حیاتی حقتعالی «قل انّما اعظکم بواحده» در آموزه¬های قرآنی، رعایت دائمی اخلاص است ( سبأ -46، انعام -۱۶۲، انفال -۴۷، شعراء -127).
۱۸.ثبات قدم و مقاومت؛ حفظ ثبات فکری و عملی به¬ویژه در برابر جنگ نرم از لوازم حتمی حرکت در مسیر حقّ و اقامه آن می¬باشد (آلعمران -125 و۶۷، اعراف -88، مریم -12، ابراهیم -27).
۱۹.خویشتنداری؛ صبر در برابر هرگونه آزار و تهدید نیز ارزش اجتناب ناپذیر در مسیر حق است ( انعام -۳۴ و ابراهیم -۱۳، سجده -24).
20.روحیه جهادی؛ توصیه به جهاد در عرصه عمل و اجرا به-وفور در قرآن به چشم می¬خورد، رویکرد جهادی که خود محصول داشتن روحیه جهادی است در صورتی حاصل می-گردد که یک فرد یا نهاد تعلّقات و دلبستگیهای دنیوی خود را کنار بگذارد (توبه -38).
بخش سوم) شاخصه¬های ساختاری و سازمانی
حوزه¬های علمیّه مانند هر مجموعه سازمانیافته دیگر هنگامی توان ایجاد بهرهوری مطلوب را دارد که الزامات یک سازمان مفید و اثر بخش را داشته باشد. این ویژگیها هم در نحوه شکل¬گیری سازمان و هم در گونه تعامل مجموعه¬ها و افراد آن و نیز در افزایش کیفی کارکرد آنها نقش دارد. که بر¬اساس آموزههای قرآنی شاخصههایی را در این مورد میتوان برشمرد که 10 مورد ذکر می¬شود؛
۱.نظاممند؛ قرآن در سطح کلان، خلقت الهی را سامانهای نظاممند معرفی میکند و در سطح پایین¬تر نیز نتیجه¬بخشی مطلوب هرگونه جهت¬گیری و فعالیتی را صرفا در راستای رعایت نظم شایسته آن تعریف میکند که این مهمّ نیز تنها با هماهنگی با آن نظام کلان میسّر می¬شود (حجر -۲۱، قمر -49).
۲.تشکیلات¬محور؛ رویکرد گروهی و تشکیلاتی در کارها چه در بخش دنرم¬افزاری وچه سخت¬افزاری، دستوری الهی و تضمینکننده موفقیت بیشتر است (سبا -۴۶، آلعمران -200).
۳.قانونمند؛ التزام به هنجارهای دینی و اجتماعی، موجب افزایش بهرهوری و کاستن از فرسایشهاست و بدیهی است که بخش قابل توجهی از آیات قرآن، بیان هنجارهای فردی و اجتماعی و بیان اهمیّت و آثار آن می¬باشد. این التزام در هر سازمان و نهاد مسئولی اهمیت مضاعف خواهد داشت.
۴.برنامه¬محور؛ قرآن تحقق هر چیزی را در این عالم در قالب اندازه و قدر خاصّ خود می¬داند و روشن است که ارتباط با چنین عالمی و بهره¬مندی مطلوب از آن تنها با برنامه¬ریزی صحیح و متناسب میسّر می¬گردد (قمر -49).
۵.توانمند؛ افزایش توان نظری و عملی (بقره -247) ونیز توان افزایی روحی¬معنوی ( آلعمران -139 و ۱۴۶) و تقویت همزمان کیفی و کمی نیروی انسانی مطلوب (انفال -60، هود -۹۱، طه -۲۹، قصص -۲۶) از شرائط لازم هر مجموعه سازمانی است.
۶.زودبازده؛ سبقت و سرعت گرفتن مطلوب در انجام کار از توصیه¬های روشن قرآنی است (بقره -۱۴۸، مائده -۴۸).
۷.دارای ثبات و انسجام؛ نبود این دو ویژگی باعث هدر رفت انرژی و کاهش بازدهی هر مجموعه¬ای است (بقره -250، آل عمران -11).
۸.نظارت¬محور؛ که شامل لزوم نظارت فردی و جمعی هست و می¬تواند ایمنی بخش به سازمان و أجزاء آن و در نتیجه باعث بهبود عملکرد آنها باشد ( آلعمران -۱۱۰، مائده -۶۳، مائده -۹۲، توبه -71).
۹.نفوذ ناپذیر؛ لزوم مراقبت فردی و جمعی نسبت به نفوذ آفات و آلودگیها و رذائل از دستورات و هشدارهای جدی قرآن است ( نساء -71 و141، آلعمران -۱۷، توبه -7 و۸ و۴۷، طه -96و۱۲۰).
۱۰.سلامت¬گرا؛ بایستگی حفظ سلامت و مراقبت دائمی از آن در ابعاد مختلف در قرآن مطرح شده است که از جمله موارد ذیل را می¬توان نام برد: الف. از نظر روانی و عاطفی (اعراف -35، قصص -۵۷) ب. به لحاظ زیستی (نساء -۲۹، شعراء -۱۸۱، روم -39) ج. در بعد اخلاقی و معنوی (انعام -83.، تحریم -۶، یونس -۶، شعراء -۱۱۴، احزاب -۲۸ تا ۳۴) د. در عرصه فکری (مریم -۴۴، لقمان -13). ه. در چرخه ارتباطات ( نور -۱۲ و فرقان -63).
بخش چهارم) شاخصه¬های کارکردی
این شاخصه¬ها مربوط به عرصه اجرا و عمل و کارایی بیرونی و بازدهی سازمان و نهاد روحانیّت می¬باشد که رعایت آنها به طور مستقیم می¬تواند کارکرد آنرا افزایش دهد که در قالب 10 بخش کلّی و به همراه زیر مجموعه آنها در¬پی می¬آید:
۱.اولویت¬محور؛ دستور أکید قرآن به پرهیز از لهو و لغو، بیانگر لزوم رعایت اولویت در کارها است؛ چرا¬که مفسرین لهو را اشتغال به کاری که اولویت ندارد معنا کرده¬اند (جمعه -۱۱، انعام -۷۰).
۲.روزآمد؛ شرط لازم توانمندی، کارآمدی، ارتباط پویا با جامعه هدف و نیز غلبه بر تهدیدها، بهروز بودن امکانات و مهارتهاست و بر همین اساس هست که ملاحظه می¬شود قرآن در موارد مختلف دستور به افزودن توان وکارایی نو به¬نو می-دهد (انفال-۶۰، الرحمن -۳۳).
۳.ساختارشکن؛ قرآن همواره هشدار جدی میدهد که مبادا به وجود آفات و آسیبها عادت کرده و مقابل آن قد خمکنید و یا دچار سکون و توقف شوید، لازمه تقابل با چنین آسیبهایی داشتن رویکرد ساختار شکنانه نسبت به آن می¬باشد ( بقره -۱۷۰، مائده -۱۰۰، توبه -38).
۴.فرصت ساز؛ بهرهوری حداکثری از امکانات (ابراهیم -۷) و پرهیز از هدر رفت آن، توصیه و هشداری جدی در قرآن است (رعد -4، انبیاء -44).
۵.مردمی؛ حضور در بین توده¬های مردم، مدارا و انس با آنها وگوش¬سپردن به سخن آنها سیره جاری انبیاست (توبه -61، هود -۳۰، فرقان -20).
۶.جذب حدّ¬اکثری؛ افق دعوت دینی به دین و معنویت بسیار گشوده و وسیع است (آلعمران –۱۵۹، انبیاء -۱۰۷، زمر -53)، تا آنجا که توصیه میکند حتی زمینه روانی و عاطفی را برای هدایت و جذب آلودهترین انسانها نیز فراهم کنید (طه -۴۴).
۷.توسعه¬گرا؛ قرآن در امر دعوت وهدایت رویکردی حدّاکثری و گشوده دارد که این رویکرد را چه در جهت-گیری و چه در روش عمل و سیره انبیاء می¬توان مشاهده کرد که قرآن آنرا در عرصه¬ها ومحورهای ذیل مطرح می¬کند؛
7-1. ارتباطات و تبلیغات؛ ازنظر تعالیم قرآن میبایست تمام ظرفیت¬های تبلیغی را فعال نمود (هود -88، سبا -۲۸) و در همین راستا گستره عظیم این زمینهها را ترسیم میکند، که شامل تنوع قومی (حجرات -۱۳، ابراهیم -۴)، تنوّع ملیتی (اعراف -۱۶۸، نمل -۲۸)، تنوع جغرافیایی (انعام -۱۹، ابراهیم -۳۷، انبیاء -۱۰۷)، تنوع مذهبی (حج -۲۷)، تنوع ادیان و اندیشهها (یوسف -۳۷تا۴۰)، تنوع سنّی و زبانی (ابراهیم -۴) و در نهایت تنوع در آداب و سنن (حج -67 ) میگردد.
7-2. روشهای تبلیغی؛ قرآن حکیم در عرصه تبلیغ و هدایت نهتنها تنوع تاکتیکی را در قالب تبشیر و تحذیر، مطرح نموده است (بقره -۱۱۹) بلکه تنوع در اسلوب (نحل -۱۲۵، روم -58) را مطلوب دانسته و از طرفی هم تکرار و استمرار دعوت دینی را امری لازم بر میشمارد (مؤمنون -۴۴، قصص -۵۱، عنکبوت -۱۴).
از دیگر روش¬های توصیهشده در قرآن،گفتمان سازی است که خود درزمینه¬هایی چون؛ گفتمان اصلاحی با جریان الحاد و شرک (بقره -۲۵۸، انعام -۷۴، انبیاء -۲۴و۵۲) و نیز گفتمان بین ادیان (آلعمران -۶۴، شعراء -۱۹۷، عنکبوت -۴۶) و مذاهب ( انعام -159) مطرح شده است.
از سوی دیگر فعالیت فرهنگی مسجد¬محور را نیز عاملی مهم جهت توسعه ایمان معرفی میکند (اعراف -29، توبه -۱۸).
در همین راستا خدمترسانی عمومی (کهف -94، قصص -24) و نیز هجرت تبلیغی (نساء -۷۵و۹۷و ۱۰۰، انفال -۷۲، توبه -۳۸) و تبلیغ گروهی (طه -۲۹، شعراء -۱۳، آلعمران -۲۰۰) و تقیه تاکتیکی (نحل -۱۰۶، غافر -28) از دیگر روشهای کاربردی تبلیغ و دعوت قرآنی محسوب میشود.
همچنانکه ابزار هنر و زیباسازی نیز نقش به¬سزایی درافزایش بهرهوری روشهای تبلیغ قرآنی دارد (اعراف -۳۲.شعراء -۳۳، نمل -۴۴).
7-3. امنیت و سلامت؛ زمینهسازی برای امنیت در فضای جامعه پیش و بیش از آنکه امری انتظامی باشد نیازمند بسترسازی فکری فرهنگی است و مجامع علمی¬فرهنگی بهویژه حوزه علمیه نقش ویژه در ایجاد آن دارند، در قرآن حیطه¬های مختلف امنیت و سلامت زیستی مطرح است که توجه جدّی به آنها می¬تواند به بهبود و توسعه سلامت جامعه ایمانی کمک کند از جمله این حیطه¬ها:
الف. حیطه سیاسی (انفال -39، حجرات -9) ب. حیطه فرهنگی (انعام -۴۸) ج. حیطه روانی (انعام -۸۲، شعراء -۶۲، یونس-۶۲، طه -۶۸) د. حیطه عاطفی (حجر -۴۷، اسراء-5) ه. حیطه اجتماعی (اعراف -۳۵، مؤمنون-۹۶، نور-۳۲). که البته از منظر قرآن، سلامت الگوهای تربیتی نقش حساستری در این زمینه دارد (احزاب -۳۲، تحریم -۶، هود -۱۱۲).
۸. ترویج¬گر فرهنگ دینی؛ وظیفه محوری و اساسی مجامع علمی به¬ویژه حوزه¬های علمیه، فرهنگسازی در عرصه دین و اخلاق است که در قرآن حیطه¬های گوناگون آن به چشم میخورد؛
8-1.دینمداری (آلعمران-81، انفال -24) ۲-8.اخلاقمداری (حجر -۸۸، فرقان -۶۳، حجرات -۱۱) 8-3.آرمان¬گرایی (نور -۵۵، قصص -5) ۴-8.ایمان¬گرایی (انعام -۳۲، ابراهیم -۲۷) ۵-8.عدالتطلبی ( نساء -75 و ۱۳۵، نحل-۹۰) ۶-8.خودباوری (مائده -۱۰۵) ۷-8.دشمنشناسی (آلعمران -۱۱۸، انعام-۱۱۲و۱۱۶، توبه -۸) و در همین راستا بهطور خاص لزوم بیاعتمادی به دشمن مطرح می¬شود (هود -۱۱۳و کهف -۲۰، زخرف -۵۴، ممتحنه -۲) ۸-8.برائت و استکبارستیزی ( نساء- ۶۰ و۷۶ و۱۴۴، توبه -۱و۱۲۰) ۹-8.یاری مظلومین (انفال -۷۲، کهف -۹۴، قصص -۱۵) ۱۰-8.انتظار جهت استقرار دولت حقّ (یونس -۲۰) ۱۱-8.ولایت مداری ( بقره -۲۰۸، آلعمران -۸۱، توبه -۱۲۰، احزاب -۶) ۱۲-8.ایثار و شهادت (توبه -۵۲و۱۱۱، احزاب -۲۳) ۱۳-8.جهاد و مقاومت (نساء -۸۴ و۹۵، اعراف -۸۸ ، انفال -۴۵، هود -۱۱۲) ۱۴-8.عملکرد جهادی ( بقره -۲۱۸) ۱۵-8.نظارت عمومی در قالب امربهمعروف ونهی از منکر (توبه -۷۱) ۱۶-8.وحدت و همدلی (آلعمران -۱۰۳ و۱۰۵ و ۲۰۰، انفال -۴۶، احزاب -۵) ۱۷-8.مسئولیتپذیری (اعراف -۶) ۱۸-8.قانون مداری (اعراف -۱۰۲، نحل -۹۱) ۱۹-8.اسراف گریزی (اسراء -۲۷).
۹.مواجهه¬گری فعّال با جریانها؛ مقصود از مواجهه فعّال با یک جریان در مرحله اوّل شناسایی دقیق آن و آنگاه تشخیص هوش¬مندانه روش و حوزه نفوذ آن و در ادامه به کارگرفتن روش کارآمد و مناسب جهت تقابل با آن جریان و تلاش جهت خنثی¬سازی آثار آن می¬باشد. نمونه¬های فراوانی از این جریانها در قرآن مورد بحث هست که از این قرارند:
9-1. جریان ضد دین (بقره -۷۵، توبه -۱۲، مریم -۴۸، انبیاء -۵۲) ۲-9.جریان شبهه افکن ( اعراف -۶۷) ۳-9.جریان نفاق (نساء -۶۳، توبه -۶۷ و۱۰۷، هود -۱۸) ۴-9.جریان مهاجم و محارب (نساء -۱۰۴، مائده -۳۳، انفال -۱۵) ۵-9.جریان ضد-ارزش (انفال -۳۴، هود -۳۸، حجر -۱۱) 6-9.جریان الحادی (جاثیه -۲۴) 7-9.جریان انحراف (ال عمران -۶۹، انعام -۱۵۳) 8-9.جریان خرافی (نحل -۵۹، طه -۸۵، انبیاء -۵۷) 9-9.جریان اغواگر (طه -۹۶، احزاب -۶۷) 10-۹.جریان افراطی؛ که در قرآن نمونه¬های فراوان از آن به چشم می¬خورد. 11-9.جریان متحجّر (محمد -۲۵). 12-9.جریان سکولار (روم -۷). ۱۳-9.جریان تفرقهافکن (آلعمران -۱۰۵، انعام -۱۵۹، توبه -۱۰۷، قصص -۴، روم -۳۲) 14-9.جریان فتنهگر (بقره -۱۹۳، انفال -۲۵و۳۹، حجرات -۹) ۱۵-9.جریان نفوذ (توبه -۴۷، حج -۵۲) 16-9.جریان مروج فساد (مائده -۶۳، نور -۱۹، شعراء -۱۸۱).
10. اصلاح¬گر؛ بدون رویکرد اصلاحی، رهایی از تأثیر آفات و مفاسد احتمالی غیرممکن است و در چنین شرایطی نمی¬توان به رشد و پیشرفت امید داشت ( انفال -1 و 53، هود -۸ و 117).
نتیجه
انقلابی¬بودن حوزه¬های علمیه و داشتن رویکرد تحولی و اصلاحی، ابعاد وسیعی دارد و از منظر قرآن میتوان شاخصه-هایی واضح و کاربردی برای آن برشمرد که در این گفتار، بدون احتساب زیرشاخه¬های جزئی که ذکر گردید، هفتاد مورد از آنها پس از بررسی تفصیلی آیات قرآن معرفی و جانمایی شد و در چهار بخش نظری، ارزشی، ساختاری و کارکردی ارائه گردید. این مجموعه میتواند برای پژوهش-گران و کارگزاران حوزوی، به عنوان یک الگوی نظری و عملی در راستای تحول در حوزه¬های علمیه موردنظر قرار گیرد.
منابع
- قران کریم، 1377، هشتم، قم، الهادی.
- نهج البلاغه، 1389، دشتی, محمّد، یازدهم، قم، اندیشه هادی.
- اخوان کاظمی، بهرام، مقاله کالبدشکافی تحزب در ایران، 1387ماهنامه زمانه، شماره78.
- اشرافی، مرتضی، مقاله تبیین الگوی شبکه¬سازی در انقلاب-های مخملی، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، سال چهاردهم، پاییز1396، شماره50، صفحه185.
- دکترمعین، فرهنگ فارسی، ج1، تهران، امیرکبیر، 1360.
- طباطبایی، محمدحسین، ۱۴۳۰، المیزان فی تفسیر القرآن، اول، قم، روحالامین.
- فرامرز قراملکی احد، ۱۳۹۰، روششناسی مطالعات دینی، ششم، مشهد، دانشگاه رضوی.
- کلینی، ۱۴۲۸، موسوعه الکتب الاربعه، الکافی، اول، قم، نور وحی.
- مطهری مرتضی، 1374، پیرامون جمهوری اسلامی، انتشارات صدرا.
- مطهری مرتضی، ۱۳۸۸، مجموعه آثار، جلد۲۴، چهارم، صدرا.
- منابع اینترنتی: 1. سایت رهبری، ۲. پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
نویسنده: مصطفی شریفیان
مجله مدرسهای اندیشه پژوه - شماره اول/آذر 1403
مطلبی دیگر از این انتشارات
گزارش نشست علمی " نقد روششناختی شهید مطهری به متون و آموزش فلسفه رایج"
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب "آغازی برای پرواز"
مطلبی دیگر از این انتشارات
عوامل مؤثر در شکل گیری تعارض میان اخبار معلوم الصدور