کاور لتر دولوپرها (نامه پوششی توسعه‌دهنده‌ها)

برای نوشتن کاور لتر (cover letter) دنبال منابع مفید می گشتم که رسیدم به این مقاله‌ی استک اورفلو (stack overflow) درباره‌ی چگونگی نوشتن یک کاورلتر خوب برای دولوپری. نیک لارسن (مهندس داده) این متن رو 11 نوامبر 2016 نوشته و بر خلاف خیلی از جاها که توصیه می‌کنند کاورلتر سه پاراگرافی نوشته بشه، توصیه به نوشتن نامه ی پوششی (!) دو پاراگرافی کرده (معادل خوب فارسی برای کاورلتر اگر یافتید بهم بگید که جایگزین کنم). این نوشته رو نمی‌شه یه راهنمای کامل برای نوشتن کاورلتر دونست اما نکاتی که توش گفته می‌شه مهمه. مهم‌ترین حرفش هم به نظرم اینه: «کاورلتر باید خاص شرکتی نوشته بشه که براش اپلای می‌کنیم. نمی‌شه از یه کاورلتر کلی برای همه‌ی شرکتا استفاده کرد».


کاورلتر شما معمولن اولین تاثیری است که در یک شرکت روی افراد می گذارید. حتا اگه به واسطه‌ی یک نفر، قبلن وارد شرکت شده باشید، خیلی از افراد قبل از استخدام شما، می‌خوان کاورلتر و رزومه‌تون رو ببینند و این می تونه اولین اثری باشه که شما روی خیلی از این افراد می ذارید. اولین تاثیرگذاری‌ها مهم‌اند.

اولین تاثیرگذاری‌ها مهم‌اند

برای مثال، به عنوان یه دولوپر، ممکنه ایمیلتون رو باز کنید و چنین پیامی رو ببینید:

موضوع: استارتاپ هیجان انگیز- نیاز به یک دولوپر فول استک
سلام [احتمالن نام شما یا شاید یه نفر دیگه]
من پروفایل شما را بررسی کردم و فکر می کنم با توجه به پیش زمینه ی فعالیت، شما می توانید به خوبی مناسب یک موقعیت دولوپری فول استک باشید که یکی از بهترین مشتریان ما به آن نیاز دارد. این مشتری شرکت خوبی است که در فضایی درآمدزا با محیطی چالش برانگیز و هیجان انگیز تاسیس شده است. بسیار دوست دارم درباره ی این موقعیت کمی بیشتر با شما صحبت کنم.
می توانید با ایمیل j.doe@recruiters-r-us.com یا تلفن 555-123-4567 با من در ارتباط باشید.
جین دو
555-765-4321 | jane.doe@gmail.com

یادم میاد اولین باری که چنین ایمیلی گرفتم خیلی هیجان زده شدم. احساس می کردم به عنوان یه دولوپر به رسمیت شناخته شدم و بنابراین بهش جواب دادم. فوری گفتم تجربه ی کافی مورد نیاز اونا رو ندارم.

  • امروز من بهتر بلدم چون می دونم دنبال چی هستم. پس مشکل این اولین تاثیرگذاری چیه؟
  • بزرگترین مشکل اینه که این پیام می تونه به هرکسی ارسال شد. این پیام، به هیچ وجه خاص من نیست.
  • این پیام به من نمی گه که اگه این شغل رو بگیرم چی کار باید بکنم.
  • این پیام به نیازهای خاص من هیچ اشاره ای نمی کنه.
  • آیا این استخدام کننده مشتری های سطح پایین داره؟ کدوم یکی این شغل ها رو فرستادند؟ چرا باید به این شغل ها حتا فکر کنم؟
  • من می خوام اطلاعات بیشتری درباره ی این مشتری داشته باشم تا بفهمم علاقمند هستم یا نه... اما نمی تونم چون این پیام نگفته مشتری کیه.
  • چرا اطلاعات تماس متناقضی وجود داره؟
  • و (با اهمیت کمتر) این پیام می تونه این رو بگه: «ما خیلی بدیم و اگه تو هم بدی، به ما بپیوند»!

این ایمیل پر از مشکله و تاثیر اولیه ی خیلی بدی می ذاره و باعث می شه من هرگز نخوام حرفی از جین دو بشنوم. اگه جین می خواست یه کار بهتر بکنه، باید این مشکلات رو حل می کرد. اولین تاثیرگذاری ها مهم اند و این نکته هم جنبه ی مثبت داره و هم منفی.

وقتی به یه شرکت می رسید، می خواید یه داستان درباره ی این که چطور نیازهای اونا رو می‌تونید برطرف کنید، بگید. رزومه به تنهایی نمی تونه این کار رو بکنه چون همه اش درباره ی شماست و کاورلتر هم به تنهایی نمی تونه چون چیزی نیست که پشتیبانی‌اش کنه و اطلاعات جزئی‌تری درباره‌اش بده. رزومه ها فرمت های استاندارد خوبی دارند که باعث می‌شه به راحتی بررسی و اما لزومن نمی تونن داستان حقیقی متقاضی رو برای شرکت بیان کنند. کاورلتر بهترین جاییه که داستانی که می خواید برای هر شرکت خاص بگید، شروع می شه.

فهم چیزی که باید گفت

پس چی باید توی کاورلتر بیاد و چطور باید داستانتون رو در داخل اون شروع کنید؟ این بستگی به فهم نیازهای شرکت داره. چرا دارند استخدام می کنند؟ چه مهارت هایی کم دارند؟ چه مشکلاتی رو می خوان حل کنند؟ اگه تصویری بکشید که در اون شما پاسخ هر کدوم از این سوالات باشید، احتمال بیشتری داره که مصاحبه بگیرید تا این که یه کاورلتر کلی بنویسید که دقیقن همون چیزایی رو بگه که توی رزومه تون هم اومده. بیایید به هر سوال یه کم عمقیق تر نگاه کنیم تا بتونید ایده ی مسیری رو که می خوایم دنبال کنیم، بگیرید.

چرا دارند استخدام می‌کنند؟

  • آیا یکی استعفا داده و اونا می خوان جایگزین بیارن؟
  • آیا همیشه استخدام می کنند و بنابراین فرصت این رو که افراد باهوش به سمتشون بیان، از دست نمی دن؟
  • آیا کلی ایده دارند و به افراد بیشتری برای پیاده سازی اونا نیاز دارند؟

چه مهارت‌هایی می‌خوان؟ چه مشکلاتی دارند که می‌خوان حل بشن؟

  • آیا شما ابزارهایی رو می شناسید که اونا می خوان به تیمشون یاد بدید؟
  • آیا دانش زمینه ای مربتط با مشکلاتشون دارید؟
  • آیا به ماموریت اونا علاقمندید؟
  • آیا تجربه ی رهبری دارید؟
  • آیا می تونید دید جدیدی به تیمشون بدید؟

این بخشیه که بیشتر مردم به عنوان سخت ترین بخش می شناسند. شما نمی‌تونید داستانی درباره‌ی چگونگی حل مشکل شرکت بگید، وقتی مشکل شرکت رو نمی‌شناسید و این یعنی شما باید درباره‌ی هر شرکتی که می‌خواید براش درخواست بفرستید، تحقیق کنید (حداقل باید بدونید اونا چه محصولاتی دارند و چرا می خوان استخدام کنند).

یه کاورلتر بد چه شکلیه؟

بیشتر کاورلترهایی که ما می بینیم این شکلی هستند:

آقا/ خانم عزیز
من علاقمندم که رزومه ی خود را برای موقعیت کاری مهندس پایداری سایت (SRE) به شما عرضه کنم. احساس می کنم که تجربه ی من می تواند برای استک اورفلو عالی باشد. من علاوه بر سال ها تجربه ی کار با استک مایکروسافت دات نت، در زبان های متنوع دیگری هم تجربه دارم. این پیش زمینه ما را در زمینه دولوپری همکار می کند و باعث می شود من دیدی تازه به مشکلات و فعالیت ها ایجاد کنم.
ممنون از شما،
نیک لارسن

خوشبختانه الان می تونید بفهمید که چرا این اولین تاثیرگذاری خوب نیست. اگه من اسم شرکت و عنوان شغل رو عوض کنم، می تونم این کاورلتر رو برای اپلای در هر شغل مرتبط با دولوپری به کار بگیرم که این یعنی اولین اثرگذاری من مثل «هر دولوپر دیگه»ای است. این کمبود شخصی سازی برای شرکته. به هیچ مشکل خاصی اشاره نشده، واضح گفته نشده که من واقعن می خوام اون جا کار کنم و تنها چیزی که گفته اینه که من استک مایکروسافت رو می دونم و یه سری زبان های نامشخص دیگه رو هم بلدم که ممکنه به درد اونا بخوره یا نخوره.

در واقع این نوشته فقط مودبانه است و پاسخ منفی ای از خواننده نمی گیره اما پاسخ مثبتی هم نمی گیره! این هم یه رزومه ی دیگه است که من به زونکن رزومه ها اضافه می کنم یا شاید اگه زونکن امروز پر بود، مستقیم توی سطل بازیافت بندازم.

نوشتن یه کاورلتر خوب

بیایید به جنبه ی مثبت قضیه برگردیم. حالا که داستانی رو که می خواید تعریف کنید می‌دونید، باید واژه های مناسبش رو پیدا کنید. این کار معمولن خیلی سخت نیست اما ممکنه نقطه ی شروعش رو به سختی بشه پیدا کرد. راه حل اینه که همه ی کاورلترها باید از فرمت ساده ی دو پاراگرافی تبعیت کنند:

اولین پاراگراف: چرا می‌خواید برای این شرکت کار کنید؟

شما دو تا انتخاب دارید: یا می خواید با آدمایی که اون جا کار می کنند کار کنید یا می‌خواید روی مشکلی که اونا می خوان حلش کنند، کار کنید. اگه هر دو تا موضوع رو دوست دارید، دوتاش رو ذکر کنید اما فقط یکی ش لازمه. وقتی می نویسید که می خواید اون جا کار کنید، حرفتون رو با یه دلیل خاص پشتیبانی کنید.

چرا یه دلیل خاص؟ چون رزومه پیوست نامه ی شماست و باید نشون بدید که یه کم روی شرکت تحقیق کردید و تصمیم گرفتید که واقعن می خواید اون جا کار کنید. این خیلی موثرتره از این که نشون بدید اپلای کردید فقط چون یه لیست از شغل ها رو دیدید. وقتی یه شرکت فکر کنه که شما می خواید اون جا کار کنید، تصمیمش خیلی ساده تر می شه چون وقتی شرایط دو تا کاندید اون شغل برابر باشه، شرکت دنبال آدمیه که دوست داره اون جا کار کنه. و این که بخواید اون جا کار کنید اغلب باعث می شه از کاندید قوی‌تر هم جلو بیفتید چون نشون دادید که اهداف مشترکی با شرکت دارید.

دومین پاراگراف: چرا این شرکت باید شما رو استخدام کنه؟

این جا جاییه که داستانی رو که می خواید بگید، شروع می کنید. باید کوتاه بگید، حداکثر در سه جمله؛ فارغ از این که برای موقعیت کاری سنیور اپلای کردید یا جونیور. هدف اصلی داستان شما اینه که به شرکت نشون بدید که می تونید نیازهاش رو برطرف کنید. روی چیزهای دقیقی تاکید کنید که می خواید برای شرکت به ارمغان بیارید که می تونه دانش تخصصی، دانش زمینه ای، مسیری که طی می کنید یا هر چیز دیگه ای باشه که فکر می‌کنید می تونه به حل مشکلات اونا کمک کنه. و دوباره، با مثال های خاص پشتیبانی‌اش کنید. این مثال های خاص مهمند چون باعث می شن در فرایند استخدام توانایی شما زودتر واضح بشه به جای این که فهمیدن توانایی ها رو به عهده ی خواننده بذاره.

این جا مثالی که از کاورلتری میاریم که در اون همه ی این نکات رعایت شده. این نامه به وضوح نشون می ده که چرا من می خوام اون جا کار کنم و با مثال های خاص پشتیبانی‌اش می‌کنه. در این نامه به نیازهای شرکت هم اشاره شده. با نشون دادن مثال‌های خاص از این که من چطور در شغل قبلی ام بعضی از مشکلات بزرگ رو حل کردم که باعث می‌شه من بتونم توی این شغل موفق باشم. این موارد کوتاه و دقیق آورده شدند.

سلام استک اورفلو
من از وقتی کار دولوپری را شروع کردم، از استک اورفلو استفاده می کنم و اخیرن یادداشتی درباره ی معماری محصولات شما در بلاگ نیک کراور خواندم. این باعث شد فکر کنم که «من واقعن می خواهم با این افراد که خیلی به آن چه انجام می دهند، اهمیت می دهند، کار کنم». من خیلی درباره ی ابزاری که شما برای راحت کردن فرایند کاری دولوپرها می سازید، هیجان زده ام. این دقیقن متناسب با من است.
من کار فعلی خود را به عنوان یک دولوپر وب شروع کردم اما به شکلی ثابت با بیلدهای مشکل‌دار روبرو می شدم و فرایند چند گامی برای تبدیل کد به محیط تولید. من این مشکل را با درست کردن یک سیستم تجمیع یکپارچه (CI) حل کردم که تبدیل به سیستمی شده است که تیم ما تا امروز از آن استفاده می کنند. چون ما تصمیم به رشد گرفته ایم، من وقت بیشتری روی سیستم های مونیتورینگ می گذارم و اخیرن بعضی از راهکارهای ممکن را ارزیابی کرده ام.
من منتظر شنیدن خبر از سمت شما هستم.
نیک لارسن
[ایمیل] [تلفن]

اگه ما فرض می کنیم که می خوایم یه داستان بگیم چرا کاورلتر باید کوتاه باشه؟ واقعیت اینه که استخدام‌کننده‌ها در روز فقط رزومه‌ی ما رو نمی‌بینند، بلکه ممکنه 100 تا رزومه در روز ببینند و این یعنی شما حدود 2 تا 3 دقیقه وقت دارید که تاثیر خودتون رو به اندازه ی کافی قوی بذارید تا به فهرست مصاحبه اضافه بشید. اگه خوندن کاورلتر شما بیشتر از این طول بکشه، اونا دیگه به رزومه یا هر چیز دیگه ای که همراه درخواست خودتون فرستادید نگاه نمی کنند. پس کوتاه بنویسید.

به طور خلاصه، بله، این که یه کاورلتر خوب بنویسید بیشتر از نوشتن یه قالب کاورلتر که می تونید فقط اسم شرکت و عنوان شغل رو در اون عوض کنید، طول می کشه. آیا با پیروی از این قالبی که گفتیم، برای هر درخواستی مصاحبه می گیرید؟ نه، اما وقتی از قالب شخصی‌سازی‌شده که گفتم استفاده کنید، درصد شرکت هایی که با شما مصاحبه می کنند، به شکل معنی‌داری افزایش پیدا می کنه.