شاید برای کسب و کار شما هم اتفاق بیافتد! قسمت1

تاحالا با خودتون فکر کردید که اوضاع کسب و کارتون چقدر روی رواله؟

چقدر مدیریت بلدید؟ چقدر بلدید هم‌بنیانگذار/ کارمند/ سهامدار/ سرمایه گذار/ یا یه دوست خوب توی کسب و کاری که توش فعالیت می کنید باشید؟ چقدر بلدید مشکلات تون رو حل کنید؟

چقدر به آینده شرکت، محصول و تیم تون اعتماد دارید؟

می دونید خیلی از شرکت هایی که با ضررهای هنگفت ورشکست شدن فکر می کردن یه روزی بزرگترین، بهترین، اولین، پرمخاطب ترین،... کسب و کار صنف خودشون می شن؟! اما نشد! نشد که بشه...

اگر صاحب یک کسب و کاری و یا دوست داری توی حوزه ای که داری کار می کنی پیشرفت کنی، اگر می ترسی از این که ناغافل تو سراشیبی سقوط بیافتی،خوشحالم که اینجایی.من تلاش می کنم به کمک شما از تجربه ها، خطرها، دست اندازها و میانبرهای کسب و کارها بنویسم و اگر تو هم بهم کمک کنی نه تنها برای خودت مفیده و تجربه هات رو دوره می کنی، بلکه برای خیلیای دیگه هم مفیده و انرژی مثبت و دعای خیرشون بدرقه راهت میشه.

در این رشته نوشته، سعی می کنم از مشکلات استارتاپ ها شروع کنم و کم کم در مراحل زندگی یک کسب و کار جلو بریم تا به آخر عمر یک کسب و کار (که ممکنه چیزهایی مثل ورود به بازار بورس، ادغام، ورشکستگی، ... باشه) برسیم.

مواردی که در ادامه نوشته می شه در نتیجه مطالعه تجربیات کسب و کارها، صحبت با مدیران و فعالان کسب و کارها، و تجربیات شخصی خودم به دست اومده. ممکنه شما بر اساس تجربیاتتون نظر متفاوتی داشته باشید که ممنون میشم با من هم به اشتراک بگذارید.

1- ابهام آینده:

بسیاری از کارآفرینان استارتاپ ها می دانند چه محصولی می خواهند اما از بقیه ابعاد کسب و کار آگاهی ندارند. (مواردی مانند چگونگی رسیدن به مشتریان، الزامات قانونی، نحوه جذب سرمایه،...) از سوی دیگر فردی قابل اعتماد و دلسوز هم برای مطرح کردن مشکلات خود پیدا نمی کنند. در کشاکش سختی‌های تولید، کم کم تنهایی، افسردگی و دلسردی بر آنها چیره می‌شود.

آنها درگیر انزوای دردناکی می شوند چون نمی‌توانند مشکلاتشان را با کسی درمیان بگذارند. کارمندان هم نیاز به یک فرد قوی و با انگیزه دارند تا بتوانند وظیفه محول شده را به بهترین نحو انجام دهند. در نتیجه آنها هم نمی‌توانند همراهان خوبی برای مشکلات بازار، سرمایه، رقبا و یا تغییر تکنولوژی برای کارآفرین باشند. همین انزوا می‌تواند کارآفرین را دچار رخوتی کند که کم کم در تمام بخش های سازمان رسوخ می کند و کارآیی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

شاید برای کسب و کار شما هم اتفاق بیافتد:

در این مواقع به یاد داشته باشید که با وجود این که ایده های کسب و کاری شما از جمله دارایی هایی شما هستند، اما تا وقتی از این پرتگاه ها رد نشوید نمی توانید ایده هایتان را به طور کامل عملیاتی کنید. و این را هم مطمئن باشید که در دنیا ایده های زیادی وجود دارد که کسی همت/جرات پیاده سازی آنها را ندارد. پس ایده تنها دارایی شما نیست. شما توان، حوصله و وقت پیاده سازی آن را هم دارید.

به سراغ سازمان های فعال در حوزه های استارتاپی (مثل شتابدهنده ها، شرکت های سرمایه گذاری خطر پذیر یا همان VC ها،...) بروید و از آنها مشورت بخواهید. مطمئن باشید که از ماندن در پیله ای که دور خود تنیده‌اید بهتر است! آنها نمونه های مشابه شما را زیاد دیده اند و می توانند اتفاقات احتمالی آینده را بیشتر برایتان شفاف کنند.

لیستی از شتابدهنده هایی که می توانید به آنها مراجعه کنید در اینجا و لیست شرکت های سرمایه گذاری خطر پذیر یا همان VC ها در اینجا وجود دارد. البته روز به روز هم به تعداد این شرکت ها اضافه می شود و همین موضوع اعتماد به آنها را سخت می کند.

به سراغ کتاب ها بروید. دسته بندی های انجام شده در کتاب ها رویکردی همه جانبه به شما می دهد که درهای جدیدی به رویتان باز می کند.

کتاب های زیادی در مورد استارتاپ ها نوشته شده اند، که این دو کتاب از بهترین آنها هستند:

• کتاب نوپای ناب (Lean Startup)
• کتاب صفر تا یک، یادداشت های شروع کار یا چگونگی ساختن آینده (Zero to One, notes on startups,or how to build the future)

سرمایه های داخلی تان را دست کم نگیرید. با جلسات همفکری و بارش فکری (Brainstorming) با همکارانتان از نظرات و تجربیات آنها مطلع شوید. (برای داشتن جلساتی مفیدتر می توانید از این نوشته کمک بگیرید) برای این کار نیازی نیست آنها را در جریان جزئیات مشکلات شرکت قرار دهید، اما وقتی همکارانتان خود را در کسب و کار سهیم بدانند دلگرمی بیشتری برای کار خواهند داشت و این روی خروجی آنها کاملا موثر است.

به سراغ دوستان تان بروید. سعی کنید ارتباط مداومی با آنها داشته باشید. ارتباط با دوستان به خودی خود برای آرامش فکری شما مفید است. اگر این دوستان نیز در حوزه مشابه شما فعالیت می کنند که فرصت مغتنمی است که تجربیاتتان را با هم به اشتراک بگذارید.

قسمت دوم این نوشته را در مورد تعیین حیطه محصول در این آدرس بخوانید.

این نوشته حالا حالاها ادامه دارد... :)