ناقص العقل بودن زنان از نظر اسلام حقیقت دارد؟!

اسلام و جنسیت
جلسه سوم

?ناقص العقل بودن زنان حقیقت دارد؟!
  در سنت اسلامی با روایت هایی رو به رو هستیم که همگی مضمون یکسانی دارند: «زنان ناقص العقل هستند.»
این روایت ها که هم در سنت روایی شیعی و هم در سنت روایی اهل سنت به تواتر معنوی رسیده اند برای سالیان متمادی دستاویزی برای فقیهان بود که تبعیض جنسیتی در احکامشان را توجیه کنند. مثلا عده ای در منع زنان از قضاوت و افتاء و یا انحصار حق طلاق برای مردان به ناقص العقل بودن زنان استناد کرده اند.  
  پس از شکل گیری جریان های حقوق زنان در جهان و تقابل نگاه سنتی و مدرن به زن، «ناقص العقل بودن» که امری مسلم شناخته می شد مورد سوال قرار گرفت. گروه های متجدد به بهانه ی این روایت ها اسلام را دینی ضد زن و ناکارآمد در جهان مدرن -حداقل برای زنان- معرفی کردند. در برابر، اسلام گرایان تلاش می کردند برای این روایت ها توجیهاتی قائل شوند.

  گروهی با بررسی سندی روایت ها سعی می کردند آن ها را ضعیف جلوه دهند اما تواتر معنوی مانع می شد. گروهی دیگر معتقد بودند که این روایت ها مربوط به ویژگی های ذاتیِ زنان نیست، بلکه زنان در زمان صدور این روایت ها از نظر تعقل در درجه ای پایین تر از مردان بودند و آن هم به علت محدودیت های فرهنگی بود و ریشه ای تکوینی نداشت.

  در نهایت دیگران با استناد به مطالعات علمی بر ساختار مغز و فعالیت های روان شناختی که نشان می داد زنان در خردورزی و فعالیت های عقلانی ضعیف تر از مردان هستند، این روایت ها را ناظر به حقیقتی علمی عنوان کردند. و البته چون بنا بر همین یافته های علمی، عاطفه ی زنان درجه ی بالاتری نسبت به مردان دارد، نوعی تفاوت -و نه نقص- را مسلم انگاشتند و در مدتی کوتاه به پاسخی مناسب برای توجیه این روایات دست یافتند.

اما علم هیچ گاه از نقض خود باکی ندارد!
پژوهش های علمی جدید ثابت کردند که یافته های پیشین کامل و صحیح نبودند. از نظر علمی هیچ مدرکی مبنی بر ضعف تکوینی زنان در تعقل نسبت به مردان وجود ندارد بلکه زنان می توانند مدیریت عقلانی همه جانبه تری داشته باشند. علت ناتوانی زنان در تعقل مربوط به نقص آنان در پرورش استعدادهای عقلی ست و اگر زنان و مردان در شرایط یکسان باشند عقلانیت هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد.

حالا دیگر مهم ترین توجیه برای این روایات زیر سوال رفته بود. به همین جهت برخی فقیهان برای حل مشکل رجوع به قرآن را پیشنهاد داده اند. در قرآن هیچ آیه ای که در تعقل و خردورزی میان زنان و مردان تفاوتی بگذارد وجود ندارد و نکته این جاست که قرآن به صراحت در آیات۱۹۰ تا ۱۹۵ سوره ی آل عمران، مهم ترین خردورزان مورد اشاره، یعنی اولوالالباب را زنان و مردان می داند و شبهه ی ضعف عقلانی زنان را به کلی رد می کند.

  پس روایت ها را به هیچ عنوان نمی توان به شکلی فهم کرد که تبعیضی میان زنان و مردان در این امر وجود داشته باشد چون با قرآن در تعارض خواهند بود.  واژه ی نقص را یا باید به معنای تفاوت فهمید و یا روایت ها را ناظر به شرایط فرهنگی-اجتماعی خاص دانست.