شعر زیبای مادر

سلام خدمت دوستان عزیز. دایی من در آبان 97 یه قصیده در وصف مادر توی مراسم تشییع مادربزرگ من سرود که کاغذ رو ازش گرفته بودم و الان تصمیم گرفتم منتشر کنم. امیدوارم لذت ببرید. این شاعر از روحیه بالایی در سرودن شعر برخوردار هست و من همیشه اشعار داییم رو میخوندم و لذت میبردم.

مادر:

آنکه از مهر و وفا دارد نشانی، مادر است

مایه عشق و امید زندگانی، مادر است

آنکه از جان می گذارد مایه اندر روزگار

آری آری بی گمان اندر معانی، مادر است

لاله ی پژمرده ی بستان و باغ عشق و مهر

آن گل خوش رنگ و بوی ارغوانی، مادر است

آن عزیز جان‌فدا کاندر شبستان حیات

می گدازد همچنان شمع شبانی، مادر است

ای جوانِ ناز کز کف مهر مادر داده ای

خوب میدانی خدای مهربانی، مادر است

آنکه اندر سینه ی مشتاق فرزندان خویش

یاد و نام اوست عمری جاودانی، مادر است

آنکه شبها در کنار گاهواره می کند

همچنان شمع سحرگه بی زبانی، مادر است

آنکه فقدانش در آتش میکِشد کانون جان

آنکه باشد داغ او درد نهانی، مادر است

شامگاهان تا سحرگه بر سرت گهواره است

آنکه بیدار و تو در خواب گرانی، مادر است

آنکه گیرد خواب از چشم و شبانگه تا به صبح

می کند بالای لایَش نغمه خوانی، مادر است

آنکه باشد زیر گامش بهشت جاودان

آنکه داده در رهت عمر و جوانی، مادر است

گر که امروز اینچنین شیرین زبانی میکنی

آنکه آموزد تو را شیرین زبانی، مادر است

آنکه از نقل مرتضی و مصطفات

آنکه در قرآن ازو باشد بیانی، مادر است

آنکه فرزندان خود را همچو گل می پرورد

وانکه بر گلها نماید باغبانی، مادر است

آنکه عمری می گدازد پای فرزندان خویش

از جوانی تا زمان ناتوانی مادر است

سایه ی مادر اگر از سر رود حس می شود

تا بدانی آنکه بودت سایه بانی، مادر است

کیست آنکس کو بنای زندگی بنهاده است؟

در حقیقت زندگی را هم مبانی، مادر است

آنکه مهر و زندگانی را ببخشد رایگان

آنکه آرد زندگی را مژدگانی، مادر است

آنکه داغش از دل پر غم زبانه می کشد

آنکه از دل می برد تاب و توانی، مادر است

آسمان زندگی هرگز ازو خالی مباد

آن فرشته خوی و ماه آسمانی، مادر است

گفتمش اندر مَثَل آن کو ندارد مِثل کیست؟

بی تأمل گفت با من کای فلانی، مادر است

ماجرای عشق او دارد سری بی حد دراز

آنکه دارد ماجرایش داستانی، مادر است