شعر نو و انواع آن

شعر کهن
شعر کهن فارسی یا شعر کلاسیک قدمتی بیش از ۱۱۰۰ سال دارد. این گونه شعر کاملاً موزون بوده و وزن آن بر پایه‌ی ساختاری است که «عروض» (وزن شعر فارسی) نام دارد. ساختار اوزان عروضی بر پایه‌ی طول هجاهاست. هر مصراع به قالب‌هایی تقسیم می‌شود که هجاها باید در آن قرار گیرد. تفاوت شعر هجایی، با شعر عروضی در وجود همین قالب‌هاست؛ شعر هجایی در قالبی قرار نمی‌گیرد.
انواع شعر کلاسیک فارسی:
مثنوی - قصیده – غزل – مسمط – مستزاد – ترجیع‌بند – ترکیب‌بند – قطعه – رباعی - دوبیتی – تک‌بیت - چهارپاره.

شعر نو
شعر نو فارسی عنوانی در برابر شعر کهن فارسی است که قرن ۱۴ هجری به وجود آمد و از آنجا که در وزن عروضی و قالب از شعر کهن پیروی نمی‌کند، آن را «شعر نو» می‌نامند. این گونه از شعر در فرم و محتوا آزادی بسیاری به شاعر می‌دهد.
شعر نو شامل قالب‌های نیمایی، سپید و موج نو است و در قالب‌های دیگر بر اساس توجه شاعر به زبان و مفاهیم روز، عنوان «نو» به عنوان پسوند به نام قوالب افزوده می‌شود، مانند غزل نو. منظومه‌ی «افسانه» اثر نیما یوشیج را سرآغاز شعر نو می‌دانند.
شعر نو به لحاظ محتوا و جریان‌های اصلی ادبی، کاملاً با شعر کلاسیک متفاوت است و از جهت فرم و تکنیک، ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد؛ یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه در شعر نو آزاد است.
چون شعر نیمایی قبل از اشکال دیگر اشعار نوظهور رشد کرده‌ است، غالباً شعر نیمایی را با اصطلاح شعر نو برابر می‌دانند، همینطور برای کلیت شعرهای غیرسنتی معاصر نیز اصطلاح شعر نو به کار می‌رود.
در یک تقسیم‌بندی کلی به ترتیب شکل‌گیری، انواع شعر نو را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
شعر نیمایی: وزن عروضی دارد، اما جای قافیه‌ها مشخص نیست؛ مثل اشعار اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری.
سپید: هرچند آهنگین است، اما وزن عروضی ندارد و جای قافیه‌ها در آن مشخص نیست مثل برخی اشعار شاملو.
موج نو: نه قافیه دارد و نه وزن عروضی؛ فرق آن با نثر در تخیل شعری است. موج نو به پیچیدگی معروف است، مثل برخی اشعار احمدرضا احمدی.

شعر نیمایی
شعر نیمایی سبکی از شعر معاصر فارسی است که نخستین نمونه‌ی شعر نو در ادبیات فارسی بوده و برآمده از نظریه‌ی ادبی نیماست. تحول نیما در دو حوزه‌ی فرم و محتوای شعر کلاسیک فارسی بود.
باتوجه به مقدمه‌ی کوتاهی که نیما بر شعر «افسانه» نوشته، ویژگی‌های آن به شرح زیر است:
- نوع تغزل آزاد که شاعر در آن به گونه‌ای عرفان زمینی دست پیدا کرده ‌است.
- منظومه‌ای بلند و موزون که در آن مشکل قافیه پس از هر چهار مصراع با یک مصراع آزاد حل شده‌ است.
- توجه شاعر به واقعیت‌های ملموس و در عین حال نگرش عاطفی و شاعرانه‌ی او به اشیاء.
- فرق نگاه شاعر با شاعران گذشته و تازگی و دور بودن آن از تقلید.
- نزدیکی آن به ادبیات نمایشی در پرتو شکل بیان محاوره‌ای.
- سیر آزاد تخیل شاعر در آن.
- بیان سرگذشت بی‌دلی‌ها و ناکامی‌های خود شاعر که به طرز لطیفی با سرنوشت جامعه و روزگار او پیوند یافته‌است.
پنج سال پیش از آن‌که نیما «افسانه» را بسراید، صدرالدین عینی در وزنی نزدیک به همان وزن شعری سروده ‌بود به نام «مارشِ حریت». علاوه بر او، از ابوالقاسم لاهوتی و تقی رفعت نیز به عنوان شاعرانی یاد می‌شود که پیش از نیما دست به سرایش شعر نو زده‌اند. شمس لنگرودی می‌نویسد: «نخستین شعر نو را در ایران، ابوالقاسم لاهوتی در سال ۱۲۸۸ خورشیدی سروده است. هرچند بسیاری این صفت را به تقی رفعت نسبت می‌دهند.»

برای خواندن ادامه‌ی مطلب درباره‌ی شعر سپید، شعر حجم، شعر دیگر و شعر ناب اینجا کلیک کنید.