در سال 1342 در شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی به دنیا آمدم . کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تبریز و دکترای ادبیات عرب را از دانشگاه تهران
ویژگی های سبک شعر انقلاب اسلامی
شعر انقلاب اسلامی در حوزه فنی و سبكی ويژگی های خاص خود را دارد که به دو مورد اشاره می کنیم:
1 ـ روی آوردن به قالب های سنتی شعر فارسی
پیش از انقلاب اسلامی به ویژه در دهه های چهل و پنجاه، شعر نیمایی به شدًت نظر شاعران و روشنفکران را به خود جلب کرده بود. اغلب کسانی که در قالب های سنتی شعر می گفتند در مجامع ادبی و روشنفکری، شاعر ـ یا دست کم شاعر روزگار خویش ـ به حساب نمی آمدند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در عالم شعر و شاعری نیز انقلابی روی داد و قالب های سنًتی بیشتر مورد توجه قرارگرفت و شیوه نیمایی ـ حداقل در میان شاعران وفادار به انقلاب ـ تا حدودی از رونق افتاد.
بی توجهی به شعر نیمایی، در چهارچوب زمانی و فرهنگی پس از انقلاب اسلامی، می تواند حاصل علل و انگیزه های زیر باشد:
ـ هماهنگی و انس مفاهیم دینی و عرفانی با قالب های سنتًی از سده های پیشین.
ـ گرایش عمومی اکثر شاعران پیرو نیما به ارزشهای غربی و مفاهیم غیر دینی.
ـ ناکامی برخی از جریان های شعری ایجاد شده بعد از شعر نیمایی از قبیل موج نو، شعر سپید، شعر حجمی و... که بیشتر آنها متأثر از جریان های ادبی غربی به صورتی شتابزده در زبان فارسی مطرح شده بود.
با این حال به نظر می رسد که امروزه از بی توجهی سال های نخستین انقلاب اسلامی، نسبت به سرنوشت ساخت نیمایی شعر، کاسته شده و شاعران متعهد بیش از پیش به این وادی روی آورده اند.
گسترۀ موضوع و درون مایۀ شعر نیمایی این دوره از موضوعات و درون مایۀ عام شعر انقلاب اسلامی چندان دور نیست به این معنی که روی آوردن به مفاهیم دینی و تاریخ اسلام و گرامیداشت دفاع مقدس و شهادت و رسیدن به مفهوم مقدسی از وطن با تلفیق تمایلات دینی و ملّی، تاکید بر ستایش ائمه اطهار(ع) به ویژه امام حسین (ع) به عنوان قهرمان حماسۀ کربلا، یک بعد از مضمون های شعر نیمایی عصر انقلاب اسلامی است و بُعد دیگر آن روی آوردن به گونه ای از عرفان جدید است که بیشتر به معنی تعالی و تعمیم مفاهیم و تصورات دینی بوده و گونه ای سلوک اجتماعی می باشد.
غزل انقلاب اسلامی با گرایش دوباره به عرفان ـ در معنای تازه و اجتماعی آن ـ و بهره گیری از بیانی آماده برای ترکیب سازی های بی سابقه یا کم سابقه، برخی را برآن داشته است که به بخشی از آن، عنوان «غزل نو» بدهند و بخشی دیگر را به «نهضت ترکیب سازی» منصوب دارند، چنانکه جلوه های دیگری از غزل انقلاب را «غزل حماسی» نامیدند.
2- فقدان هویت سبکی
با توجه به اینکه اکثر شاعران سبک سنتی را برگزیدند انتظار می رفت از سبک های چهارگانه(خراسانی، عراقی، هندی یا اصفهانی و دوره بازگشت) یکی را انتخاب کنندکه چنین نشد. در شعر انقلاب عناصری از هر سه سبک دیده می شود، بدون اینکه پذیرش یکی از سبک ها شاعران را به سبک های دیگر، بی توجه نشان دهد.
در این دوره، قصاید به سبک خراسانی سروده می شود. شاعرانی چون اوستا، موسوی گرمارودی، شاهرخی، سبزواری و مشفق کاشانی، از نظر زبان و واژگان تا حدود زیادی به سبک خراسانی قدیم نزدیک می شوند. افراط در باستان گرایی و استفاده بیشتر از واژگان کهن در این سروده ها به وضوح دیده می شود غزلها به سبک عراقی گرایش پیدا کرده است همراه با باریک اندیشی و نازک خیالی سبک هندی بدون درگیر شدن با پیچیدگی الفاظ و خیال پردازی های دور از ذهن، که به نوبه خود سبک خاصی می باشد.
شاعر انقلاب اسلامی با توجه به محسنات شعر قدما سعی می کند سروده اش مزایای شعر پیشینیان را ـ با حذف معایب آنها ـ داشته باشد. به عنوان مثال، اگر چه قصاید به سبک خراسانی است اما مفاهیم سیاسی ـ اجتماعی در آن قالب ریخته شده است و شاعران تشبیب ها را از اصل قصیده جدا کرده اند. بنابراین نمی توان گفت که شعر انقلاب اسلامی از سبک خاصی پیروی کرده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
عصر بارانی...
مطلبی دیگر از این انتشارات
دمی با حضرت سعدی
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادها :شاعری که در زنجان منزوی بود