برف و حس آرامش و خوشحالی؛ بررسی از دیدگاه نوروساینس
حتماً برای شما هم پیش آمده است که هنگام بارش برف، احساس خوشحالی و آرامش عجیبی سراغتان بیاید. سالها این پرسش ذهنم را مشغول کرده بود: دلیل این خوشحالی و آرامش عمیقی که وجودمان را فرا میگیرد، چیست؟ چرا بارش برف چنین تأثیر شگرفی بر احساسات انسان دارد؟ شاید بخشی از پاسخ به خاطرات شیرین برفبازی، منظرهی زیبایی که خلق میشود یا حتی تعطیلیهای غیرمنتظرهی مدارس و دانشگاهها مربوط باشد؛ اما در عمیقترین لایههای ذهنم میدانستم که ماجرا فراتر از اینهاست.
تا امسال که با بارش برف، دوباره این سوال در ذهنم نقش بست: واقعاً چه دلیلی وجود دارد که برف به این شدت احساسات مثبت را برمیانگیزد؟ آیا ممکن است مغز ما بهصورت بیولوژیک برنامهریزی شده باشد تا به این پدیدهی سفیدپوش واکنشی خاص نشان دهد؟ مطالعات علوم اعصاب نشان میدهند که رنگ سفید و محیطهای پوشیده از برف میتوانند با تحریک سیستم بینایی و فعالکردن مناطق خاصی از مغز (مانند قشر پیشپیشانی و سیستم لیمبیک)، احساس آرامش و خوشحالی را در ما ایجاد کنند. این فرآیند ممکن است با ترشح انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین همراه باشد.
اینبار تصمیم گرفتم تا از لنز علوم اعصاب به این پدیدهی سحرآمیز نگاه کنم. در این مقاله، همراه من باشید تا با هم بررسی کنیم که چگونه برف و رنگ سفید آن میتوانند بر فعالیت مغز تأثیر بگذارند و چه مکانیسمهای عصبی در پس این احساسات مثبت نهفتهاند.

نقش سروتونین
در ابتدا به سروتونین و اثر آن بر خلق و خوی ما و ارتباطش با بارش برف میپردازیم، هنگام بارش برف تغییرات بصری و محیطی به نحوی میتوانند بر حالات روحی ما اثر بگذارند که به طور غیرمستقیم باعث افزایش فعالیتهای سیستم مولکولی مرتبط با احساس خوشبختی مانند سروتونین میشود.
سروتونین چیست و چه اثری میگذارد؟
سروتونین که هورمون شادی نیز شناخته میشود یک انتقال دهنده عصبی است که توسط سیستم عصبی مرکزی و دستگاه گوارش ترشح میشود این هورمون در تنظیم خلق و خو، کنترل اشتها، خواب، احساس شادی و رضایت، کاهش استرس و افزایش آرامش نقش دارد.
افزایش سطح سروتونین میتواند به بهبود احساس رضایت و شادابی کمک کند و احتمال ابتلا به اختلالات روانی را کاهش دهد و کمبود آن میتواند منجر به افسردگی و اضطراب شود.
سروتونین با تعدیل فعالیتهای بخش هایی از مغز که مسئول استرس هستند مانند هیپوتالاموس و سامانه لیمبیک میتواند پاسخ بدن به فشارهای روحی و استرسی را کاهش دهد. سطح مناسب سروتونین باعث کاهش هورمونهایی که استرس را افزایش میدهند مانند کورتیزول میشود. افزایش سطح سروتونین به بهبود خلق و خو و افزایش رضایت و آرامش کمک میکند همچنین حس خوشایندی را ایجاد میکند که میتواند در مقابله با استرس، اضطراب و افسردگی موثر باشد.
عوامل موثر بر ترشح سروتونین
نور: نور بهویژه نور طبیعی خورشید تأثیر مستقیمی بر تنظیم سروتونین در مغز دارد؛ با قرار گرفتن در معرض نور سلولهای خاصی بهنام سلولهای گانگلیونی (ipRGCs) که به نور حساساند فعال میشوند و طی فرآیندهایی سیگنالهای خاصی را به ناحیهی مربوط به تنظیم ریتم شبانهروزی در هیپوتالاموس ارسال میکنند و باعث ترشح سروتونین میشوند. در هنگام شب سروتونین در غده پینهآل تبدیل به ملاتونین میشود، این فرآیند توضیح میدهد که قرار قرار گرفتن در معرض نور طبیعی در طول روز میتواند کیفیت خواب را بهبود بخشد.
در روزهای برفی، برف نور خورشید را بازتاب کرده و محیط را روشنتر میکند. این افزایش نور میتواند تولید سروتونین را تحریک کند. به عبارت دیگر برف با بازتاب نور این اثر را تشدید میکند.
فعالیت بدنی: فعالیتهای بدنی به ویژه هنگامی که با لذت و تفریح همراه باشند از محرکهای قوی برای ترشح سروتونین هستند، با انجام فعالیتهای بدنی جریان خون به مغز افزایش میابد و تریپتوفان که پیشساز سروتونین است به مقدار بیشتری به نورونها میرسد سپس با تحریک مرکز ترشح سوتونین در مغز سطح سروتونین به طور قابل توجهی افزایش میابد.
فعالیت های مرتبط با برف، مانند برفبازی، ساختن آدمبرفی یا پیادهروی در خیابانهای برفی، هم از نظر بدنی انرژیبخش هستند و هم با کاهش استرس و افزایش احساس رضایت، تأثیرات مثبتی بر خلقوخو میگذارند. حتی ورزشهای زمستانی مثل اسکی یا اسنوبورد که دارای هیجان و فعالیت بدنی هستند، سیستم پاداش مغز را فعال کرده و ترشح سروتونین و دوپامین را تقویت میکنند.
نقش سروتونین در تنظیم خلقوخو
سروتونین همچنین به عنوان یک تثبیت کنندهی خلقوخو نیز شناخته میشود که در کاهش اضطراب، افسردگی و همچنین احساس رضایت نقش دارد، این هورمون با تعدیل مرکز فعالیت آمیگدال (مرکز پردازش هیجانات، به ویژه ترس و اضطراب) و تقویت قشر پیش پیشانی (مرکز تصمیمگیری و آرامش) تعادل عاطفی ایجاد میکند.
دوپامین
دوپامین یک انتقال دهنده عصبی است که در بدن و به ویژه مغز نقشهای متعددی ایفا میکند. دوپامین به عنوان هورمون انگیزه، لذت و پاداش شناخته میشود. این هورمون هنگام تجربههای لذت بخش ترشح میشود، کمک میکند تا با انگیزه کافی برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم و البته در کنترل حرکات بدن هم نقش دارد.
انجام فعالیتهای برفی میتواند سیستم پاداش مغزی را فعال کند درنتیجه دوپامین ترشح شود، همچنین دیدن مناظر برفی که برای بسیاری لذت بخش است نیز میتواند باعث ترشح دوپامین شود، زیباییهای بصری باعث تحریک مرکز پردازش لذتهای زیباییشناختی (قشر اوربیتوفرونتال) میشود و ترشح دوپامین را به دنبال دارد.
همچینین اگر بارش برف به عنوان یک رویداد غیر منتظره باشد، باعث تحریک بخش پاداش مغز شده و دوپامین را ترشح میکند.
علاوه بر اینها دوپامین با کاهش سطح کورتیزول اثر ضد استرسی دارد و باعث آرامش و رضایت نیز میشود.
مقایسهی دوپامین و سروتونین
اگرچه دوپامین و سروتونین هر دو باعث ایجاد لذت، رضایت و آرامش میشوند؛ دوپامین لذت آنی و فوری را در پی دارد اما سروتونین باعث ایجاد رضایت پایدار و آرامش طولانی میشود. به طور معمول این دو هورمون با هم در تعاملاند تا تجربهٔ کامل و متعادلی از شادی و آرامش ایجاد کنند.
تاثیرات بصری برف در مغز
رنگ سفید و آرامش: همانطور که اشاره کردیم دیدن مناظر سفید پوش در روزهای برفی لذت و آرامش خاصی را به دنبال دارد چرا که با مشاهدهی این مناظر، مناطق مغزی مرتبط با آرامش فعال شده و با ترشح هورمونهایی مثل سروتونین و دوپامین احساس آرامش، رضایت و شادی ایجاد میکند. به طور کلی رنگ سفید به عنوان نماد پاکی، آرامش و سادگی شناخته میشود. تحقیقات نشان دادهاند که رنگ سفید میتواند فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک (مسئول آرامش و استراحت) را افزایش داده و سطح کورتیزول (هورمون استرس) را کاهش دهد. علاوه بر این، بازتاب نور از سطح برف، حتی در روزهای ابری، محیط را روشنتر کرده و تولید سروتونین را تحریک میکند. این ترکیب منحصربهفرد از زیبایی بصری و تأثیرات عصبی، توضیح میدهد که چرا مناظر برفی اینقدر آرامشبخش و لذتآور هستند.
نور طبیعی و بازتاب نور برف: برف به دلیل ساختار بلوری و سطح سفیدش، نور خورشید را به خوبی بازتاب میدهد و باعث روشنتر شدن محیط میشود. رنگ سفید برف تقریباً تمام طول موجهای مرئی نور را به یک اندازه بازتاب میکند. ساختار بلوری برف مانند آینههای کوچک عمل کرده و نور خورشید را درجهات مختلف پراکنده و بازتاب میکنند. از آنجایی که برف از میلیون ها ساختار برفی تشکیل شده است، نور خورشید بین این بلورها چندین بار منعکس شده و باعث میشود برف بسیار درخشان به نظر برسد. برف تازه بالاترین میزان بازتاب نور را دارد و حدود 80 تا نود درصد نورخورشید را بازتاب میکند درحالی که زمینهای بدون برف تنها 10 تا 20 درصد نور را بازتاب میکنند. این میزان روشنتر شدن محیط بر ترشح سروتونین تأثیر گذاشته و باعث میشود در روزهای برفی ما حس و حال بهتری را تجربه کنیم.
سکوت برفی
هنگام بارش برف و کمی بعد از آن سکوت سراسر محیط را فرا میگیرد، به دلیل ساختار خاص برف و ایجاد یک لایه پر ازحباب هوا امواج صوتی را به خود جذب کرده و مانع بازتاب آن میشود، در نتیجه صداها ضعیفتر و محیط ساکتتر از حالت عادی به نظر میرسد. این سکوت علاوه بر گوشها مغر را هم آرام میکند. مطالعات نشان دادهاند که سکوت میتواند فعالیت آمیگدال را کاهش داده و سیستم عصبی پاراسمپاتیک (مسئول آرامش و استراحت) را فعال کند. همچنین سکوت میتواند نوروژنز (تولید سلولهای جدید مغزی) را در هیپوکامپ (مرکز یادگیری و حافظه) تحریک کند.
در کنار سکوت جادویی برف، صداهای ملایم مرتبط با بارش برف نیز میتوانند آرامشبخش باشند. صدای آرام بارش برف، وزش باد ملایم در میان درختان پوشیده از برف، یا حتی صدای قدمزدن روی برف تازه، مانند یک نویز سفید طبیعی عمل میکنند. این صداها استرس را کاهش داده و ذهن را برای تمرکز و تفکر عمیق آماده میکنند. تحقیقات نشان دادهاند که صداهای طبیعت، مانند صدای برف، میتوانند فعالیت قشر پیشپیشانی (مرکز تفکر و تصمیمگیری) را افزایش داده و احساس آرامش را تقویت کنند.
تاثیرات حسی برف
برف نهتنها از نظر بصری و شنیداری جذاب است، بلکه از طریق حس لامسه نیز تأثیرات عمیقی بر مغز و احساسات ما میگذارد. لمس دانههای سرد و نرم برف، گیرندههای حسی پوست را تحریک کرده و سیگنالهایی به مغز ارسال میکند که منجر به ترشح سروتونین و دوپامین میشوند.
فعالیتهای لمسی مرتبط با برف، مانند ساختن آدمبرفی، پرتاب گلولههای برفی یا حتی راه رفتن روی برفِ تازه، باعث فعالسازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک و کاهش سطح کورتیزول میشوند. علاوه بر این، تجربهی لمسی برف میتواند حافظههای حسی مثبت را فعال کند، مانند بهیادآوردن خاطرات شیرین کودکی که با برفبازی همراه بودهاند.
برف و خاطرات کودکی
برف تنها یک پدیده طبیعی نیست؛ برای بسیاری از ما، یادآور خاطرات شیرین کودکی نیز هست. روزهایی که مدرسه تعطیل میشد و با دوستان و خانواده به برفبازی میپرداختیم، ساختن آدمبرفی، جنگ گلولههای برفی و سرخوردن روی تپههای پوشیده از برف، همهوهمه بخشی از خاطراتی هستند که در ذهن ما حک شدهاند. این خاطرات، احساس شادی و رضایت در ما ایجاد میکنند، همچنین از نظر علمی نیز تأثیرات عمیقی بر مغز دارند. هنگام یادآوری خاطرات مثبت، هیپوکامپ و آمیگدال مغز فعال میشوند و ترشح سروتونین و دوپامین را افزایش میدهند. به همین دلیل است که بارش برف، حتی در بزرگسالی، میتواند همان احساسات شیرین کودکی را در ما زنده کند و لحظاتی از شادی و آرامش را به ارمغان بیاورد.
برف و خلاقیت
برف، با ایجاد محیطی آرام و زیبا، میتواند به عنوان یک محرک قوی برای خلاقیت عمل کند. منظرهی سفیدپوش و سکوت برفی، ذهن را از شلوغیهای روزمره رها کرده و فضایی برای تفکر آزاد و ایدهپردازی ایجاد میکند. تحقیقات نشان دادهاند که قرار گرفتن در محیطهای طبیعی، مانند جنگلهای پوشیده از برف، فعالیت قشر پیشپیشانی (مرکز تفکر خلاق و حل مسئله) را افزایش میدهد. علاوه بر این، آرامش ناشی از برف باعث کاهش سطح کورتیزول (هورمون استرس) و افزایش ترشح سروتونین و دوپامین میشود، که هر دو در تقویت خلاقیت نقش دارند. حتی فعالیتهای مرتبط با برف، مانند ساختن آدمبرفی یا طراحی اشکال روی برف، میتوانند به عنوان تمرینهای عملی برای پرورش خلاقیت عمل کنند. به این ترتیب، برف نهتنها طبیعت را زیباتر میکند، بلکه ذهن ما را نیز برای ایدههای نو و خلاقانه آماده می سازد.
زمستان، افسردگی و برف به عنوان یک استثنا
در زمستان، به دلیل کوتاه بودن روزها، کاهش نور خورشید و ابری بودن هوا در بسیاری از روزها برخی افراد دچار اختلال خلقی فصلی (SAD) میشوند، اما بارش برف میتواند این اثر را خنثی کند. در پاییز و زمستان کاهش نور خورشید باعث افت سروتونین و در نتیجه ایجاد علائم افسردگی فصلی (SAD)در بسیاری از افراد میشود. بارش برف به دلیل بازتاب نور خورشید و روشنتر شدن هوا تا حدی میتواند این اثر را خنثی کند. به عبارت دیگر برخلاف روزهای خاکستری زمستان، بارش برف به دلیل رافزایش نور محیط، ایجاد سکوت آرامشبخش، خلق مناظر زیبا، بهعنوان یک رویداد خاص، احساس شادی و هیجان لذت ایجاد میکند.
منابع
The Serotonin Power Diet; Judith Wurtman.
The Impact of Color on Mood; Journal of Environmental Psychology.
Light, Serotonin, and Mood; Journal of Affective Disorders.
The Effects of Nature on Stress Reduction ; Environmental Health Perspectives.
What is the role of dopamine in reward; Berridge, K. C., & Robinson, T. E.
Toward A Brain-Based Theory of Beauty; Ishizu, T., & Zeki, S.
مطلبی دیگر از این انتشارات
حافظه و اطلاعات در زندگی روزمره
مطلبی دیگر از این انتشارات
ضربه مغزی و تاثیرات آن در فعالیت مغز ، شناخت و متابولیسم مغز
مطلبی دیگر از این انتشارات
«ترس از مار؛ مادرزادی یا آموختنی؟»