دانشجو. تجربهجو. لذتجو
مرور کتاب - دختر پرتقالی
پدرم یازده سال پیش مُرد. در آن وقت من فقط چهار سالم بود. هرگز فکر نمیکردم دوباره خبری از او بشود، اما حالا داریم با هم یک کتاب مینویسیم.
چیزی که خواندید سطرهای آغازین رمان دختر پرتقالی نوشتۀ یوستین گُردر، رمان-نویس معروف نروژی، است که احتمالاً قبلتر نامش را بر روی کتاب دنیای سوفی دیدهاید. «گئورگ» پسر ۱۵سالهای است که، وقتی ۴ساله بوده، پدرش «یان اولاو» را به علت بیماری از دست داده. روزی نامهای از یان اولاو پیدا میشود که قبل از مرگش آن را برای پسرش نوشته بود. رمان با سرعت و ناگهانی آغاز میشود.
راحت نشستهای گئورگ؟ مهم است که دستکم محکم بنشینی چون میخواهم قصهای پرهیجان برایت بگویم...
نامه با سطرهای بالا آغاز میشود؛ همانقدر ناگهانی که خود رمان آغاز شده است. پدر برای فرزندش خاطرات ماجرای عاشقانهای را که اوایل جوانی تجربه کرده بازگو میکند. جالب آن است که گئورگ هم درگیر تجربهای نسبتاً مشابه است. اما این تمام ماجرا نیست! قصه قرار نیست صرفاً تعریف عشق و شور جوانی باشد. یان اولاو بیشترین سعی را میکند تا فرصت با هم بودنی را که از او و پسرش دریغ شدهبازآفرینی کند و خود را به گئورگ بشناساند. یان اولاو زندگی را قصۀ پریان شگفتانگیزی با رمز و رازهای فراوان میبیند که انسانها فرصت کوتاهی دارند تا تجربهاش کنند و با کولهباری از ناراحتی و دلتنگی ترکش کنند؛ عمیق و کوتاه! او با شور و هیجان زیاد زندگی و جهان را توصیف میکند اما، با همان فصاحت کلام، مرگ و بیماری را هم توصیف میکند، اتفاقی که خودش در زمان نوشتن نامه در نزدیکی اش قرار دارد. در آخر او گئورگ را با پرسشی تنها میگذارد که خود را بابتش مسئول میداند.
تصور کن در آستانۀ این قصۀ پریان بودی، بیلیونها سال قبل که همه چیز آفریده شد. و میتوانستی که انتخاب کنی که زمانی روی این سیاره به دنیا بیایی یا نه. نه میدانستی کِی قرار است به دنیا بیایی، و نه میدانستی چه مدت زندگی خواهی کرد، البته به هر حال بیشتر از چند سال زندگی نمیکردی. تنها چیزی که میدانستی این بود که اگر انتخاب کنی زمانی به این جهان بیایی باید روزی هم دوباره آن را ترک کنی و از همه چیز دور شوی [...] آیا انتخاب میکردی زمانی در صد هزار سال یا صد میلیون سال بعد یک زندگی کوتاه یا طولانی را روی زمین بگذرانی؟
رمان با پاسخهای گئورگ به این پرسش پایان مییابد.
***
فیلمی با همین نام در سال ۲۰۰۹ ساخته شده است. شاید این روزها که جهان هم بیشتر زندگی و مرگ را به یادمان میآورد فرصت خوبی باشد تا دستکم چند ساعتی محکم بنشینیم و بگذاریم یان اولاو و گئورگ برایمان از زندگی، عشق و مرگ بگویند. سونات ۱۴ بتهوون را هم بشنوید اگر قبلتر نشنیدهاید، هر سه موومانش را. گئورگ برایتان از آن خواهد گفت.
مطلبی دیگر در همین موضوع
ژان دومینیک بوبی یک پروانهی زیبا و خارقالعاده است
مطلبی دیگر در همین موضوع
انجمن خفتگان: رمانی ایرانی، جذاب اما الحادی
بر اساس علایق شما
مرا بشنو