جمهوری اسلامی ایران قسمت سوم

برای دسترسی به قسمت اول و دوم این یادداشت می توانید از لینکهای زیر اقدام کنید.

قسمت اول

قسمت دوم

طیف فکری سوم، می خواهند کشور قدرتمند و موفق باشد. گروهی فکر می‌کنند همینک، جمهوری اسلامی، ایران را یک کشور ضعیف کرده است. باید گفت که قدرت ابعاد مختلفی دارد. بعد اقتصادی، نظامی، امنیتی، فرهنگی،علمی، تاثیرگذاری بر تحولات بین المللی و نیروی انسانی.
حال با این مقدمه به سراغ وضعیت این قدرت های هفتگانه در مورد ایران می رویم.
قدرت نظامی: در این حیطه کشور با چالش هایی چون بودجه نظامی اندک و چالش های بی شمار ضد امنیتی و نظامی و تجزیه طلبانه مواجه است (منظور از کمبود بودجه نسبت به رقبا است که برای اثبات این مسئله می‌توان با تقسیم بودجه نظامی کشور ها بر تولید ناخالص داخلی شان میزان هزینه‌کرد شان با حذف اثر بزرگی اقتصادی را بدست آورد.) همچنین به این چالش ها، عقب ماندگی و فاصله ی بسیار تکلونوژیک و فناوری غرب نسبت به ایرانِ گذشته را نیز باید افزود.
اما درحوزه ی نظامی با راهبرد نگاه به جنگ افزار هایی با کارایی بالا و با هزینه ی اندک، کشور توانست در هدف نظامی خود، که دفاع از تمامیت کشور و ایجاد مصونیت نظامی و امنیتی است دست یابد. جنگ افزار هایی چون پهپاد ها، موشک ها و قایق های تندرو.
نشانه های این قدرت نظامی را می‌توان در صحنه هایی چون، اول، رزمایش چالش هزاره ۲٠٠۲ که نشان داد گزینه ی نظامی در برابر ایران جواب نمی دهد. و پیروز جنگ، ایران خواهد بود. دوم، پس از جنگ جهانی دوم هیچ کشوری از جمله شوروی سابق،روسیه کنونی،چین،کره شمالی،انگلیس و...به آمریکا یا پایگاه های آن حمله مستقیم نکردند اما ایران یکی ازمهمترین پایگاه های نظامی آمریکا را در‌مهمترین منطقه ی جهان زد و این عمل را مستقیما گردن گرفت و آن را تنها یک سیلی دانست. سوم، ایران در ۴٠ سال گذشته بارها به ارتش آمریکا و غرب گوشزد کرد که خط قرمزش تمامیتش است. و در این حین بارها درس های عبرتی به غرب داد که تصاویر آن موجود است. چهارم،نابودی پروژه ۸تریلیون دلاری آمریکا در منطقه و جلوگیری از ناامنی در خاورمیانه و ازجمله ایران، آن هم با هزینه ی فوق العاده اندک۱۶میلیارد دلار به گفته خودِمقامات‌آمریکایی. پنجم،ایجاد یک کلکسیون از پهپاد های آن.
۲)قدرت امنیتی: ایران درناامن ترین نقطه ی دنیا در کنار انواع گروهک های تجزیه طلب ایران، که سابقه ی ریختن خون ده ها هزار ایرانی را دارند، گروه های تروریستی تکفیری و پایگاه های نظامی آمریکا و ناتو و همچنین تلاش های شبانه روزی و پرهزینه ی ده ها سرویس جاسوسی و امنیتی دنیا. اما ایران بر طبق گزارشات بین المللی از امن ترین کشور ها به لحاظ مبارزه با عملیات های تروریستی است. در این زمینه می توان وضعیت امنیت ایران را با دیگر کشور های خاورمیانه و کشور های اروپایی و آمریکا سنجید.
۳)قدرت اقتصادی:در این زمینه چالش هایی چون، سال ها تحریم سنگین و حداکثری درصنایع و اقتصاد ایران همچنین حضور افرادی در مسند مدیریت، که اعتقادی به تولید و اقتصاد درون زا نداشتند و تنها راه نجات اقتصاد را نگاه به غرب می دانستند و همچنین بر جای ماندن مشکلات متعدد حل نشده از سده ها قبل که موجب فقر شدید و بیکاری و نداشتن زیر ساخت های لازم علمی و صنعتی و حمل ونقلی در کشور و... شده بودند، را می توان از جمله چالش ها در این حوزه دانست. البته این مشکلات کاملا حل نشدند اما جمهوری اسلامی سعی کرد که این مشکلات را کمتر کند. برخی نشانه های این تلاش که نشان ازموفقیت نسبی آن می دهند عبارتند از: ۱) شکست تحریم حداکثری آمریکا و متحدان جهانی اش به اقرار خودشان و دست نیافتن به هدف نابودی اقتصاد و نظام ایران، در مقابل اقتصاد ایران در سال پیش رشد اقتصادی۴ درصدی کرد و تراز تجاری آن بالاخره بعد ازمدت ها مثبت شد. ۲) رساندن فقر مطلق از۴۶درصد در اواخر پهلوی به حدود ۱٠ درصد در سال ۹۲ و حدود ۱۹ درصد در سال ۲٠۲٠. ۳) کاهش ضریب جینی در حالی که در بسیاری از کشور ها این ضریب که نشان دهنده ی عدالت توزیعی ثروت است افزایش یافت.این شاخص از ۴۷.۴ درصد در سال ۱۹۸۶(اواخر پهلوی) به ۳۷.۴ درصد در سال ۲٠۱۳ رسید البته بعد با اشتباهات دولت وقت به ۴٠.۹ درصد در سال ۲٠۲٠ افزایش یافت.۴)اقتصاد ایران به هفده اقتصاد بزرگ دنیا رسید البته امروز ۲۱ مین اقتصاد دنیا است. ۵)طبق آمار سازمان بین المللی پول ایران در سال ۲٠۲۷، با توجه به تلاش های اخیر در جهت رشد اقتصادی،دهمین اقتصاد برتر دنیا می شود. ۶)کاهش وابستگی سبد صادراتی کشور به نفت از ۹۳ درصد در سال ۱۹۷۶ به ۴۹.۴ درصد در سال ۲٠۱۹. ۷)حرکت های ایران به سمت اقتصاد دانش بنیان و اختراعات برتر در سطح جهان مثل ربات جراحی سینا که تنها دو کشور چنین رباتی دارند ایران و آمریکا.
۴)قدرت تاثیرگذاری بین الملل:در این زمینه نکاتی در بخش نظامی مثل شکست برنامه ی ۸تریلیون دلاری غرب برای ساخت خاورمیانه ی جدید گفته شد همچنین به یک مثال دیگر اشاره می‌شود. زمانی سیاستمداران و سران کشور ها و به خصوص غرب میگفتند که بشار اسد از سوریه می رود. اما جمهوری اسلامی با آگاهی از غرب و گروه مقابل اسد در سوریه (داعش و...)گفت که اسد باید بماند.و اسد امروز ماند اما تک تک سران غربی تغییر کردند یا می کنند(مثل تزلزل در دولت های نخست وزیران انگلیس و...)
۵ و ۶)قدرت فرهنگی و نیروی انسانی: در این زمینه کشور با چالش های متعددی روبه رو بوده و است چالش هایی چون، ۱)تهاجم فرهنگی شدید حکومت پهلوی به اعتقادات و اخلاقیات مردم ۲)تهاجم شدید فکری بلوک غرب و شرق به معنویت و دین و اخلاقیات مردم جهان ۳)تهاجم شدید فرهنگی غرب به وسیله ی صنعت موسیقی، سینما و فضای مجازی و عادی انگاری فواحش معنوی و انسانی به عنوان هنجار مثل لواط و...
در این میان که دو تفکر عمده ی دنیا می خواستند خدا و دین و اخلاقیات را ذبح کنند انقلاب اسلامی پدیدار گشت و به ترویج فرهنگ اسلامی و انقلابی پرداخت. فرهنگی که روحیه ی شجاعت، انصاف،نفرت از ظلم، ظلم ناپذیری، خودکفایی و استقلال طلبی، شهادت و مبارزه ی با ظلم و خدمت به مردم دارد. همین فرهنگ سبب پیروزی ایران در جنگ تحمیلیِ شرق و غرب، علیه کشورمان شد.همین روحیه سبب پیروزی جبهه مقاومت در جنگ با داعش و آمریکای ۸ تریلیون دلاری شد، کشورمان با این روحیه از کشوری که بیگانگان نظام و شاهش را عوض می کردند یا هر چند وقت، یک قسمتش عروس میشد یا بخشیده یا وجه معامله با وامی برای اروپاگردی، یا زمانی چند میلیون نفرش به خاطر قحطی ساختگی گروهی می‌مردند، رسید به کشوری که در جنگ با تمام دنیا یک وجب از خاکش را هم از دست نداد. کشوری که گزینه ی نظامی را از روی میز ابرقدرت های نظامی دنیا برداشت و آن یکی را مقصدی برای تجهیزاتش علیه این یکی کرد.کشوری که با قدرت، پوتین بر نفتکش انگلیسی می گذارد و آن را مقابل دیدگانِ ناو آمریکایی توقیف می کند. کشوری که نیازی نمی بیند شعار های نگاشته بر دیوار سفارت انگلیس که زمانی شاه ایران را تعیین می کرد، پاک کند. باشد تا حقیقتِ قاتلِ این رژیمِ بیگانه، برهمگان روشن شود. اما بگذریم، همین روحیه و آتش در دل بود که دشمنان این مرز را سوزاند و دل گرمی ای شد و می شود برای مردم میهنم در هجوم کولاک و یخبندانِ محرومیت ها و حوادث، همین روحیه ی لطیف بود که بارانی شد بر تن بیابانی کشورم در جهاد سازندگی‌ها و جهادهای علمی،این باران، رود ها ساخت، رود هایی که مقصدشان دریا نیست که ثریاست.این روحیه،یعنی قدرت.
۷) قدرت علمی: در زمینه ی علمی کشور با چالش هایی چون عقب ماندگی شدید علمی کشور در سده های گذشته و از بین رفتن روحیه ی خودباوری و تلاشگری علمی،تحریم های علمی و فناوری و ترور دانشمندان کشور و بی توجهی یا کم توجهی دولت ها به جوانان علمی و نظام آموزشی و پرورشی کشور.
اما برخی نشانه های رشد و قدرت علمی ایران، که در سایه ی هدایت های نظام و رهبری از نخبگان و همچنین روحیه ی جهاد علمی نخبگان و دانش آموزان و دانشجویان ایرانی اتفاق افتاد، عبارتند از: ۱) هفتمین کشور دنیا در زمینه ی اختراعات ۲) رشد علمی ۱۱ برابری نسبت به نرخ رشد متوسط علمی جهان و رتبه نخست رشد علمی در بین سال های ۱۹۸٠ تا ۲٠٠۹. ۳) رتبه ۱۶ علمی در جهان ۴) بیش از ۶۳ برابر شدن اسناد علمی کشور در ۲۱ سال ۵)رتبه های بالای کشور در علوم و مهندسی چون علوم ژنتیک،پزشکی،نانو،فیزیک، ریاضی، هوافضا، بیوشیمی و زیست مولکولی و... .
(منبع آمار ها: کتاب صعود چهل ساله، سید محمد حسین راجی و سید محمد رضا خاتمی است.)
جمهوری اسلامی که برگرفته از انقلاب اسلامی است، همچون درخت تنومند و ریشه داری است که گروه های بسیاری، که دشمنان دین، بشریت و ایران و ملل مستقل هستند، تیشه‌ها برای زدنش،تیزکردند اما با آنکه توانستند ضرباتی به آن بزنند هیچ گاه نتوانستند آن را از ریشه اش، که مبانی اسلامی و حمایت مردمی است، جدا کنند.اما آفات و کرم های درونی این درخت ضربات مهلک تری بر جانش زدند.لیکن شیره ی خونین این درخت،خون شهدای تربیت یافته ی انقلاب اسلامی است. و این شیره بلای جان دشمنان داخلی و خارجی این درخت است.
این انقلاب و نظام بستری برای اصلاح‌ و بهبود‌ است.بستری است برای ظهور حضرت حجت(عج)که ظهورش نجات از تمام غل و زنجیر های بشر است.همو که یگانه منجی بشر از گرداب فساد،جنگ،کینه، دشمنی،فقر اکثریت و امراض است. شروع حضورش پایان حضور بدخواهان بشریت و جنگ های قدرت است.
اما برای رسیدن به این هدف متعالی دینی و بشری و یا قوی تر کردن کشور در هر جنبه چه باید کرد؟
راه حل خودسازی است.برای جهاد با فساد،رانت،ظلم و جور و هر سیاهی ای، ابتدا نیاز به جهاد با سیاهی های خودمان داریم.تا درون مان را درست نکنیم همچون تیر ساختمانیِ درون تهی هستیم هر چقدر بار رویمان بیشتر باشد احتمال شکست مان بیشتر می شود و این یعنی خرابی بسیار بزرگتر. بسیاری با علم و انگیزه وارد کار های دولت شدند تا به گمان خودشان با مشکلات مبارزه کنند لیکن چون خود را نساخته بودند خود از بدترین مشکلات شدند.اختلاس گران و رانت بازان آدم های بی سوادی نبودند!آدم های بی انگیزه ای هم نبودند.آنها نیز مثل من و تو بودند لیکن نتوانستند در جایگاه قدرت و تصمیم گیری،خود را از فساد حفظ کنند.من و تو هم همین هستیم. آیا پایمان در حوادث و صحنه های روزمره نلغزیده؟ آیا نمازمان را همیشه حفظ کرده ایم؟ نگاه مان و روابطمان با نامحرم را حفظ کرده ایم؟ آیا زبانمان را از غیبت و تهمت و تمسخر دوستان و غیر آنها پاک کرده ایم؟ آیا دست و پایمان را از اذیت و آزار دیگران مرخص کرده ایم؟اگر نه،پس بدانیم که در برابر هیولای فساد و وسوسه ی شیاطین جنی و انسی نیز چه بسا نتوانیم دامانمان را حفظ کنیم.
راهکار ترک صحنه نیست.راهکار رزم با خود است جنگ با نفس خود،که دشمن ترین دشمنان ماست.

همچنین می توانید از دیگر یادداشت های بنده نیز دیدن کنید.

اندکی در مورد فتنه اخیر قسمت اول

دو سوال از آتئیست ها

اثبات خدا به وسیله ی برهان علیت

حکایت مرد و گنج