راه های ارتباطی: https://dbt3.ch/@reza انتشارات ما: https://virgool.io/KarrarGroup
پروپاگاندا علیه ج.ا به نقل از ویکیپدیا
به نام خدا
داشتم صفحه پروپاگاندای ویکیپدیا را میخواندم، هر چه مورد از بخش «روشها» را که میخواندم نمونه واقعی آن را به یاد میاوردم. به ذهنم رسید که چطور همهی پتانسیل یک پروپاگاندا بر ایران وارد میشود. بیایید بخش «روشها»ی این صفحه را جزء به جزء بررسی کنیم:
۱-
برچسب زدن (Name Calling): این روش به منظور برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه مخالف استفاده میشود. این روش باعث میشود که نیازی به ایجاد بحث استدلالی با گروههای مخالف نباشد؛ یکی از این روشها استهزای مخالفان با کاریکاتور است.
اینکه واضح است. با زدن برچست «بسیجی» یا «ارزشی» یا به قول آنها «عرزشی» باعث ایجاد تعصب در مخاطبین میشوند. از جمله بقیه این برچسبهایی که با این هدف زده میشوند، «آخوند» و «سپاهی» است.
۲-
شعارهای فریبنده (Glittering Generalities): در این روش سعی میشود که بادادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی توجه افکار عمومی به پیام مبلغ جلب شود. این پیامها اغلب بر حول محور ارزشهایی همچون شرافت، دین، افتخار به میهن و میهنپرستی یا ارزشهای خانوادگی بیان میشود.
هر کس را که با آنها همراهی نکند «بیشرف» خطاب میکنند. این باعث میشود که افراد بصورت ناخودآگاه یا برای اینکه از مخاطب قرار گرفتن این شعار مصون باشند با آنها همراهی کنند. برخی شعارهای دیگر مثل «دیکتاتور» یا شعارهایی که بوی آزادی میدهند از این نوعاند.
۳-
حمله شخصی (Ad hominem): حمله کردن به شخصیت فرد (مثلاً اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور)، به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
یکی از مواردی که همین الآن به ذهنم رسید، تهمتهایی است که به قاضی «صلواتی» زدند. با تهمت زدن به چنین اشخاصی قصد دارند کل نظام را فاقد اعتبار نشان دهند.
۴-
تکرار (Ad nauseam): تکرار بیوقفهٔ یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث میشود که کمکم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود. این حربه اگر همراه با کنترل و سانسور رسانهها باشد، تأثیر بیشتری خواهد گذاشت.
این روش نیز کاملا واضح است. آنقدر حرفهایشان را تکرار کردهاند که خودشان هم این حرفها را باور کردهاند. واقعا گاهی که در صفحه ایراناینترنشنال گشت میزنم از اینهمه تکرار تعجب میکنم!
۵-
توسل به قدرتمندان (Appeal to authority): برای اثبات درستی یک سخن، به جای استدلال منطقی، به مرجعیت و اقتدار و محبوبیت گویندهٔ آن استناد میشود.
علی کریمی و حمید فرخنژاد که هیچ؛ از سیاستمداران جهان هم نقل قول میگذارند تا شاید به دلیل سرشناس بودن گوینده، شنونده به درستی سخن توجهی نکند:
۶-
توسل به ترس (Appeal to fear): القای ترس و نگرانی همگانی برای آن که مردم با حکومت همراه شوند، همچون تأکید بر خشونت و وحشیگری دشمنان یا احتمال حملهٔ قریبالوقوع آنها.
این توییت گویای این عبارته:
۷-
توسل به اکثریت (Bandwagon): القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است تا افراد برای همرنگ جماعت شدن، یا برای رسیدن به پیروزی حتمی، به پیروان آن فرد یا حزب بپیوندند.
وقتی کسی ببینید که اکثریت فلان کار را میکنند و یا فلان تفکر را دارند، سعی میکند مثل آنها رفتار کند. القاء اکثریت بودن براندازها، یکی از معمولترین القاءاتی هست که همواره در اخبارشون وجود دارد:
۸-
دروغ بزرگ (Big Lie): بیان دروغی چنان بزرگ که هیچکس فکرش را هم نمیکند که کسی آن قدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.
۹-
سیاه و سفید نمایی (Black-and-white fallacy): جلوه دادن اوضاع به گونهای که افراد تنها دو گزینه در برابر خود ببینند: یا دوست کامل بودن یا دشمن کامل بودن.
دوقطبیسازی از حیلههای دشمن است که میشود گفت مربوط به بند ۷ است. فردی که اعتراضاتی نسبت به نظام دارد ولی خواستهاش سقوط آن نیست، وقتی در معرض دوقطبی و سیاه و سفیدنمایی قرار میگیرد، به احتمال زیاد جبهه «بسیجی» یا «ارزشی» را انتخاب نمیکند و به سمت جبهه «برانداز» میرود.
۱۰-
حقیقت گزینشی (Selective truth): گفتن پیام تبلیغاتی در ضمن حقایق گزینش شده، به شکلی که مخاطب متوجه نشود که مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفتهاست.
گاهی رسانههای معاند اخباری را منتشر میکنند که اتفاقا این اخبار را رسانههای انقلابی هم منتشر میکنند.
به قول امام علی «ع»: اگر باطل با حق مخلوط نمیشد، بر طالبان حق پوشیده نمیماند. و اگر حق از باطل جدا و خالص میگشت زبان دشمنان قطع میگردید. اما قسمتی از حق و قسمتی از باطل را میگیرند و به هم میآمیزند، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره میگردد، و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت. (خطبه ۵۰ نهجالبلاغه)
کار شیطان، ممزوج کردن حق و باطل است و با این کار تمییز این دو را سخت میکند.
۱۱-
شرطیسازی (Classical conditioning): اگر مخاطب نسبت به الف واکنش خاصی داشته باشد (مثلاً از آن بیزار باشد، یا به آن علاقهمند باشد)، در چنین صورتی اگر شرطیساز همواره الف و ب را همراه هم به مخاطب عرضه کند، مخاطب کمکم خصوصیت الف را به ب هم سرایت میدهد بهطوریکه حتی اگر الف نبود، مخاطب همان واکنش را نسبت به ب نشان میدهد (از آن بیزار یا به آن علاقهمند میگردد).
دین؛ رسانههای مخالف جمهوری اسلامی، دین را نیز به سخره میگیرند و این هدف را دنبال میکنند که افرادی را که دیندارند ولی مخالف نظام، مخالف دین هم بکنند. کم ندیدهام افرادی را که از مخالفت با رهبر و نظام شروع کردهاند و حتی به بینمازی رسیدهاند. نمونه این قضیه را در «عمامه پرانی» دیدیم. علاوه بر این، پوشش مجریان این رسانهها نیز چنین هدفی دارد.
و در نهایت:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد تحقيق كنيد، مباد از روى نادانى به مردمى آسيب برسانيد، آنگاه از كارى كه كردهايد پشيمان شويد.
حجرات:۶
مطلبی دیگر از این انتشارات
آزادی بیان در ۳ دقیقه
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماجرای دعوت رهبر انقلاب به بورس چه بود؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه روزانه رهبر انقلاب