فرق کارسوق با ریاضی مدرسه چیه؟

اولین بار که با کارسوق آشنا شدم، دقیقا همین سوالو از خودم پرسیدم، فرق کارسوق با ریاضی مدرسه چیه؟

سعی کردم از اون جوابای کلیشه‌ای ندم، "کارسوق عمیق‌تره ، فرمولی نیست و آدمو به فکر می‌ندازه" ولی این قطعا همش نبود، مسابقه‌های دیگه‌ای هم بودن که "عمیق و غیرفرمولی و تفکربنیاد " بودن! مثال بارزشونم همین تورنومنت شهرها...

اما بعدها فهمیدم که کارسوق فقط آدمو به فکر نمیندازه، کارسوق آدمو درگیر می‌کنه! یه درگیری عمیق و لذت‌بخش... چیزی که هیچ جای دیگه پیداش نکردم... درگیری‌ای که صرفا ذهنی نیست، کارسوق با داستانای جذاب، سوالای متفاوت، مباحث متنوع و محیط تعاملی‌ای که ساخته، ریاضی رو به روحِ آدم گره میزنه، اونم یه گره‌ی کور! از اون گره‌هایی که آدم اصلا دلش نمی‌خواد بازش کنه ( البته اگه بتونه بازش کنه :) )

معلمای مدرسه (البته به استثنای تعداد خیلی محدودی)، تنها هدفشون انتقال اطلاعات به دانش‌آموزانه، اطلاعاتی که باید با سریع‌ترین سرعت ممکن وارد ذهن دانش‌آموز بشن تا اون بتونه مسائل سطحی و ازپیش‌تعیین‌شده‌ی ریاضی رو مثل یه ماشینِ آموزش‌دیده، به خوبی حل کنه، شبیه یه کد که ورودی مشخصی داره و باید طی یه سری فرآیند، خروجی درست رو بده ولی مهم فرایند نیست، تا وقتی خروجی درست باشه اون دانش آموز عالیه! همین قدر ماشینی... همینقدر پوچ... ولی کار کارسوق انتقال عشقه! عشقی که باعث میشه فارغ از خروجی درست یا غلط، فرآیند رو دریابیم و اون رو بهبود ببخشیم، عشقی که باعث میشه سوالات رو دوست داشته باشیم و برای حلشون خودمونو به در و دیوار بزنیم =))

ولی مهم‌ترین ویژگی کارسوق آدماش‌اند ! کارسوق فراتر از یه مسابقه، یه سبک زندگیه! یه سبک تفکر خاص و متفاوت که آدمای کمی جذبش میشن. وقتی سوالای کارسوق رو می‌خونی، اون متون جذاب و البته مفاهیم عمیق و عمدتاً چالش‌برانگیز رو از لابه‌لای اون متون درمی‌یابی، به این فکر می‌کنی که اون افراد چقدر روش وقت گذاشتن؟ چند نفر نشتن و ساعت‌ها فکر کردن تا این متن برای منِ نوجوون جذاب باشه و باهاش ارتباط برقرار کنم؟ چند نفر این سوال چالش‌برانگیز رو طرح کردن تا ذهن من رو به چالش بکشن؟ آره... فرق اصلی کارسوق با ریاضیات مدرسه آدماشه! همون آدمایی که با وجود تموم کارای روزمره و دغدغه‌های کوچیک و بزرگشون، وقت می‌ذارن و براشون مهمه که من از چرخه‌ی معیوب آموزش مدرسه بیرون بیام و لذت ریاضی و الگوریتم رو بچشم... همونایی که بهم یاد میدن تفکری به سبک خودم بسازم و اونو بهبود ببخشم... وقت و تلاش این آدما برای چیزی که کمتر کسی تو دنیای بیرون بهش اهمیت میده، تفاوت اصلی رو با کلاس ریاضی‌ای ایجاد می‌کنه که معلمش هدفی جز "انجام وظیفه" نداره...

متنی که خواندید، نوشته‌ی ملیکا مشرفی، دانش‌آموز پایه‌ی نهم دبیرستان فرزانگان امین ۱ اصفهان بود. از او برای نوشتن این متن زیبا ممنونیم!