جویندگان طلا سر از سعادت‌آباد درآوردند!!

در میان اخبار مرگ و بیماری، گرانی و تحریم و مذاکره و ببند و بگیر و این یکی آن را تهدید کن و آن یکی این را افشا، خبر رسید که جمعی از سهامداران در مقابل سازمان بورس در سعادت‌آباد تجمع کرده اند و شعار "عزاست عزاست امروز " سرداده اند.

همانهایی که به امید میلیاردر شدن، با تکیه بر کلیپ های انگیزشی اینستاگرام و بر اساس آموزه‌های کتاب مقدسشان " قورباقه ات را قورت بده " و " چه کسی پنیر مرا جابجا کرد" دار و ندارشان را "هرچی کانالمون گفته" خریده اند و اینک وامانده‌اند در صف‌های فروش سنگین که با دامنه نوسان نامتقارن " پایینش کمتر از بالاش" چند قفله شده و احیاناً دارند میرسند یا رسیده اند به موعد پرداخت بدهیها و اسکونتها و وامها و پاس کردن چکها در حالی که مدام در گوششان سرزنش اطرافیان و پیش چشمانشان آرزوهای برباد رفته را میشنوند و میبینند.

وارن بافتهای میهنی که خودشان چند ماهیست در صف فروشند، اما صف فروش را بلای جان می دانند!!!

خودشان از نوسان چند درصدی روزانه در روزهای حساس بازار نمی گذشته‌اند و اینک نوسان‌گیران را مقصر میدانند!!!

خودشان هنوز درکی درحد جمله "سهام با قیمت پایینتر جای رشد بیشتری دارند" از بازار سرمایه دارند و اینک برای همه ارکان بازار نسخه و راهکار برون رفت از بحرانی که خود ساخته اند تجویز می کنند!!!

خودشان در روزهای سبز امواج الیوت را و تحلیل هایشان را نفحاتی معجزه آسا می دانستند.چون کلمات که به جان و دل شاعران می ریزند. انگار داوینچی وار "عذرای صخره ها" را تصویر می کنند و اینک سر بر صخره های گرانیتی سازمان بورس می‌کوبند.

در خاطراتم از کودکی همواره کسانی بودند در مدرسه که وقتی با همکلاسها درگیر می شدند عزت و بزرگیشان به نتیجه بستگی داشت.اگر برنده بودند چون پهلوانان پیروزمند و فاتحان واترلو نمی شد از پس و پیششان گذشت و اگر شکست می خورند، مظلوم نمایانه به ناظم گزارش می دادند که دست به سینه، پشت نیمکت، ساکت و در حال انجام تکالیف، بدون دلیل و ناگهانی مورد هجوم چند نفری قرار گرفته اند و فلانی بود و فلانی بود و فلانی و بدون مقاومت و مقابله به مثل، برای حفظ حریم و قوانین به دفتر آمده‌اند.

برای من آنها همیشه رقت انگیز، ضعیف و کوچک بودند.

این جمله از من برای تمامی فعالان اقتصادی در ایران یادگار بماند. در هر بازاری که با هجوم عوام مواجه شدید، تاکید می کنم هر کسب و کاری در ایران، در کوتاهترین زمان و سریعترین حالت فرار کنید. گول منافع کوتاه مدتش را نخورید. کسب و کار چند سالتان را بگذارید، سرمایه تان را بردارید و فرار کنید. هجوم عوام آخرین حلقه از نابودی هر کسب و کاریست و بورس ایران را همین طاعون ویران نمود.