مشارکت کارمندان در انجام کارها

مشارکت کارمندان برای سازمان ها از اهمیت بسیاری برخوردار است ، میزان مشارکت کارمندان و ارتباط شان با سازمان به یکی از دغدغه های منابع انسانی تبدیل شده است؛ دغدغه‌ای که نشان از میزان تعهد کارمندان و علاقه‌ ی آنها نسبت به ماندن در آن سازمان می باشد.

طبق نظرسنجی گزارش شده از شرکت Cascade Corporation از 447 مدیر برای پیش بینی مشکلات یا دغدغه های منابع انسانی در سال های پیش رو حدود 47 درصد مدیران، بزرگ ترین دغدغه را مشارکت کارمندان در فعالیت های شرکت اعلام کردند و بعد از آن حفظ و نگهداشت کارمندان، جذب و استخدام ،برنامه ریزی برای جانشینی نیروها را بیشترین دغدغه در حوزه ی منابع انسانی اعلام کردند.

مشارکت کارمندان در واقع ایجاد یک محیطی است که در آن افراد احساس می کنند که بر تصمیمات و اقداماتی که بر کار آنها تأثیر می گذارند، نقش دارند.
47 درصد مدیران، بزرگ ترین دغدغه را مشارکت کارمندان در فعالیت های شرکت اعلام کردند
47 درصد مدیران، بزرگ ترین دغدغه را مشارکت کارمندان در فعالیت های شرکت اعلام کردند

مشارکت کارمندان چه تعریفی دارد؟

مشارکت به معنای درگیری ذهنی و عاطفی افراد در موقعیت شغلی یا تیمی است که افراد را در رسیدن به هدف تیمی و کمک به یکدیگر و شریک بودن در خروجی کار بر می انگیزد.

به عبارت دیگر درگیر کردن ذهنی و عاطفی فرد با کار و تخصص خود است به صورتی که خود را مشتاق و متعهد به کار و محیط کاری خود احساس می کند و در این صورت فرد مشتاقانه و خودمختار ، توانایی و استعداد خود را در مسیر رشد و توسعه ی سازمان به کار می گیرد.

مشارکت راهکاری است که به کارمندان اجازه داده می شود به جای اینکه به صورت مستمر مدیریت شوند از توانایی های خود بهره گیرند، فکر کنند ،نوآوری داشته باشند و در تصمیم گیری مشارکت کنند.

مشاركت کارمندان ، انواع روش ها و فعالیت هایی است که در زمینه ی ایجاد احساس تعلق، شریک و مسئول بودن افراد در نتیجه ی کار و فعال بودن آنها نسبت به ارزش ها و استراتژی سازمان به کار می رود.

پايه و اساس این اندیشه بر این است كه کارمندان در فرایند تصمیماتی كه بر سرنوشت آنها اثر می گذارد، مشاركت کنند و در كار از آزادی عمل بیشتری برخوردار شوند و در نهایت باعث افزایش بازدهی و بهره وری در سازمان شوند.

 مشارکت به معنای درگیری ذهنی و عاطفی افراد در موقعیت شغلی یا تیمی است
مشارکت به معنای درگیری ذهنی و عاطفی افراد در موقعیت شغلی یا تیمی است
برای اينكه مشاركت کارمندان در فعالیت های سازمان شکل بگیرد، باید به نظریات و تفکر افراد امکان بروز داده شود.

چرا مشارکت کارمندان برای یک سازمان مهم است؟

مشارکت، مالکیت و تعهد کاری را در افراد افزایش می دهد، محیطی را ایجاد می کند که افراد تصمیم می گیرند انگیزه و مشارکت داشته باشند. بسیاری از سازمان ‌ها به دنبال بهبود مشارکت کارکنان‌ شان در فرآیندهای سازمان هستند؛ چراکه می دانند این مشارکت می تواند تاثیرات مثبتی در عملکرد، حفظ استعدادها و نوآوری داشته باشد.

تقریبا از هر 10 کارمند، افزایش تعامل و مشارکت در کار را عاملی در جهت افزایش بهره وری خود در کار می داند.

مشارکت باعث ایجاد انگیزه در میان کارمندان شده، باعث می شود کارها به صورت منظم، دقیق و مطلوب پیشرفت کند، مشارکت کارمندان به مدیران این امکان را می دهد که از توانمندی، خلاقیت و تجربه کاری افراد در جهت سرعت بخشیدن تصمیم گیری ها، رسیدن به اهداف استفاده کنند. اگر افراد از اهداف و ماموریت تیم و سازمان هرچه بیشتر آگاه شوند و مشارکت کنند، آنها دیگر فقط فرآیندهای کار را انجام نمی دهند، بلکه روش های بهتری برای رسیدن به نتایج به کار می گیرند و در انجام آن خودمختاری و رشد را احساس می کنند و در طی آن سازمان بهینه تر به اهداف خود دست می یابد.

برای اينكه مشاركت کارمندان در فعالیت های سازمان شکل بگیرد، باید به نظریات و تفکر افراد امکان بروز داده شود.
برای اينكه مشاركت کارمندان در فعالیت های سازمان شکل بگیرد، باید به نظریات و تفکر افراد امکان بروز داده شود.

چطور مشارکت کارمندان را برای انجام کارها بیشتر کنیم؟

ارتباطات، استراتژی سازگار، مدیران قدرتمند و مربی و احساس فرصت رشد در کار، ازجمله عوامل ایجاد کننده ی عملکرد مشتاقانه و مشارکت در کار می باشد.

ارتباطات افراد شرکت با یکدیگر و ارتباط و همدلی مدیران در شنیدن نظرات افراد و ارائه ی بازخورد نظرات به افراد، عامل مهمی است برای اینکه کارمندان احساس ارزشمندی از درگیر شدن در فرایند کار را داشته باشند.

ازجمله مهم ترین راه های ایجاد ارتباط موثر درون سازمانی، کاهش لایه ها و سلسله مراتب است. به صورتی که افراد حس عضویت و تعلق داشتن خود به محیط را به دور از جایگاه شغلی احساس کنند.

دادن فرصت بیشتر به کارمندان و فراهم کردن شرایطی که همه ی کارمندان به صورت شفاف به اطلاعات انجام کار، فرایند انجام و چگونگی انجام کار به همراه نیازها و انتظارات واضح دسترسی داشته باشند، اگر مدیری به اشتراک گذاری اطلاعات نپردازد، مشارکت از بین می رود.

متداول ترین روش ایجاد و سنجش مشارکت در افراد، نظرسنجی و گزارش دهی از طریق خود کارمندان با برگزاری جلسات یک به یک و شنیدن نظریات و شناخت دیدگاه شخصی آنها است.

چرا که مشارکت کارمندان یک موضوع پیچیده و چند جانبه است و دیگر در نظر گرفتن پاداش، مزایا و ... به تنهایی برای خوشحالی و مشارکت کارمندان کافی نیست و باید درک تاثیر کار بر روان فرد نیز درنظر گرفته شود.

با اینحال انجام نظرسنجی‌ به شرکت‌ ها اجازه می‌ دهد تا نظر کارمندان را نسبت به عملکرد سازمان و اقداماتی که توسط مدیران انجام می ‌شود بدانند؛ مواردی که تاثیر مستقیم در مشارکت کارمندان دارد.

جمع ‌آوری بازخورد کارمندان از طریق نظرسنجی کمک می کند که بخش‌ های مشکل‌ ساز شناسایی شوند. در این حالت پیش از آنکه مسائل مربوط به محل کار از کنترل خارج شود، می‌ توان مشکلات را با مشارکت خود افراد ، گفت و گو با مدیران حل کرد. همچنین، می ‌توان در ادامه تاثیرات حل مشکل را در انگیزه کارمندان و علاقه ‌شان برای ماندن در سازمان سنجید.

جمع ‌آوری بازخورد کارمندان از طریق نظرسنجی کمک می کند که بخش‌ های مشکل‌ ساز شناسایی شوند.
جمع ‌آوری بازخورد کارمندان از طریق نظرسنجی کمک می کند که بخش‌ های مشکل‌ ساز شناسایی شوند.

مشارکت کارمندان در دور کاری چگونه است؟

همانطور که قبلا اشاره کردم، مشارکت یعنی ارتباط احساسی و درگیری فکری و عاطفی کارمند نسبت به کار و سازمانی که در آن کار می‌ کند. انگیزه فرد و چیزی که باعث می‌ شود نسبت به سازمان احساس تعلق خاطر پیدا کند. بنابراین در دوران دور کاری نیز با فراهم کردن موارد زیر می توان مشارکت افراد را در سطح مطلوبی حفظ کرد.

  • ارتباط مداوم:

عدم برقراری ارتباط مناسب می ‌تواند یکی از بزرگترین موانع مشارکت در دور کاری باشد.

  • به روز رسانی های منظم:

چرخش اطلاعات و آگاه کردن افراد نسبت به ارزش ها، اهداف، مسیر حرکت سازمان و تغییراتی که ایجاد شده است و پرسش نظر افراد، برگذاری جلسات گزارش عملکرد شرکت و در دسترس بودن به منابع و امکانات از دیگر عوامل مهم حفظ مشارکت است.

  • پیگیری و توجه کردن به کار و افراد:

منظم و کارامد نگه داشتن افراد تیم، بازخورد دادن و بازخورد گرفتن از آنها و توجه به وضعیت روانی و محیطی آنها در کار

  • توجه به ابزار و سیستم ، آموزش پلتفرم های مختلف در دور کاری به افراد و در نظر گرفتن این موضوع که افراد ابزار و فناوری مورد نیاز را برای انجام کار را با کم ترین چالش در اختیار دارند.