القای تئوری مذاکره توسط جریان تحریف

روحانی در آستانه فرارسیدن ایام رحلت پیامبراکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) در جلسه هیئت دولت گفت:

امام حسن(ع) امام صلح و پیوند بود، ایشان امامی بود که با ایجاد وحدت برای حفظ اساس اسلام، گام برداشت. وقتی برخی از اصحاب امام حسن(ع) آمدند با زبان معترضانه که چرا صلح کردید، چرا پیمان را امضا کردید، حضرت فرمودند، جامعه اسلامی که فقط شما ۱۰ نفر نیستید، شما ۲۰ نفری که این جا نزد من آمدید که فقط دنیای اسلام نیستید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح می‌خواهند و وقتی که مردم این را می‌خواهند، صلح را انتخاب می‌کنم. این راه امام مجتبی (ع) است. امام مجتبی به ما می‌آموزد که مرد جنگ باشیم به روز جنگ و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح، جنگیدیم و در روز جنگ، صلح کردیم، هر دو خطا و اشتباه است. به‌موقع باید بایستیم و بجنگیم و به‌موقع باید صلح کنیم.

این سخنان به نوعی زیر ساخت سازی و ایجاد بستر فکری در جامعه با چاشنی تحریف واقعیت ها با ابزار گروگان گیری معیشت مردم و تحمیل مذاکره با وعده حل شدن مشکلات و گره زدن صرف معیشت به مذاکره است.جریان تحریف بارها و به شیوه های مختلف سعی در انکار مسئله حل شدن مشکلات داخلی توسط مدیریت انقلابی و نگاه به داخل و توان ظرفیت های بومی داشته است و ناتوانی مدیریتی(نگاه خوشبینانه) و البته شاید نخواستن را” در پس بلد نیستم ها “پنهان کرده است و مذاکره را بهانه و از ابزار های مختلفی جهت اعمال آن بهره برده است که این بار سعی در تحریف تاریخ سیاسی اسلام داشته است اما چرا؟

آیا هدفی غیر از القای جو روانی به جامعه و با منظور بازگشت به مذاکرات و نمونه نتیجه بارزش برجام( خسارت محض) می‌باشد؟

در زمانی که ابن عباس ها و خواص فریب وعده های دشمنان قسم خورده اسلام بخورند و یا خود را تسلیم سکه های زر کنند و با تزویر به جامعه القا کنند راهی غیر از مذاکره و تسلیم شدن نیست به طبع جامعه نیز تحت تاثیر این جو قرارخواهد  گرفت و امام جامعه بر طبق اصل اساسی تریبتی و عبرت گیری یعنی بالا رفتن سطح درک مردم تصمیمات کلان را بر طبق خواست اکثریت مردم پی ریزی میکند اما آیا نقش خواص در القای این تحریف و اجحاف در حق امام جامعه با تئوریزه کردن صلح بی تاثیر است؟

و اینکه طبق بیان اقای روحانی در خصوص خواست مردم در باب صلح و پذیرش این مطلب از سوی امام حسن (ع) (با علم بر بد عهد بودن طرف مقابل اما با خواست مردم و هدف افزایش فهم جامعه ) آیا معاویه به تعهدات خود عمل کرد که جواب این سوال طبق تاریخ “خیر” میباشد اما تاریخ سیاسی اسلام قابل انطباق در زمان های دیگر است که جریان تحریف از همین مسئله  به شکل وارونه به جامعه برای رسیدن به اهداف خود بهره جسته است و هدف از تمام این مطالب القای مذاکره است

آیا معاویه های زمان به وعده های خود عمل کرده اند؟ و آیا فرقی بین اشخاص آنها وجود دارد و در سیاستشان تغییری ایجاد میشود؟ که نمونه امروز آن دمکرات یا جمهوری خواه بودن است که جریان تحریف سعی در بزک کردن و مرزبندی آمریکای خوب از آمریکای بد دارد مسئله برجام و دیگر اتفاقات نظیر آن عبرت نمیشوند و یا اینکه نمیخواهند  اشتباهات خود را بپذیرند؟

اقدامات این دو حزب علیه ایران

اما میخواهیم به اقدامات این دو حزب علیه ایران اشاره کنیم که به بهانه دشمنی با نظام جمهوری اسلامی به مردم ایران خسارت وارد کرده اند و بسیاری از تحریم ها تاثیر مستقیم بر زندگی مردم داشته است و این خود نشان از دشمنی با ملت ایران است

تحریک عراق و تحمیل جنگ هشت ساله، دخالت نظامی مستقیم در جنگ شامل:

هدف قرار دادن سکو‌های نفتی، حمله به کشتی «ایران اجر» و ناوچه «جوشن» و «سهند» و به ویژه فاجعه انهدام هواپیمای مسافربری و شهادت ۲۹۰ مسافر و خدمه که ۱۱۸ نفرشان زن و کودک بودند.

سهم دمکرات ها از این اقدامات خصمانه میتوان به:

اعمال نخستین تحریم‌های اقتصادی با عنوان تحریم‌های اولیه در دوره کارتر

اعمال تحریم‌های فراگیر اقتصادی «داماتو»، ممنوعیت سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران در دوره کلینتون
 تمدید تحریم‌های ده ساله داماتو با ابعاد سخت گیرانه‌تر «ایسا» در دوره کلینتون 
 ممنوعیت فروش تسلیحات، تاسیس رادیو ایران آزاد و فعال کردن بخش فارسی صدای آمریکا در دوره کلینتون 
 اعمال شدیدترین تحریم‌های هوشمند، فلج کننده و همه جانبه اقتصادی با عنوان تحریم‌های ثانویه در دوره اوباما 
 تجاوز ملوانان آمریکایی به حریم آبی ایران در خلیج فارس در دوره اوباما
 ایجاد گروه‌های تروریستی به ویژه داعش، ناامن سازی‌های گسترده مرزی و حمله به جبهه مقاومت اسلامی در عراق، سوریه و لبنان در دوره اوباما

و نمونه بد عهدی جمهوری خواه ها

در سال های اخیر میتوان به خروج از توافق برجام و وضع تحریم های ظالمانه و فشارهای حداکثری بر ملت ایران و تهدید به جنگ  اشاره کرد

که البته همین تهدید ها ابزار و بهانه جریان لیبرال در داخل برای سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریت ها و نخواستن ها میباشد

با این همه آیا آمریکا قابل اعتماد است؟

آیا میتوان به وعده های دشمنان قسم خورده ملت ایران اعتماد کرد؟