بلای جان جامعه

تحلیل وضعیت «بلای جان مردم»
حجم زیادی از درآمد ایران از فروش نفت بدست‌ می آید‌ درآمدهای حاصله از فروش نفت؛ به شکل دلار در اختیار بانک مرکزی قرار می‌گیرند تا به ریال تبدیل شوند.
۱:ایران می‌تواند این پول را به اقتصاد کشور تزریق کند، با آن کالای خارجی بخرد، آن را در اختیار واردکنندگان بگذارد
۲: درآمد خود برای سرمایه‌گذاری و توسعه زیرساخت‌های کشور استفاده کند.
اما در حالت عادی باید دلار به شکل درآمد ارزی در اختیار صادرکنندگان و صاحبان صنایع کشور باشد. اما در ایران به‌خاطر وجود شرکت نفت، بیشترین حجم دلار به بانک مرکزی منتقل می‌شود و در اختیار دولت قرار می‌گیرد.
به همین دلیل است که بانک مرکزی به‌سادگی قادر است با تزریق ارز، قیمت دلار را کم یا با متوقف کردن عرضه آن باعث گران شدن ارز شود درنتیجه برای همین در کوتاه‌مدت اثر بانک مرکزی بر نرخ ارز بیشتر از وزارت صمت خواهد شد بر همین اساس میخواهیم نگاهی بیندازیم‌به تحولات ارزی در چند دوره اخیر ریاست‌جمهوری:
در آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که مصادف بود با اولین تلاش برای تک‌نرخی کردن ارز و استفاده از منابع ارزی کشور برای سازندگی‌‌‌کشور این درحالی بود که وقتی سیدمحمد خاتمی دولت را با ارز ۱۷۵ تومانی تحویل می‌گرفت، بازار آزاد رقم ۴۷۸ تومان را به عنوان قیمت می‌شناخت دولت خاتمی تا سال ۱۳۸۰ به نرخ ارز دولتی دست نزد. اما مردم خوش‌بین به آینده هم باعث شدند که ارز همگام با تورم رشدی معقول داشته باشد و با وجود ناهمواری‌های ۱۳۷۸ به مرز ۸۰۰ تومان برسد.
مردم ایران امیدوار بودند در دوره دوم ریاست‌جمهوری خاتمی فنر تورمی در برود. اما خاتمی دلار ۹۰۰ تومانی را به دولت آقای محمود احمدی‌نژاد تحویل داد ما دوره اول ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد را به سلامت از آن عبور کردیم اما در سال ۱۳۹۰ دلار ۱۱۰۰ تومانی به ۱۸۰۰ تومان و سال بعد به مرز ۴ هزار تومان رسید کابینه حسن روحانی فرارسید مردی که توانست تا سال ۱۳۹۶ نرخ دلار را در کانال ۴ هزار تومان نگه دارد اما در سال ۱۳۹۷ و در پی تصمیم‌های عجیب دونالد ترامپ و اعمال تحریم‌های ظالمانه و برخلاف توافق‌های بین‌المللی، قیمت دلار با سرعتی عجیب افزایش یافت
درواقع ما‌وقتی از بازار ارز حرف می‌زنیم منظورمان از بازار ارز محل تقابل عرضه و تقاضا است پس برای درک بازار ارز باید تقاضا و عرضه‌کنندگان دلار را بشناسیم.
همان‌طور که گفته شد خریداران نفت بزرگ‌ترین عرضه‌کننده دلار هستند. اما هر غیرایرانی که کالایی ایرانی بخرد به‌نوعی در عرضه ارز نقش دارد. به همین دلیل گردشگرهایی که به ایران می‌آیند یکی از بهترین منابع عرضه دلار هستند،
متقاضیان ارز دو دسته میباشند: ۱:متقاضیان سوداگری(سفته بازی) ۲: متقاضیان واقعی
واردکننده‌ها، صاحبان صنایع که به خرید از خارج نیاز دارند، مسافران خارجی و به‌طورکلی هر کس که جنس خارجی می‌خرد، متقاضی واقعی ارز است.
اگر اتفاقی بیفتد که تقاضای خارجی برای کالا و خدمات ایرانی زیاد شود سمت عرضه سنگین می‌شود و دلار ارزان می‌شود.
اگر قیمت دلار کم شود چه اتفاقی می‌افتد؟ سفر خارجی، گوشی موبایل و خودروی خارجی ارزان می‌شود. عده زیادی دلشان می‌خواهد یک سفر به خارج بروند و وقتی برگشتند موبایل و ماشین جدید آخرین مدل بخرند. سنگین‌شدن کفه تقاضای دلار باعث می‌شود نرخ ارز بالا بروداگر قیمت دلاربالا برود، عده زیادی سفر خود را لغو می‌کنند، گوشی خود را عوض نمی‌‌کنند و به همان خودرو معمولی خود رضایت می‌دهند.
کم شدن تقاضای دلار قیمت آن را متعادل می‌کند.به همین دلیل وقتی یک اتفاقی بیفتد که دلار بالا برود، دلایلی برای پایین آمدن قیمت ایجاد می‌شود و وقتی قیمت پایین بیاید، نیرویی قیمت دلار را بالا می‌کشد. برای همین قیمت دلار به‌طور مداوم نوسان می‌کند.
فرض کنید شما با دوست خارجی‌ خود به رستوران می‌روید و غذای ۵۰ هزار تومانی سفارش می‌دهید. گرانی غذا شما را معذب می‌کند اما دوست خارجی از غذای ۵ دلاری خودش به‌شدت راضی است دلیل این بحث در کجاست؟!
برای هر دوی شما غذا ۵۰ هزار تومان و یک دلار ۱۰ هزار تومان است، اما برای این که دوست خارجی شما بتواند حال شما را درک کند باید قیمت غذا را با نرخ واقعی دلار (مثلا هزار تومان) حساب کند. برای او هم غذای ۵۰ دلاری گزینه‌ای اقتصادی به‌حساب نمی‌آید. (هزار تومان بودن نرخ واقعی به معنای گران یا ارزان بودن نرخ ۱۰ هزار تومانی نیست. بلکه قدرت خرید شما را نشان می‌دهد.)
چرا دلار باید ارزان شود؟
الف- صنعت داخلی پاسخگوی نیاز مردم نیست و رشد قیمت دلار زندگی را سخت می‌کند. ازآنجایی‌که بیشتر نهاده‌های تولید وارداتی هستند، گران شدن دلار یعنی نابودی کار و سرمایه ایرانی.
ب_ واردات و سفر خارجی همیشه ماهیت بد و خروج ارز‌ ندارد ،واردات کامپیوتر می‌تواند به روز باشد مردم می‌توانند سفر کنند و تجربه به کشور وارد کنند.
ج- نرخ ارز که بالا برود، دولت‌ها احساس می‌کنند درآمدشان بیشتر شده است که نتیجه آن فقر مردم ؛ثروت دولت، افزایش شکاف طبقاتی و…میباشد
د- افزایش نرخ ارز به‌معنای پهن‌کردن فرش قرمز برای نیروی کار خارجی‌ است و بهای آن مایوس شدن نیروی کار ایرانی است.
چرا دلار نباید ارزان شود؟
الف- تثبیت اجباری قیمت دلار مشکلی را حل نمی‌کند. اگر روابط خارجی خوبی نداریم، اگر تولید ملی نداریم، اگر کسی کالای ایرانی نمی‌خرد، با تزریق مُسکنِ نفتی نمی‌شود این مشکل را درمان کرد.
ب- با کاهش نرخ ارز، گران شدن قالی ایرانی و کاهش تقاضا برای فرش، کارگاه فرش‌بافی جای خود را به نمایندگی برندهای خارجی می‌دهد. کاهش نرخ ارز یعنی یارانه دادن به شرکت‌های خارجی از طریق تنبیه شرکت‌های داخلی.
ج- کاهش نرخ ارز به‌ظاهر وضع مردم را بهتر می‌کند. اما با تعطیل شدن کارگاه‌ها و از بین رفتن مشاغل، با وجود ارزان شدن برخی از کالاها، مردم پول کافی برای خرید نخواهند داشت.
د- در کوتاه‌مدت می‌شود ارز تزریق کرد و قیمت‌ها را پایین آورد و مردم را در خوشی دستیابی به کالای خارجی غرق کرد. اما فنر نرخ ارز بالاخره در می‌رود و به نرخ سرکوب نشده می‌رسد، با این تفاوت که میلیاردها دلار درآمدی نفتی که باید برای توسعه کشور خرج می‌شد، طی سال‌ها تباه‌شده است.

احسان قربانی