معصومه دشت گرد هستم ، روانشناسم و بیشتر در حوزه آسیب های اجتماعی فعالیت دارم، نوشتن را انتخاب کردم برای پالایش ذهنم!
آزادی در اسارت
مانند ماهیهای کوچک قرمز که هر سال بر سر سفرههای هفت سین مهمان چند روزه انساناند و متاسفانه عمر زیادی ندارند. اما در اینجا ماهیهای قرمز دیگر کوچک نیستند و عمر چند ساله دارند. دلیلش میتواند این باشد که آنها شاید در حوض کوچکی اسیر باشند اما انعکاس آسمان بیکران را در حوض کوچک خود دارند، آسمان آبی با تکه های ابرهای سفید بر روی آب؛ که برای آنان تداعی کننده دریاست. ماهیهای قرمز گرفتار در حوض کوچک "مروارید گاردن" ، اگر نمیتوانند در آبهای آزاد باشند، در عوض در آبی بیکران آسمان شنا میکنند. چند سالی هست که این ماهیهای زیبا مهمان این باغ شدهاند. بیشترشان نیز در همینجا متولد شدهاند و به زندگی در این حوض خو گرفتهاند، یا شاید حافظه فراموش کارشان به آنها کمک کرده تا بتوانند خود را با شرایط جدید سازگار نمایند . چه کسی فکر میکرد ماهیهای کوچک قرمزی که برای سفرههای هفت سین خریداری میشوند و عمرشان حتی به سیزده بدر هم نمیرسد، حالا در این حوض زاد و ولد کنند و به زندگی ادامه دهند. گاهی زندانبان چنان مهربان است که زندانی نه تنها احساس اسارت نمیکند، حتی قفس خود را خانه خود میداند و به زندگی ادامه میدهد. درست است اسارت، اسارت است و فرقی نمی کند اما پذیرش و قبول آنچه که قابل تغییر نیست، انعطاف پذیری و تغییر زاویه دید، موقعیت بهتری را برای او رقم میزند. از داشتههای خود لذت میبرد و آنها را قربانی نداشتههایش نمیکند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه مهربان باشیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
خدایی که حواسش به تو هست
مطلبی دیگر از این انتشارات
بدون سر