صریح باش. رک و بی پرده

وقتی امروز در خبرها خواندم که یک قاضی کانادایی استیکر اوکی (?) را که یک خریدار غلات در پاسخ به دریافت قرارداد از طرف یک کشاورز در چت فرستاده، دلیل تایید محتوای قرارداد گرفته؛ یا وقتی دیدم قاضی آمریکایی حاضر نشده «لیدی گاگا» را به پرداخت ۵۰۰ هزار دلار جایزه ای که او اعلام کرده بود بدون قید و شرط به یابندهٔ سگهایش می دهد، محکوم کند؛ چون خواهانِ دریافت جایزه، سارق سگهای او بوده؛ اولین چیزی که از ذهنم گذشت «نظریه دستهای ناپاکِ» مورد استناد قاضیِ آمریکایی در برابر آن سارق، یا جالب بودن پذیرش روشِ جدیدِ اعلام اراده از سوی قاضیِ کانادایی نبود. اولین چیز این بود که بیشتر مراقب کلماتم باشم مبادا که آدمها را ناخواسته امیدوار به چیزی کنم که قصدش را ندارم. منظور «لیدی گاگا» به طور قطع پرداخت جایزه به سارقِ سگ هایش نبوده، اما وقتی می گوید «بدون قید و شرط» میدهم، سارق هم امیدوار می شود، نمی شود؟
یا وقتی قراردادی برایت می فرستند و تو انگشت شصت را نشان می دهی، بنده خدا از کجا بفهمد متن قرارداد را تایید کرده ای یا دریافتِ آن را؟ (دفاع طرف این بوده که دریافت قرارداد را تایید کرده نه محتوای آن را).
وقتی هم در این زمانهٔ بی روح از کلمات محبت آمیز استفاده می کنی، طرف اگر خیال کند دل باخته ای، خیالِ باطلی نکرده. کرده؟
پ.ن۱: اینها را همه به گویندهٔ بی ملاحظه گفتیم؛ شنونده چی، نباید عاقل باشد و به طریق و سیاقی مطمئن شود که قصدش همان بوده که تو فکر می کنی؟! شاید محبت آمیز حرف زدن برای تو نشان از یک حال خاص باشد، برای او اما عادتِ بخشندگی.
پ.ن۲: «لیدی گاگا» که معرَّف حضور هست. اگر نیست معلوم می شود دست کم ویدیوهای وایرال شده با آهنگ Bloody Mary او را از دست داده ای!

سعید رنجبر - ۲ مرداد ۱۴۰۲


منابع: + و +