ارزانی داشتن عشق

روی مبل راحتی بنشین و به حرف‌هایم گوش کن.
به احتمال زیاد من تنها کسی هستم که عاشق طیف رنگی شلوارهایِ جین توست؛ چون فقط من به این اندازه به کمد لباس هایت دقت می‌کنم.
به احتمال زیاد فقط منم که از قوز دماغت خوشم می‌آید و به نظرم نیمرخ تو اینگونه زیباست. تو مجسمهٔ رومی هستی که خدا درونت روح دمیده است.
شاید فقط من باشم که بدانم تو برای عکاسی از چه زوایایی جذاب به نظر میرسی؛ و شاید نتوانم به تو بگویم که جملهٔ کلیشه‌ایِ ″تو همیشه جذابی″ دربارهٔ تو صدق نمیکند.
یقینا من تنها کسی هستم که نظر صادقانهٔ تو را دربارهٔ دیگران می‌داند و به آن اهمیت می‌دهد. پس قاعدتا باید عشق و نفرتِ تو نسبت به آدم‌ها را درک کنم.
عجیب است، اما من تنها کسی هستم که می‌توانم برای تو انتخاب کنم و تو با دل و جان بپذیری و اگر آن انتخاب تورا به درون چاه برد خود من هم با تو راهی چاه شوم.
طبیعتا، من تنها کسی هستم که باید عاشق تو باشم، و اگر نه، خود نیز هرگز عشقی مثل تو پیدا نخواهم کرد. دیگران می‌توانند به تو نفرت بورزند، آنها مثل منِ بیچاره محکوم به دوست داشتن تو نیستند. اما من هم‌اکنون غمگین نیستم؛ فرصتِ عشق ورزیدن به تو سعادتیست که نسیب هر کسی نمی‌شود.
من بهتر از هرکسی قدر تو را می‌دانم و لحظه‌هایی که میتوانم با تو باشم را صرف حسرت دیگران را خوردن، نمی‌کنم. من قدر سلول به سلول تورا می‌دانم و بابتش نماز شکر می‌خوانم. تو نعمتی هستی که خدا من را لایق داشتنش دانست.
شک ندارم! من تنها کسی هستم که هر شب خدارا شکر می‌کند که تو زیر سایهٔ پدر و مادرت هستی. باور می‌کنی؟ باور می‌کنی که من همیشه قبل از خواب، با تو سناریوهای ذهنی و فیک می‌سازم و از آنها لذت میبرم؟
به احتمال زیاد کسی جز من جوش‌های صورتت را دوست ندارد. آن‌ها ستاره‌اند! در درازنای آسمانِ پیشانی تو.
یقینا من تنها کسی هستم که علت تک‌تک کارها، رفتارها و حرف‌هایت را می‌داند؛ حتی اگر هم من تنها نباشم، به احتمال زیاد آن شخص دیگر در جهانی موازی خواهد بود.

من، همیشه برای تو اولین و مهمترین بودم.
مثلا من اولین کسی هستم که داستان‌هایت را می‌خواند، نقاشی‌هایت را می‌بیند و ایده‌هایت را می‌شنود.
میخواهم که بدانی من علاوه بر اولین، آخرینِ تو هم خواهم بود.
من آخرین کسی هستم که کنارت می‌ماند، از خندیدن هایت شاد می‌شود و با دیدن اندوهت درد می‌کشد. همه رفتنی هستند، غیر از من! پس خیالت تخت باشد که هرگز تنها نخواهی ماند؛ من در تنهایی هایت، کنارت هستم.
دوستت دارم
از ته دل برای همراه، پشتیبان، همکار، مراقب، دوست، همدم و همرازِ من یعنی خودم.



اولین روز تابستان

(احساس بی‌نظمی و هدر دادن وقت)