لایکهای پست
برای رویاگَردِ کوچکِ درونم
تعداد کل لایک ها: ۴۴
یلدام،عاشق لطافت شکوفه های گیلاس و نرمی کاهی کتاب و زیبایی مسحور کننده ی ابر ها☁️یه آدم معمولی که در تکاپوی بهتر شدنه✨
هدیه هستم
_مهره ای گُم در صفحه شطرنج الهی
dried roses, rotten Letters, unread words, silent people
نوشتههای یک تناقض
نویسنده ی رمان یک عاشقانه سریع و آتشین- و رمان پدر عشق بسوزد - شاعر مجموعه: قشنگترین منحنی سرخ دنیا
...
H who seeks life diesHe who seeks death lives):
یه نیم تجربه ناقص تو کامپیوتر، یه بی تجربگی ناقص تو همه چی + یه خودنویس بیجوهر ... ارادتیانو، میر!
خسته بود، ولی قول رسیدن داده بود...
او با یک قلم آمد و با همان هم میرود :))
intj
As free as the ocean 🌊🤍
آنقدر سرش را به دیوار کوفت تا مرد.
INTJ
~•°stargirl°•~
بوی غم میداد چشمانش...
Mim.Qorbani@Gmail.com - @Boredmim
میخونم، مینویسم و مادری میکنم❤️
فکر، زندانیِ جمجمه، رؤیا، تبعیدیِ زمان.
کمی عکاس، کمی نویسنده
ای کاش تنها صدای خنده های بشر را شنیده بودم، بشری بدون جنگ، فقر، بیماری و تنهایی.
روزمره های یک دختر/ ایمیل: Nashenas.5583@gmail.com
چرا مینویسی؟ | چرا نمینویسی؟
باید از هر خیال،امیدی جُست _ هر امیدی خیالی بود نخست:)!
ما بچه طرد شده خونهایم، که مسیرش از همه تمیزتر بود.
هنوز هم [سرد و تیز میخندیدی؛ یک سینِما فرو میریخت]
پس از هر سقوط، پروازِ نفسگیری در راه است... P.A
چگونه میشود به شاخهی شکسته فهماند
که باد عذرخواهی کرده است؟
-محمود درویش
هیچ نمیدونم برای چی مینویسم
"خلق کردن بی صداست، در سکوت جوانه بزن"
یه نویسنده که خود را میان کلمات جاداده. ..
«غریب را دِلِ سرگشته با وطن باشد🕊️!»
^نوشته های یک سایکو^
قبلا همچی خوشگل تر بود ، حتی دردا
پیش از من و تو لیل و نهاری بودهست گردنده فلک نیز بکاری بوده است
عاشق خوندن نوشتن و فکر کردنم
اینجا از حرف های درونی می نویسم و تجربیاتم از فیلم ها و کتاب ها
••فَـڪَیـفَاَصـبِـرعَلےفـِراقِـڪ؟!••
احمق ترین انسان،شعبده بازی است که فریب سحر و جادوی خودش را میخورد.
آرشیوی برای «ماریان»
علاقهمند زیست شناسی، دیرینه شناسی، مسائل سیاسی و ایران باستان. متخصص دایناسورهای ایران و گیاهان فسیلی
ویکی پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/User:Iranshahi.Amir_Ali
"شبی شاید رها کردم جهان پر اضطرابم را...!"
میخواند و مینویسد...
این من نیز/
منکر میشود مرا/
من کو؟/
مرا خبر نیست/
اگر مرا بینی/
سلام برسان...
عاشق کتاب و سفر کردن، در جستوجوی زیستن و در این میانه ها سرشار ازشوق نوشتن! baran.a
•mõhtàdy-
وقتی معنای آزادی را ندانی و برای آن بجنگی , برده ی مطلقی.
سلام، منم عضوی از خانوادهی ویرگول هستم، امیدوارم با به اشتراک گذاشتن دانستنیهامون، اطلاعات مفیدی از همدیگه یاد بگیریم.
تلگرام:MehrabanMoradi@
آرزو دیر بود...مثل مرغی که روی درخت حکایت بخواند..