«غریب را دِلِ سرگشته با وطن باشد🕊️!»
توهم☕💙

میدانی عزیزِ قشنگم!
من بیشتر مواقع کارم خیال کردن است .
میدانی خیال به چه چیزهایی؟!
خیال به دوست داشته شدن توسط تو .
خیال به نجواهای عاشقانهٔ گاه و بی گاهت .
خیال قدم زدن هایمان در کوچه و خیابان تبریز .
خیال اینکه وقتی مرا بغل میکنی صدای استخوانهایم را بشنوم.
خیال زنگ زدن ها و نامه نوشتن هایت .
خیال نوشیدن چای در خیابان شهناز آنهم در اواسط پاییز .
و خیال های دیگر که دارند همهشان عذابم میدهند .
#نجواهایت💙
#میم_عین❄️
مطلبی دیگر از این انتشارات
شب های بیهودگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامهای به تو پدر بهمن _نامه(۷)
مطلبی دیگر از این انتشارات
روزت مبارک...