لایکهای پست
وقتی که از غم، حرف میزنم
تعداد کل لایک ها: ۳۲
بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند، رونده باش، امید هیج معجزه ای ز مرده نیست
یه روزی سرگرم کننده ترین داستان دنیا رو مینویسم!
جک سابق
علاقهمند زیست شناسی، دیرینه شناسی، مسائل سیاسی و ایران باستان. متخصص دایناسورهای ایران و گیاهان فسیلی
ویکی پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/User:Iranshahi.Amir_Ali
پسر غیر آکادمیک
عاشق نواختن کلاویههای کلمات برای تبدیل کردنشون به موسیقیِ جذابِ نوشتن🎼
روزمره های یک دختر/ ایمیل: Nashenas.5583@gmail.com
متولد ۸۶ تبریز
نویسنده رمانهای دو امپراطور و یک ملکه،
سلیله سودازده
افول خور
کباد
پاسبان حرم دل شده ام، شب همه شب
دانشجوی انیمیشن
علاقه مند به نوشتن :)
اینستاگرام وتلگرام
@zahra_ghasemyzadeh
شاید کمی از من در نوشته های ذهنم پیدا شود...
مراقب خودت باش :)
...
شهروند انسانیت📚📚
نویسنده ی؛ داستان های کوتاه ومینمال
من امیر محبی هستم با چهار سال سابقه در زمینه طراحی سایت و سئو - من در حال حاضر مدیر دیجیتال مارکتینگ شرکت بازرگانی آوانگارد و شرکت دیجی موتور هستم
اون تار موت، یعنی آخرین ریسمانمون
چیزی مثبت بگو، و چیز مثبت خواهی دید." — جیم تامپسون
من کیستم ؟ من کجا هستم ؟ من چه میخواهم ؟
نوشته های یک شنونده از دنیای پادکست.امید که مفید واقع شود. https://t.me/podbuzz
عاشق خوندن نوشتن و فکر کردنم
اینجا از حرف های درونی می نویسم و تجربیاتم از فیلم ها و کتاب ها
«غریب را دِلِ سرگشته با وطن باشد🕊️!»
و سوگند به هنگامی که از زنِ زنده بگور پرسیده میشود:
به خاطر کدامین گناه کشته شده ای !؟
سکوتِ مغز ، جنجالِ قلب ، تجمعِ بغض . . .
همهمون یه جاهایی شکستیم، نورم از همون جاها میاد تو.
? ? ?
یک دختر عادی
بسپار به دَرک ، آنکه ندارد درک ..
شبی که از خواب پرید، پایان داستانم را گم کرده بود و من تا همیشه داستانِ ناتمامِ او شدم.