انسان یا ماشین ؟ زنده یا مرده ؟ تاریخچه هوش مصنوعی بخش دوم



در بخش اول تاریخچه هوش مصنوعی به اتوماتون ها پرداختیم. در این بخش از تأثیری که این اتوماتون ها بر فلاسفه و اندیشه ای که نسبت به ذهن غالب بود گذاشتند صحبت خواهیم کرد. همچنین به دو مکتب متافیزیک که در تلاش برای پاسخ دادن به مسأله ذهن و بدن اند اشاره‌ای میکنیم.

شکوفایی تولید ساعت

تولید یکی از کاربردی ترین و جذاب ترین اتوماتون ها یعنی ساعت در قرون 15 و 16 به شکوفایی رسید. این اتوماتون دارای اجزای کوچکتر بسیاری است که در کنار هم و با هماهنگی کار و نتیجه ای پایانی را ظاهر می‌کنند که برایمان قابل مشاهده است. یعنی نمایش زمان. ساعت نمادی است از نظم و هماهنگی اجزای سازنده و یک سیستم پیچیده که در نهایت عملکردی معنادار را پدیدار میکنند. حال شاید این پرسش به ذهن خطور کند : اگر جهان همچون ساعت بود چه؟ آیا ممکن است انسان به عنوان جزئی از این جهان یک اتوماتون باشد؟ پرسش‌هایی از این قبیل ذهن اندیشمندان این دوران را مشغول کرده بود.

راهکار دکارت

رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی اولین فردی بود که به طور سیستماتیک به مسأله ذهن و بدن اندیشید. دکارت به درخواست کلیسا به این سوال پرداخت: انسان چه تفاوتی با ماشین دارد؟ پاسخی که او ارائه داد دوگانه انگاری کلاسیک نامیده می‌شود. او جسم و ذهن را از هم جدا دانست. جسم همانند اتوماتون ها از اجزایی ساخته شده است که منظم در تعامل با هم اند. اما احساسات و تفکر انسانی و به طور کلی ذهن در در قالب جسم توصیف ناپذیر است. پس دکارت روح را پدیدآورنده ذهن دانست. روحی که به هنگام آفرینش انسان در جسمش دمیده شد. این روح به انسان احساس، تفکر، هوش، آگاهی و بسیار ویژگی های دیگر میدهد و جسم را در اختیار دارد و چیزیست که انسان را از محیط اطرافش متمایز میکند و در نهایت آنی است که در جهان مرده جسم انسان را زندگانی میبخشد. جالب است بدانید که به این علت دکارت حیوانات را ماشین می‌دانست.

مشکلات دوگانه انگاری کلاسیک

پاسخ دکارت قانع کننده نیست. جمله معروف دکارت «من می اندیشم، پس هستم» را در نظر بگیرید. واضح است که دکارت بنیان یقین بر وجود انسان را تفکر می‌دانست و همانطور که گفتیم دکارت اندیشه را حاصل روح که جدا از ماده است دانست. حال بیایید از اتوماتونی در نقد این تفکر دکارت استفاده کنیم. اگر اتوماتون نویسنده ژک دروز را طوری تنظیم کنیم که این جمله را روی کاغذ بیاورد یعنی بنویسد «من می اندیشم، پس هستم» آیا این ماشین بناگه قادر به اندیشیدن شده است؟ به این می‌ماند که ماشین از آگاهی به وجود خود به ما خبر می‌دهد. انگاری روح دارد. خوب ما تقریبا با اطمینان می‌توانیم بگوییم که چنین نیست ولی نمی توانیم به قطع بگوییم که انسان متفاوت از این مثال است.

ماتریالیسم

از دیدگاه های مخالف دوگانه انگاری دکارت، ماتریالیسم است. به صورت خلاصه در توضیحش می‌شود گفت که ماتریالیسم جهان را ساخته شده از جوهر مادی میداند.یعنی هیچ چیز غیر مادی وجود ندارد و تمام موجودات از عنصر پایه ماده تشکیل شده‌اند. دموکریتوس از فلاسفه ماتریالیست است که احتمالا با او آشنا هستید. وی ذره بنیادی سازنده هر چیزی را اتم میدانست.انسان در ماتریالیسم، چون ماشینی توصیف می‌شود که به محیط اطراف خود واکنش نشان می‌دهد و فاقد روح است. ذهن چیزی جز سیستم عصبی نیست و خرد ما حاصل فعالیت اجزای مادی بدن ما است. این دیدگاه برای هوش مصنوعی قوی (هوش مصنوعی قوی زیر شاخه ای از هوش مصنوعی است که در تلاش برای تقلید کارکردهای شناختی انسان با استفاده از رایانه است) اساسی است زیرا که جهت برساخت ویژگی های اساسی انسان اتکایمان روی رایانه خواهد بود. ماتریالیسم و دوگانه انگاری از مکاتب متافیزیک که شاخه ای از فلسفه است هستند ولی فلسفه تنها دانشی نیست که ما را در پیشرفت هایمان در گذشته و آینده با موضوع هوش مصنوعی قوی ما را یاری می‌کند.

محاسبات و تجسم هوش مصنوعی

در کنار این متافیزیک ماده محور، محاسبات مکانیکی نیز در بارآمدن ایده هوش مصنوعی بسیار تأثیر گذار بود. محاسبات از توانایی هایی است که روزانه از آن استفاده می‌کنیم. این توانایی بخشی از هوش انسانی را تشکیل می‌دهد و بدون آن در مواجهه با مسائل بسیاری شکست می‌خوردیم. همین مسأله موجب نیاز بشر به تسهیل محاسبات توسط ماشین شد در نتیجه در کنار پیشرفت اتوماتون ها، طرح ها و اختراعاتی بسیار برای محاسبات مکانیکی پدید آمد. محاسبات مکانیکی از حدود 30000 سال پیش از میلاد در تمدن های بشری مشاهده شده است. یکی از قدیمی ترین ابزار محاسبه مکانیکی چرتکه است که اختراعش به چین 2600 سال قبل میلاد برمی‌گردد و استفاده از آن به تازگی کنار گذاشته شده است. رایانه های شخصی شکوفایی محاسبات ماشین محور است که زندگی انسان را امروزه بسیار تغییر داده است.


رایانه که تلفیق محاسبات با اتوماتون ها است راه را برای ایجاد هوش مصنوعی ضعیف باز کرد و ماشینی که از مزیت توانایی محاسبه بهره مند است بیشتر به انسان شبیه است تا یک اسباب بازی کوکی. این در کنار متافیزیک ایده هوش مصنوعی قوی را پدید آورد که البته به این سادگی ها هم نیست. دیدگاه های بسیاری نسبت به انسان در متافیزیک دیده میشود که با امکان ساخت سیستمی که دقیقا مثل انسان فکر میکند و احساس دارد مخالف اند. در نوشته های بعد پروژه علوم شناختی لاجیسیا به ذکر نظرات مخالف و موافق خواهیم پرداخت.


منبع :

Cognitive Science: An Introduction to the Study of Mind, Jay Friedenberg, Gordon Silverman