دین دنیایی یا دنیای دینی

توده مردم براساس اینکه چه چیزی به نفعشان است طرفدار چیزی می‌شوند نه بر اساس حقانیت آن.آیا حقانیت همیشه طرف عموم مردم نیست؟گاهی نه!مثل میل به همجنسگرایی افراد یک شهر و آیا همه‌مان اینگونه جذب دین نشدیم؟اینکه دیدیم دین می‌تواند مرهم برخی زخم‌هایمان باشد و اینگونه به سمتش رفتیم!پس چگونه است تفاوت توده مردم و روشنفکران؟!چگونه خود را متمایز از این توده منفعت طلب کنیم؟

به نظر اگر بعد از جذب دین شدن در آن تحقیق کردیم و از اینکه صرفا دنبال منافع خود باشیم دست برداریم و دین را خدمتگزار باشیم و به سمت حقیقت‌خواهی حرکت کنیم خود را از توده جدا کرده‌ایم.

توده تنها به فکر منافع ظاهری خود است نه حقیقت!عرب با سلاح اسلام به ایران حمله کرد.کم‌لطفی است که آن را با حمله مغول و سلوکیان مقایسه کنیم چرا که آن‌ها تنها به ابعاد اقتصادی و سیاسی ما حمله کردند و اما اعراب به همه اینها علاوه بعد فرهنگی ما حمله کردند!آن‌ها با سلاح اسلام جمله کرده‌بودند و نمی‌توان انتظار داشت که به فرهنگ و رسوم ما کاری نداشته باشند.تاجایی که حتی گاها فارسی حرف زدن را نیز نکوهیده می‌دانستند.در چنین شرایطی دو گروه قیام صورت گرفت.یکی ملی و یکی مذهبی.

دو قرن اول ما اصیل‌ترین قیام‌های ملی و روح ایرانی را می‌بینیم.قیام‌هایی که از افراد اصیل صورت‌ می‌گرفت!چرا؟زیرا در دوره‌های قبل پادشاه هر منطقه آن خانواده‌ای میشد که قدرت آن منطقه را داشت و بعد از فتح ایران و گماشته های خود خلفای عرب بر مناطق آنها را برآشفت و قیام‌هایی برای برگرداندن قدرت از دست‌داده خود انجام دادند.توده نیز دوباره در اینجا عاصی از ظلم و جور حکام عرب به دنبال آنان رفت اما دید یا این اصیل‌زاده‌ها خود دوباره بر گرده‌ی آنها سوار می‌شوند یا تحت نظارت خلفا حکومت تشکیل می‌دهند که مشکل را دوچندان می‌کرد.حالا به حای یک آقابالاسر دوتا شده بودند.پس اینها که از قیام ملی نیتجه نگرفته بودند تصمیم گرفتند با سلاح خود عرب به او ضربه بزنند....اسلام.

آنها اسلام را از اعراب جدا دانستند و البته در آغاز اسلام نفوذی گسترده بین مردم داشت چرا که دعوت به برابری و برادری می‌کرد و این برای مردمی که روزگاری حتی اجازه نداشتند با دسترنج خود تحصیل کنند دلپسند بود.آنها اسلام را بدین دلیل پذیرفتند در وهله اول؛نه اینکه مبهوت سایر اصول آن شده باشند.آنها اسلام را از اعراب حدا کردند.می‌گفتند خلیفه مسلمان نیست و چه مذهبی بهتر از مذهب شیعه می‌توانست بین مردم نفوذ کند؟و ایران در سایه همین شیعه توانست استقلال خود را بازیابد و اینگونه شد که ایران مرکز مذهب شیعه جهان شده است.توده‌ها تنها به آنچه که نانی در آن باشد اهمیت می‌دهند.ایمانشان به آن نیروییست که یا نان بدهد یا نانشان را بازستاند بی‌توجه به اینکه آن درست است یا غلط.

دلیل این حجم از بی‌دینی و بی‌حرمتی به شرع و مقدسات اسلام همین است!توده‌هایی که مغزشان چون چهارپایان در شکمشان است می‌بیند دین برایشان نان و آب نشده که حتی به زعم خودشان از آنها گرفته پس چه دلیلی دارد که سنگ دین را به سینه بزنند؟


«همیشه همین بوده و همیشه همین خواهد ماند!»

منبع:بازشناسی هویت ایرانی_اسلامی اثر دکتر علی شریعتی صفحه 73 تا 87(قیام‌های ملی بر علیه خلافت عرب)

https://vrgl.ir/Cu80E


خواندن این پست نیز خالی از لطف نیست:)