اَلْـحَـمْـدُلِـلَّـه
چرا نماز اول وقت بخوانیم؟
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
انّ شفاعتنا لا تنال مستخفّابالصلاة".
بدرستی كه شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمارد نمی رسد.
منبع: سفينة البحار جلد 2
وقتی ما موقع اذان نمیریم نمازمون رو بخونیم، و میگیم حالا یه دوش بگیرم، حالا یه فلان کار رو بکنم، حالا اول برم یه دیقه به دوستم پیام بدم، حالا یه لحظه اول فلان چیز رو چک کنم...کارهای غیر ضروری، که انجام ندادن شون در اون لحظه هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه، یعنی ما داریم نماز رو سبک میشمریم.
نماز اول وقت انسان رو قوی میکنه، عمیق میکنه، یعنی چی عمیق؟ یعنی باعث میشه انسان از امیال سطحی خودش بگذره و به امیال عمیقش پاسخ بده.
مثال:
من سر سفره غذا نشستم و خیلی ام گرسنه ام غذای مورد علاقه ام هم هست اتفاقا، دوست دارم کلی بخورم و حتی پرخوری کنم و اینا، ولی از طرفی ام اضافه وزن دارم و خیلی چاق شدم و دوست دارم وزنم رو کم کنم یه کم.
اینجا من دو تا میل دارم: ۱_میل به غذا خوردن ۲_میل به کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام
کدوم میل عمیقه و کدوم سطحی؟ همون میلی که اول میاد سراغم سطحیه، اون میلی که در لحظه بهش میرسم و پایدار نیست. اینجا غذا خوردن پایدار نیست من میخورم و تموم میشه میره، ولی اگر نخورم و به میل عمیقم پاسخ بده این نتیجه اش پایداره بعد یه مدت من به تناسب اندام میرسم و وزن کم میکنم.
وقتی ما نمازهامون رو اول وقت و طبق آدابی که خدا مشخص کرده میخونیم، به مرور آدم عمیقی میشیم. یعنی به میل های عمیق مون پاسخ میدیم و از سطحی ها عبور میکنیم.
وقتی من میخوام نماز اول وقت بخونم، یعنی وقتی اذان میگه هرررکاری که دارم رو رها میکنم و میرم سراغ نماز، این یعنی گذشتن از میل های سطحیم و رسیدن به میل عمیقم که نماز و قرب به خدا هست.
در نماز خوندن ما آدابی داریم، نمیتونیم هرطور دلمون خواست وایسیم، یهو سر نماز راه بریم، هر طرفی دلمون خواست بچرخیم، با کسی حرف بزنیم، همه افعال ما کنترل میشن.
باید نگاهمون رو کنترل کنیم، وقتی ایستادیم به مهر نگاه کنیم، وقتی میریم رکوع به بین دو پا، وقتی تشهد هستیم به زانو نگاه کنیم.
همه ی همه ی اینا یعنی کنترل امیال مون.
نماز هیچ وقت عادی نمیشه برای انسان، اگر اول وقت باشه و این آداب رو رعایت کنه. اتفاقا هر روز انسان رو قوی تر میکنه.
به طور کلی ما در زندگی انتخاب هامون به یک چیز وابسته هست، به امیال مون، ما هم امیال بد داریم، هم امیال خوب. امیال بد مثلا نگاه به نامحرم یا هر گناه دیگه که اسلام منعش کرده، امیال خوب مثلا میل به خوبی کردن و جلب رضایت خدا و این ها.
ما همیشه بر اساس امیال مون تصمیم میگیریم. نه بر اساس اطلاعات و آگاهی و دانش هامون. به خاطر همینه کلی چیز میدونیم، میدونیم چی خوبه چی بد، ولی نمیتونیم بهش عمل کنیم. مثلا میدونیم صحبت بی مورد و شوخی و احساسی حرف زدن با نامحرم گناهه و میل بدی هم هست، علمش رو داریم، ولی انجامش میدیم، این نشون میده ما آدمِ پاسخ دادن به نیازهای سطحی مون هستیم، و هرچقدر هم بیشتر به این نیازهای سطحی پاسخ بدیم، بیشتر انسان سطحی ای میشیم.
حالا اولین راهی که بتونیم از پس این گرایش های سطحی بربیایم همون نماز اول وقت رو طبق آداب خوندن هست.
و اینکه کارهای خیلی خیلی کوچیک و ساده رو که برامون سخته انجامش بدیم. مثلا چیا؟ من آب میخورم لیوانم رو نذارم همونجا بگم حالا الان خواهرم میاد رد میشه برمیداره دیگه، میوه هسته دار میخورم هسته اش رو نذارم رو میزم یا کنارم بگم حالا هروقت پاشدم میرم میندازم سطل اشغال دیگه، وقتی از بیرون میام لباسام رو هر کدوم رو پرت نکنم یه طرفی بگم حالا استراحت کنم یه کم بعد جمع میکنم دیگه، نه، اینا یعنی همششش و مداوم داریم به میل سطحی مون جواب میدیم، میلی که نقده و همون لحظه میاد تو فکرمون.
همه این مطالب چکیده ای از یک قسمت دوره زندگی اسلامی اقای حسین مختاری بود. متاسفانه مهلت ثبت نام کلاس شون تموم شد ولی سعی میکنم در طول دوره بیام مطالبی که یاد گرفتم رو به اشتراک بذارم باهاتون.
فعلا اولین تمرین ما چی هست؟ نماز اول وقت خوندن طبق آداب.
مطلبی دیگر از این انتشارات
قرآن ما، قرآن اونا
مطلبی دیگر از این انتشارات
هرگز نمیرد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
قلب و عقل