کلیاتی از دین و چگونگی آن!

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود دوستان، لطفا و خواهشا اول این ویدیو رو تماشا کنید و بعد به مطالعه ی ادامه ی پست بپردازید:

https://www.aparat.com/v/gzDwq


برخی می گویند دین آمده تا ابزاری برای ساده تر رسیدن به خداوند باشد، برخی میگویند باعث سادگی زیست میشود و بلعکس برخی میگویند دین هست تا با سخت گیری مضاف، زندگی را از چیزی که هست بر ما دشوار تر سازد!

اما کدام است؟ آیا دین برای سخت گیری است یا سادگی؟

آیا دین ابزار است یا خود مستقل است؟ آیا ما نیاز به داشتن دین داریم؟ اگر آری چرا، اگر خیر چرا؟

چرا می گویند اسلام کامل ترین دین است؟

دین رو با آدمها نشناسید. بیخیال این خشک مذهبی ها، تعصبی و افراطی هایی که پشت ظاهر دینی خودشون هرکاری خواستند کردند.

اگر به حقانیت دین اسلام حقیقی پی ببرید و به اصل برادری و برابری برسید خواهید دید که چقدر شیرین، عمیق و دریای بیکرانی هست. بطوریکه خودتون شیفته ی اون میشید و آدمها رو به سمتش دعوت میکنید.

با تحریف شدن و استفاده ی نابجا از دین، یا ترکیب نادرست دین با سیاست ، اجازه ندید باعث انزجار شما ازش بشه.

خودتون و خودتونید. متاسفانه یا خوشبختانه. تا خودتون حرکت نکنید و به سمت مقاصد انتخابی نرید، یهو سر از جایی در خواهید آورد که نباید ...!

بیهوده است مجادله بر سر اثبات دیانت یا بی دینی آدمها...

کسی که دروغ نمیگوید، کسی که مهربان است؛ کسی که از رنج دیگران اندوهگین میشود،

به مقصد رسیده است؛

از هر راهی که رفته باشد...!

اسلام یعنی دین تفکر؛ دینی که هرچقدر بهتر فکر کنی، بهتر هم به حقانیتش پی میبری!

کما اینکه گفته اند ساعتی تفکر بهتر است از هفتاد سال عبادت ...

همیشه کسانی که فکر میکنند و بعد حرف میزنند جذابند.. اول فکر کن.... بعد حرف بزن

حتی اگر اون تفکر غلط باشه، باز به هرحال فکری صورت گرفته. کسی که اشتباه فکر میکنه وضعیت بهتری نسبت به کسی که اصلا فکر نمیکنه داره؛ چراکه امکان اصلاح شخص مذکور اول وجود داره. شاید دیر اما قطعا.

از تفکر، توی پستی که مربوط به اسلام هست، حرف زدم .. چرا؟ کسانی که نسبت اربع یا نسبت چهاگانه خوندند میدونند چهار نوع رابطه بین هر چیزی ممکنه برقرار باشه؛ تساوی. تباین. عموم و خصوص من وجه. عموم و خصوص مطلق. از نظر من و البته خیلی از اشخاص دیگر رابطه اسلام با تفکر از نوع تساوی است.

کسی هم تا به حال نیامده که بگوید من غلط میگویم؛ چون هرکس فکر میکند خود حق به جانب است و خودش است که درست میگوید.

هیچکس در حد این تعیین و تکلیف برای کسی نیست، اما گاهی میشود نظریاتی هم داد. ما فقط میتوانیم راهنمای ادمها باشیم. مخصوصا وقتی افکار را در فضای عمومی نوشتیم، یعنی رسما افراد را به این عمل دعوت کرده ایم. و اگرنه آدم در یادداشت گوشی و کاغذ مینویسود دیگر! درست؟!


اسلام و دین را با آدمها نشناسید ، با آدمها نسنجید. درسته که ادمها نماینده ی اون هستند، اما حتی وقتی نمیتوانی به چشمان خودت اعتماد کنی از ملت چه توقعی داری ...؟

مگر نمیگویید انسانیت خوب است؟ اگر دنبال اسلام حقیقی بروید میبینید همش منتهی به همان چیزهایی که در انسانیت هست، میشود.

اصلا اسلام، مساوی با انسانیت تام است.

برای همین است که عاشقش هستم، گرچه هنوز تا مسلمان واقعی شدن بسیار بسیار فاصله دارم. اما من تلاش خودم را میکنم.

برای همین مسلمانان سختی هایش به جان میخرند. چراکه به دستاورد های با ارزش تر میرسند.

آرامش و انگیزه ای را مهیا میکند که مثلش را پیدا نمیکنید.

به طرز عجیبی در مسیر مقابله با افسردگی و احوالات بد کمک کننده واقع میشود.

هیچوقت احساس تنهایی عمیق نمیکنید، چون ته تهش یک رفیق همیشگی همراه خودت خواهی داشت.

روی آوردن به اسلام، یعنی نزدیک ترین حالت و البته ساده ترین، برای تقرب الی الله.

برای مثال وقتی میریم یک مهارت جدید یاد بگیریم، مثلا اسکی روی یخ، تنها یاد گرفتن راحت تر است یا وقتی یک برنامه جامع و کامل+ پکیج آموزشی داشته باشیم؟ که تازه مربی و راهنمای بیست و چهار ساعته و نامحدود با پشتیبان دارد؟

زندگی فرصت بسیار آزمون و خطا دادن ندارد. بی خبر دیدی به ناگه که فردا مردی! دین زیبای اسلام میگوید این شما و این کوتاه ترین راه. شیرین ترین راه. سهل الوصول ترین راه. بی خطر ترین راه. مطمئن ترین راه.

بفرمائید ما رفتیم و سنجیدیم و ساختیم، حالیا شما ای آدمیان زمینی، لقمه ی آماده را برای رسیدن از زمین به آسمانها نوش جان کنید!

اگر اسلام حقیقی رو درک کنیم خواهیم دید، جز خیر انسان چیزی نیست، در ظاهر شاید بگوییم نه، اما عقلِ محدودِ ما حداقل در آن لحظه قادر به درک حکمتش نیست.

اینکه توانایی درک مسئله ای را نداریم به معنای اشتباه بودن آن نیست، اینکه دلیل کاری را نمیدانیم مزید بر بیهوده بودن آن کار نیست، اینکه با عقل کوچک خود از درک مسائل بزرگ عاجزیم نشان دهنده ی ضعف ماست، نه خود آن موضوع.

جنین تا زمانی که در رحم مادر است، فکر میکند خارج از دنیای رحم، دنیایی نیست، یعنی مصداق بارز این دنیا برای ما آدمیان. به زودی این دنیای فانی و زودگذر از بین خواهد رفت و تار و پود اجسام و کالبد ما متلاشی خواهد شد، آنچه باقی می ماند کارنامه ی اعمال و کرده ها و نکرده هاست، دل شکاندن ها و توبه هاست، فضائل یا رذایل اخلاقی است، نیت های واقعی قلبی و انجام همه کار ها حتی نفس کشیدن، حتی خواب و خوراک برای رضای خداست.

از آن گذشته در این مسیر اسلام شناسی میتوانیم یکسری حس و احوالات خاص را تجربه کنیم که کمتر کسی میفهمد. تا تجربه نکرده باشید نمی فهمید چه حس گوارا و مطلوبی دارد.

و با استفاده از وصل شدن و شهود، بدون کمترین زحمتی کلی آگاهی و دانش شهودی میشود کسب کرد. انگار که صد تا کتاب خوانده ای، درحالیکه نخوانده ای!

اگر اسلام را بشناسیم اصلا خودتان بانی و سفیر می شوید و دیگران را به آن دعوت میکنید.

و پشیمان میشوید از اینکه چرا زودتر نشناختیش.

اسلام بدون شبه و استوار بر منطق است، منطق بر یگانه پرستی، دور اندیشی و عاقبت بخیری.

اینگونه حرف هایی که میزنید مستدل تر و با سند و مدرک تر میشود. چرا؟ چون در این صورت می دانیم که قدرت برتر یعنی خدا، آن را گفته، و خدا هم که اشتباه نمیکند.

و هرچیزی که بگویید "مدرک مکتوب و زنده و جامع" یعنی قرآن را برایش دارید.

اسلام واقعی فوق العاده زیباست، نه چیزی که به ما نشان دادند، که اگر گناه کنی یک راست میروی جهنم آویزانت میکنند، خدای ترسناک هم آتش و شلاق به دست روی صندلی بزرگ یک گوشه نشسته و منتظر است خطا کنی تا مجازات کند!

نه، خدا مهربان تر از حد تصور است عقوبت و کیفر اعمال به جای خود اما الرحمن و الراحمینی است بی همتا.

اگر خواستید اسلام را بشناسید بروید از یک اروپایی که دینش چیز دیگری بوده پرس و جو کنید.

او خیلی راحت میتوانست همچنان دین خودش را داشته باشد، عیش و نوش کند، مست کند و در مجالس برقصد و......

اما چه چیز باعث شده تغییر بدهد؟

پاسخ یک کلمه است؛

چراکه رفته، تحقیق کرده و عاشق شده.

فهمید، هرچه خداوند و اسلامش گفته، به خیرش است، ذی النفع، کسی که سود اصلی را میبرد خویش است ولاغیر، فهمید رعایت گفته ها و دستورات اسلام موجب سلامتی، پویندگی، بهروزی، چابکی، موفیقت و خوشبختی میشود.

همان ایمان، تقوا، و عمل صالح معروف.

احسان و عدل، خوش رفتاری، احترام و ادب، خلوص و پاک دلی و...

ولی ماها چون از ابتدا بویسله ی جغرافیا با آن بزرگ شدیم، چشم و گوش بسته، نه تنها خوشمان نیامده بلکه حتی مسائلی که هم من میدانم هم شما، باعث شده متنفر و زده بشویم متاسفانه.


یک نقل قول: به غرب رفتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و به مشرق برگشتم اسلام ندیدم، ولی مسلمان دیدم».

ساده بخواهم بگم حالت واقعا با اسلام حقیقی و جوششی از درون خوب میشود. انقلابی روحی و اساسی.

عقاید مهم است، امروز ساده ساخته نمیشود که فردا از بین برود، حاضر طلب نباشید، کلاه عقایدتان را سفت بچسبید تا باد نبرد، اگر قصد مخالفت با چیزی را هم دارید، ابتدا کامل بشناسید، بالا و پایین کنید، هم حرف مخالفان را بشنوید هم موافقان، آنگاه تصمیم بگیرید برای دین و حزب و جناح خود! شبهات را بررسی کنید و آنچه می گویید واقعا حرف خودتان باشد، تا مطالب حفظ شده ای طوطی وار از فلان اندیشمند!

پاسخ به کسانی که میگویند دین برای ۱۴۰۰ سال پیش بوده و اکنون دیگر کارایی ندارد:

https://www.aparat.com/v/9Kt52



برای درک بهتر دین اسلام،

مجموعه ی دین فطری را گوش دهید، بببنید که از ازل انسان به طور ذاتی و غریزی نیاز به راهنما دارد، نیاز دارد بداند که پناهی دارد و حین گیر و دار بین حق و باطل، معیاری برای تشخیص داشته باشد.

https://dinefetri.com/dore-soti-omooi-dinefetri/


این پست به مرور زمان کاملتر خواهد شد ان شاءالله، لطفا لینک های مفید و مرتبط با این موضوع را به اشتراک بگذارید.

پست پیشنهادی :

https://vrgl.ir/JuMDC



التماس دعا،

باشد که رستگار شویم

الهی؛

عشق مارا پی کاری به جهان آورده است

ادب آن است که مشغول تماشا نشویم

باشد که در عشق بازی با تو غرق شویم و از غیر تو مستغنی.