یک عادت و چند نکته خودشناسی

سالهاست که عادت دارم که قبل از خواب حداقل نیم ساعتی از همه رسانه ها اعم از صوتی شنیداری موبایل و اینترنت دوری میکنم.

این عادت که در واقع شروعش دو تا دلیل داشت ، یکی مسائل مربوط به خودشناسی و دیگری مسائل مربوط به سلامتی جسمی.

در مورد بعد خودشناسی باید این رو توضیح بدم:

خوابهای ما مهمترین راه ارتباطی ما بادرون خودمان هستند ، برای ماهایی که دچار روزمرگی هستیم ، توجه به خوابها و پیام هایی که در خواب به ما میرسند از مهمترین راه های شناخت خودمان است که نباید این روزنه را ببنیدم تا همه خوابهای ما به اضغاث احلام و خوابهای بیهوده و پریشان و آشقته دربیایند که البته آشفتگیه اکثریت خوابها خود نشان مهمی در آشفتگی درونی فرد شمرده میشود.

در هر خوابی نمادی وجود دارد که معمولا خود آن فرد میتواند آن نماد را تجزیه و تحلیل کند و برای اینکه نمادها واضح شوند باید قبل از خواب ذهن را آزاد کرد و درگیری روی ذهن را برداشت تا خوابها به عمق درون ما دسترسی پیدا کند.

مثلا در تحقیقی آمده بود که گی هایک خواب مشترک میبینند و آن خواب زندان است ، شاید عده ای تصور کنند این خواب بخاطر ترس از مجازات شدن باشد ولی این خواب در حالی که سالهاست این عمل در کشورهای متمدن!!! آزاد شناخته میشوند همچنان هست و استادی میگفت که دلیلش این است که انسان در خواب بدنش را هم از بالا میبیند و تسلط دارد و وقتی در طول روز با عمل جنسی از خروجی ارتباط برقرار میکند گویی درونش را زندانی میکند و این اخطار زندان واکنش روانی درون اوست که هی تو مرا زندانی کرده ای.

یا وقتی کسی خواب میبیند که با محارم خود عمل جنسی انجام میدهد یعنی در بیداری مرتکب یک کار حرام جنسی شده است مثل خودارضایی یا زنا یا پورن یا ...که وقتی در قالب خواب میرود هشداری بسیار محک میدهد که تو در حال یک گناه در حد همان ارتباط با محارمی!

یا مثلا وقتی آدم خواب میبیند که حالت تهوع دارد (به شرطی که هیچ مریضی نداشته باشد) و با همین حال تهوع از خواب میپرد در واقع در مرحله ای است که دارد درونیات پلیدش را بیرون میریزد و نشانه خوبی است.

یا اگر خواب میبیند که روی ابرها در حال پرواز است ، یعنی روانش در آرامشی به سر میبرد.

در واقع خوابها به شما دروغ نمیگویند به شرطی که نمادهای درونتان را بشناسید و راه شناختش اینه که اجازه بدید که ذهنتون آزاد بشه و خوابهاتون از آشفتگی در بیاد و بره به سمت آیینه درونتون شدن.

جالبترین نکته در مورد خواب در قرآن اینه که آنرا همچون مرگ میداند


خداوند تمام روح‌ها را موقع مرگ باز می‌ستاند و هم‌چنین روحی را که در موقع خواب نمرده است، قبض می‌کند، آن‌گاه روحی که مرگ بر او واجب کرده است، نگاه می‌دارد و دیگر روح‌ها را تا هنگامی معین به سوی دنیا باز می‌فرستد، حادثه‌ای که در آن نشانه‌های قدرت خداوندی برای صاحبان خرد و اندیشه به چشم می‌خورد.

و اگر مرگ را خوب بشناسیم مخصوصا اون جنبه محاسبه گری که در هنگام مرگ برای انسان اتفاق میفته این کمک میکنه که بتونیم بفهمیم که خوابهایمان چه چیزی از ما میخواهند و چه اخطارهایی را به ما میدهند و خبر از چه تاریکی های درونمان را میدهند.

یا جای دیگرمی‌فرماید:

«وَ هُوَ الَّذی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهار...»؛
و «اوست کسی که شبانگاه، روح شما را (به هنگام خواب) می‌گیرد و آن‌چه را در روز به دست آورده‌اید، می‌داند؛ سپس شما را در آن بیدار می‌کند تا هنگامی معین به سر آید، آن‌گاه بازگشت شما به سوی اوست».

در نگاهی دوباره در‌می‌یابیم که خواب هر چند از نظر جسمی و ظاهری، تعطیل قوای طبیعی است، اما از نظر روحی و نفسی، نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت خواهد بود؛

اینکه میگوید آنچه را در روز به دست آورده اید میداندیه نظر بنده نکته خیلی ظریفی دارد که اشاره به همان انعکاس اعمال بیداری در خواب و یا نمود باطن اعمال در خواب است.


در نتیجه اینکه اگر بخواهید از این موهبت الهی به خوبی استفاده کنید باید ذهنتان را خالی کنید و به خوابهایتان توجه کنید ، حتی آنها را بنویسید که یادتان نرود و بعدا ببینید چه مشکل یا چه نویدی در آن خواب است.


در مورد سلامتی جسمی هم چون بنا بر نتایج طبهای سنتی و البته در منابع علمی هورمون رشد در ساعات اولیه شب بهتر ترشح میشوندو البته هضم غذا هم بهتر صورت میپذیرد این ساعت طلایی یعنی 10-5 صبح بهترین ساعت برای خوابیدن است.

و خوابیدن چون برای تسکنو الیها ، یعنی آرام گرفتن بوسیله خواب است موضوعیست که نباید غافل شد و این سکون دادن را به جسم داد و روح را آزاد گذاشت تا به ملاقات خداوند برود...چرا که خواب را اینگونه گفته است که خداوند ارواح را هنگام خواب توفی میکند و توفی یعنی جان دادن بصورت کامل ، و در حقیقت امر ما هر شب میمیریم و چون هنوز مرگمان قطعی نیست باز میگردیم و چون تعلق به جسممان هنوز وجود دارد به صورت کامل نمیتوانیم دنیای بعد از مرگ را مشاهده کنیم (و اغلب فقط مشاهده باطن اعمال و یا در سطحی پایین تر آشفتگی و پریشانی را مشاهده میکنیم) البته به دلایل مهمتری مثل درگیریهای ذهنی شدید مجال به روح خود نمیدهیم ولی در تجربه های نزدیک به مرگ چون فرد از جسمش لحظه ای فارغ میشود برزخ را مشاهده میکند (البته بنا بر ظرفیت وجودی خویش) مشاهدات با کیفیت تری دارد...

شاید در نوشته بعدی راه کارهای برای آزاد کردن ذهن و حساس کردن ذهن نسبت به رابطه میان اعمال و باطنمان بنویسم، شایدم نه ?

اگر بخوام کوتاه بگم مثلا اگر با کسی دعواتون میشه ببینید چه چیزهایی بهش میگید و آیا در واقعیت اون حرفهایی که میزنید اون هست یا این رو شما برای ارضای خشم میگید؟؟؟

یا علی