نقد مطلب| تحلیلی بر جنبش زنان


مطلب درباره جنبش زنان را خواندم! تصمیم گرفتم این متن را بررسی کنم و چند نکته بگویم.


مقصر دانستن جمهوری اسلامی در تسهیل حضور اجتماعی زنان!

میگوید:

پس از پیروزی انقلاب اسلامی اصطلاح جدیدی جعل شد به اسم «حجاب اسلامی»، حجاب اسلامی به زنان این امکان را میداد تا ضمن رعایت حجاب به دانشگاه بروند و شغل مستقل داشته باشند و در مسابقات شرکت کنند اما فقط باید حجاب را رعایت کنند... اصطلاح حجاب اسلامی زمینه سازی تساوی بود زیرا یک زن زشت سبیلو و چادری را معیار قرار میداد که به مدارج بالای علمی و کاری نایل آمده، درست مانند یک مرد. ... نتیجه روند مساوی سازی زنان و مردان یکی استقلال زنان از نهاد خانواده است و دیگری مبدل شدن حجاب به ضد خودش. یعنی حجابی که در شکل سنتی زن را درون چارچوب خانه تعریف می کرد، اینک به وسیله ای تبدیل شده تا زنان بتوانند پا به پای مردان در امورات اجتماعی مشارکت کنند.

میگوید:

برخی سیاست های اقتصادی حکومت در دو دهه اخیر با گسترش فمنیسم همراستا بوده است،

میگوید:

تناقضات درونی در سیاستهای کشور، منجر به از دست رفتن پایه های وابستگی زنان، به نقشهای سنتی خودشان میشود.

میگوید:

یک انگیزش گروهی تساوی-خواهی زنان موجودیت پیدا کرده. آنها حرف مهمی دارند. می گویند حکومت علیه زنان – تبعیض قایل شده و ما را وادار کرده خود را بپوشانیم!


اینجا دارد بی حجابی را گردن مدرنیسم می اندازد! معتقدم انقلاب اسلامی یک انقلاب کاملا مدرن است؛ برخلاف نظر کسانی که اصرار دارند بگویند حکومت اسلامی یک حکومت ارتجاعی است! و اتفاقا ایشان هم دارد می‌گوید جمهوری اسلامی با نقش اجتماعی دادن به زنان در بحث آموزش و اشتغال و... باعث ترویج بی‌حجابی شد! و نسخه خودش این است که نگذاریم زن با سواد بشود، نگذاریم زن از خانه بیرون برود و نگذاریم شغل داشته باشد چون به استقلال مالی او و شانه خالی کردن از زیر بار تشکیل خانواده منجر می‌شود!


حمله به مدرنیته با برچسب فردگرایی

نویسنده در ابتدا مطالبه این بخش زنان را به رسمیت میشناسد و در بند دوم حرفش 180 درجه عوض میشود! انگارنه انگار که دارد درباره «جنبش زنان» حرف میزند!


می‌گوید: این آگاهی از حیث طبقاتی بودنش قابل احترام است هر چند که خودخواهانه است. این فردگرایی افراطی است و قطعا قابل احترام نیست، چه مربوط به حجاب باشد یا هر چیز دیگری.
میگوید: حالا دیگر زنها به این امر آگاه اند که حیات شان در گروی بنیاد خانواده نیست./ فردگرایی که در جامعه ایران اتفاق افتاده جدا شدن زن از نقشهای سنتی خودش است. / فردگرایی معضل اصلی جامعه ماست.

شما فردگرایی را معضل می‌دانید و فمنیسم را از پیامدهای آن می‌دانید بعد از جنبش تساوی‌خواهی زنان حمایت می‌کنید و بعدتر تساوی‌خواهی زنان را صرفا در «پوشش موها و اندام‌های برجسته» خلاصه می‌کنید و در آخر توصیه می‌کنید «بگذارید برهنه کنند!»



بله مطالبات زنان زیاد است؛ آنها در بحث اشتغال و ارتقا مشکل دارند. دستمزد کمتری نسبت به مردان می‌گیرند، در محیط کار ممکن است به آنها نگاه جنسیتی بشود، بالا رفتن سن ازدواج به احساسات و برنامه‌های زندگی آنها ضربه می‌زند و حتا به خاطر این بی خواستگاری شان انسانی آنها ممکن است در خانواده و فامیل رعایت نشود، زندگی خوش‌رنگ و لعاب سلبریتی‌های اینستاگرام آنها را به افسردگی و پوچی می‌رساند.


در بحث تشکیل خانواده مردان ولی در بحث تولیدمثل زنها باید ایثار و از خودگذشتگی کنند و این ریشه بیشترین تبعیض‌ها علیه زن است! چون زن محل پرورش بذر آینده است و به خاطر این سختگیری روی پاک ماندن زن بیشتر و شدیدتر بوده است. زنها این مطالبات را دارند و متاسفانه مهمتر از همه شان و منزلت زن در نظر فقیهان و فیلسوفان اسلامی و غربی روایتی ناقص و خودخواهانه و مالکانه از آن چیزی است که واقعا در کتاب خدا وجود دارد. شان و منزلت زن در ادیان آسمانی باید بازنگری شود. زن هیچ چیز کم از مرد ندارد؛ چه در کار و مسئولیت‌پذیری بیرون از خانه، چه در هوشمندی و تدبیر مسائل خانه و زندگی



نتیجه گیری

نویسنده محترم حرف آخر خودش را همان اول زده است:

می‌گوید: (تحلیل مبارزه زنان برای آزادی حجاب، پیچیده است.)


اما خودش به سادگی برای کنترل جنبش زنان! نسخه می‌دهد و آن هم ساده ترین نسخه ممکن را !

می‌گوید: حجاب مبدل به تقابل نیروهای ارزشی جامعه با طبقه متوسط جدید شده است. لذا حکومت باید در موضع حجاب کوتاه بیاید و به طور رسمی حجاب را تا حدی که منجر به برهنگی قسمتهای خاص بدن نشود آزاد کند.


و این نسخه را بر اساس چنین توصیفی سخیف و کذب از کف جامعه میدهد:

می‌گوید: نیروهایی که در دوران جنگ تحمیلی از ناموس کشور دفاع می کردند امروز به دختران بی حجاب فحاشی کرده و کتکشان میزنند.


به نظرم این قلم بیش از آنکه بخواهد برای حل مساله حجاب بیندیشد، به فکر پاک کردن صورت مساله افتاده است! یعنی میگوید چه لزومی داشت که زنان را به خیابان بیاوریم که حالا با طرز پوشش آنها به مشکل بخوریم؟ حقیقتا فهم مسائل اجتماعی بسیار پیچیده و اظهار نظر در آنها نیاز به بررسی همه جانبه دارد.